نقش خانواده در عقاید دینی مردم آفریقا (انواع خانواده ها)

شجره نامه شناسى در جامعه آفریقا
این بخشى از آموزش سنتى براى کودکان در بسیارى از جوامع آفریقایى است که شجره نامه و اصل و نسب خود را بیاموزند. شجره نامه شناسى حس تعلق عمیق و تاریخى، حس ریشه دار عمیق و حس وظیفه مقدس براى ادامه شجره اجدادى به انسان مى دهد. افراد در دوره ساسا از طریق سلسله انساب به کسانى که وارد زمنى شده اند بطور جدى پیوند مى یابند. شجره نامه ها ابزار مقدس براى یافتن جهت زمنى هستند که در آن اصل و بنیان اقوام مختلف قراردارد. ازطریق نسب شناسى ها کسانى که در دوره هاى زمنى و ساسا قرار دارند در ضرب اهنگ جاودان زندگى انسانى «هم عصر» مى شوند. در بعضى از جوامع، مردم شجره هاى خود را تا انسان اسطوره اى «نخستین» و یا قهرمانان ملى دیگر مى رسانند و این حسى از غرور و رضایت به آنان مى دهد. همچنین پیوندهاى تبار شناختى مخصوصا در ایجاد ارتباط میان مردم در خدمت اهداف اجتماعى مى باشد. با ذکر سلسله انساب تقسیم نموده است. عشیره زیر بخش اصلى قبیله است. بعضى از اقوام ممکن است تا یکصد عشیره داشته باشند. نظامهاى عشیرتى به هیچ وجه در آفریقا متحدالشکل نیستند. نظام هاى قبیله اى پدر سالارانه اى وجود دارند که اصل و نسب آنان به پدر باز مى گردد؛ اما همچنین قبایل مادرسالارانه بخصوص در قسمتهاى مرکزى و غرب و شمال آفریقا وجود دارند که تبار آنان به مادر مى رسد. عشایر معمولا تبار توتمى دارند یعنى که هر کدام یک حیوان یا بخشى از آن، یک گیاه یک سنگ یا ماده معدنى را دارا هستند که توتم آنان شناخته مى شود. اعضاى عشیره احترام خاصى براى توتم خود قایل هستند، لذا براى مثال نباید آن را بکشند و از گوشت آن بخورند.

توتم در جامعه آفریقا
توتم نماد آشکار اتحاد، خویشاوندى و تعلق به یکدیگر و علاقه مشترک است. اگر پدر بنیانگذار اصلى قبیله فراموش نشده باشد و یا اگر سلسله انساب یا شجره نامه به واسطه فراموشى قطع نشده باشد ممکن است سلسله انساب تا زمان او ذکر شود. برخى از قبایل به وسیله زنان و بعضى دیگر توسط مردان تاسیس شدند، در حالى که بعضى دیگر در پاسخ به شرایط تاریخى و خاص ایجاد شده اند.

برون همسرى ویژگى مشترک دیگر عشیره
ویژگى مشترک دیگر عشیره آن است که اعضاى آن ممکن نیست با دیگر اعضا ازدواج کنند. چنین رسمى به عنوان برون همسرى مى نامند. تعداد مردم در یک عشیره خاص بطور قابل ملاحظه اى متفاوت است، لذا برخى عشایر چندین هزار و عشایر دیگر تنها یک صد یا در این حد عضو دارند. تولد فرد باید در یک عشیره باشد، و او نمى تواند عشیره خود را تغییر دهد، اگرچه ممکن است در بعضى از جوامع ازدواج به تغییر یا تضعیف عضویت فرد در عشیره اصلى منتهى شود. در بعضى از جوامع، عشایر زمین جداگانه خود را دارند، در حالى که در جوامع دیگر عشایر در سراسر سرزمین قبیله اى به هم آمیخته اند. در بعضى از جوامع امکان دارد از طریق نام یا محل شخص که بتوان گفت به کدام عشیره تعلق دارد. در جوامع دیگر این امر فقط با سؤال از فرد که نام عشیره خود را ذکر کند میسر است. جدا از تمرکز حس خویشاوندى، نظام هاى عشیرتى همکارى انسانى نزدیکترى را بخصوص در اوقات نیاز ایجاد مى کنند. در سالهاى گذشته هنگام اختلافات درونى، اعضاى عشیره براى جنگ با همسایگان مهاجم خود به یکدیگر مى پیوستند. اگر شخصى خود را در مخاطره ببیند، به یارى طلبیدن اعضاى عشیره و دیگر وابستگانش چیزى غیر معمول نیست. مثلا در پرداخت غرامت در اثر تصادف (مانند جراحت تصادفى یا کشتن فرد دیگر یا صدمه به مال)؛ در یافتن اموال کافى براى مبادله با یک همسر، یا امروزه براى حمایت مالى دانشجویانى که در موسسات آموزش عالى در وطن و یا خارج مشغول تحصیل اند. در بعضى ازجوامع، تقسیمات فرعى عشیره به عشیره فرعى یا عشیره وجود دارند که در سطح مابین خانواده قرار دارد. این زیربخش ها که رنگ محدود ومحلى به مسایل عشیرتى مى دهند با امورى سروکاردارندکه نیازى به توجه کل عشیره ندارند. احتمالا همین تقسیم فرعى است که درطول زمان به عشیره اى کامل توسعه مى یابد. بیت یا خاندان از اعضایى تشکیل مى شود که به یک نیاى مشترک و به شش یا هشت نسل به عقب بر مى گردد.

ج ـ خانواده، اهل بیت و فرد در باورهای مردم آفریقا
براى مردم آفریقا خانواده حلقه وسیع ترى از اعضا را تشکیل مى دهد که در اروپا و آمریکایى شمالى با این نام به آن اشاره مى کند. در جامعه سنتى، خانواده از فرزندان پدر و مادر، پدران و مادربزرگ ها، عموها، عمه ها، برادران و خواهران تشکیل مى شود که ممکن است خود نیز داراى فرزندان و خویشان بواسطه دیگر باشند.

خانواده هاى گسترده در جوامع آفریقا
در بسیارى از مناطق به قول مردم شناسان «خانواده هاى گسترده» وجود دارند که معمولا به این معناست که دو یا بیش از دو برادر در جوامع پدر سالارى و یا دو خواهر در جوامع مادرسالارى خانواده هایى را در یک مجتمع یا نزدیک به هم تشکیل مى دهند. در هر صورت ممکن است تعداد اعضاى خانواده از ده نفر تا حتى صد نفر در نوسان باشد به طورى که در آن چند زن که به یک شوهر تعلق دارند وجود داشته باشند. در بعضى از جوامع رسم است که فرزندان را براى چند ماه یا سال براى زندگى نزد خویشاوندان مى فرستند. و این فرزندان اعضاى خانواده هایى شمرده مى شوند که با آنها زندگى مى کنند. همچنین خانواده شامل منسوبین در گذشته نیز مى شود. همانطور که از اسمشان برمى آید، آنان در خاطر خانواده هاى در قید حیات «زنده اند»، و تصور مى شود که هنوز به امور خانواده اى که یک زمان در زندگى جسمانى خود به آن تعلق داشتند علاقمند هستند. اعضاى در قید حیات نباید در گذشتگان را فراموش کنند. در غیر این صورت بیم آن مى رود که بدبختى گریبان آنان یا وابستگانشان را بگیرد. هر چه که یک فرد قبل از رحلتش سالمند باشد، دوره ساساى او بزرگتر مى شود و بیشتر به عنوان جزء کامل خانواده بشرى به یادآورده مى شود. اغذیه اهدایى نشانه دوستى، اتحاد، یادآورى، احترام و مهمان نوازى است که به کسانى که ارکان بى واسطه یا ابناى خانواده هستند تقدیم مى شود. مرده زنده به گونه اى اسرارآمیز کل اعضاى خانواده را به یکدیگر پیوند مى دهد و این پیوند را محکم مى کند. مردم مى گویند که آنان اعضاى در گذشته خانواده خود را که نزد آنان مى آیند و ظاهر مى شوند مى بینند. وقتى که مردگان زنده ظاهر مى شوند، درباره امور خانواده انسانى جویا مى شوند. و یا از خطر آگاهى مى دهد، و یا زنده ها را به سبب انجام ندادن دستورات خاصى توبیخ مى کند، یا غذا (معمولا گوشت) و نوشیدنى مى طلبد. اگر احساسات اشخاص در گذشته جریحه دار شود، اغلب گفته مى شود که آنان انتقام خواهند گرفت و یا تقاضاى جبران خواهند کرد.

اعضاى تولد نیافته خانوده در باور آفریقایى
همچنین باور آفریقایى درباره خانواده شامل اعضاى تولد نیافته اى مى شود که بدنیا نیامده اند (یا هنوز در طلب پدر هستند). آنان جوانه هاى امید و انتظارند، و هر خانواده مطمئن مى شود که هستى آن به خاموشى نمى گراید. خانواده شرایط تداوم خود را تدارک مى بیند، و براى کسانى که هنوز متولد نشده اند آماده مى شود. به آن دلیل، پدران و مادران آفریقایى مشتاق هستند که بیشتر فرزندانشان زن و شوهر بیابند، در غیر این صورت قصور در این کار به معنى مرگ نوزاد تولد نیافته وتضعیف کل خانواده است.

خانواده شبانه در جامعه آفریقا
اهل بیت کوچکترین واحد خانواده است که از فرزندان، اولیا و گاهى پدر بزرگ و مادربزرگ تشکیل مى شود. مى توان آن را «خانواده شبانه» مى نامند. اگر مردى دو زن یا بیشتر داشته باشد، به همان تعداد اهل بیت دارد زیرا هرزن معمولا خانه اى براى خود دارد که در همان مجتمعى که دیگر زنان و اهل بیتشان زندگى مى کنند قرار گرفته است. دهکده در قرینه آفریقائى منطقه اى است که توسط یک یا چند خانواده اشغال مى شود. آن شامل خانه ها، باغها، مزارع (اگر نزدیک هم باشند)، طویله، انبارهاى غله، حیاط، زمین خرمن کوبى، آتشدان بیرون منزل مردم (در بعضى از جوامع) زمین بازى کودکان و معابد خانوادگى (در جاهایى که وجود دارند) است.

شکل خانه هاى آفریقایى سنتى
در بعضى جوامع حصارى دور دهکده وجود دارد که آن را به عنوان یک دهکده یا اهل بیت یا خانواده متمایز مى گرداند. على القاعده خانه هاى آفریقایى سنتى به شکل مدور در اطراف محوطه دهکده بناشده اند، لذا اگر چندین خانه در یک مجتمع باشند، به شکل دایره یا نیم دایره هستند. خانه ها عموما رو به مرکز مجتمع و مدخل اصلى دهکده مى باشند. مشکل مى توان با قطعیت گفت که این شکل گردخانه ها و دهکده ها ممکن است به چه چیز اشاره مى کنند. در زندگى سنتى در جامعه آفریقایى، فرد نمى تواند تنها زندگى کند مگر بطور جمعى. او هستى خود را مدیون دیگران است، از جمله افراد نسل هاى گذشته و هم عصرانش. او به سادگى جزیى از کل است. پس جامعه مى بایستى فرد را بسازد و خلق کند، زیرا فرد به گروه و جمع وابسته است. تولد جسمانى به تنهایى کافى نیست. کودک مى بایستى آیینهاى عضویت در جامعه را تجربه کند تا کاملا با کل جامعه یگانه شود. این آیینها در سراسر زندگى جسمانى شخص ادامه دارد، که در طى آنها فرد از یک مرحله یا حیات گروهى به مرحله دیگر عبور مى کند. مرحله آخر زمانى مى رسد که او مى میرد و حتى در آن هنگام او به طور آیینى در خانواده وسیعترى از مردگان زنده وارد مى شود. همانطور که خداوند اولین انسان را به عنوان «انسان خدا» آفرید اکنون نیز خود انسان فرد را مى سازد که به انسان اجتماعى و گروهى تبدیل مى شود. این فعالیتى عمیقا مذهبى است. فقط با وجود افراد دیگر است که فرد از هستى، وظایف، امتیازات و مسئولیت هاى خویش نسبت به خود و انسانهاى دیگر آگاه مى شود. زمانى که او رنج مى برد، به تنهایى رنج نمى برد، بلکه با گروه و جمع رنج مى برد، وقتى خوشحال است، تنها خوشحال نیست بلکه با خویشان، همسایگان و نزدیکانش چه مرده و زنده خوشحال است، زمانى که ازدواج مى کند، او تنها نیست و همسر تنها به او تعلق ندارد. همانطور که فرزندان حتى اگر نام پدر یا مادر را با خود داشته باشند به جمع خویشاوندان تعلق دارند. هر آنچه که براى فرد اتفاق افتد براى تمام گروه اتفاق مى افتد، و هر آنچه براى کل گروه اتفاق افتد، براى فرد اتفاق مى افتد. فرد تنها مى تواند بگوید: «من هستم زیرا ما هستیم و چون ما هستیم، لذا من نیز هستم». این نکته اساسى در درک و شناخت دیدگاه آفریقایى نسبت به انسان است.


منابع :

  1. جان اس. مبیتی- ادیان و فلسفه آفریقایی- مترجم مرضیه شنکایی- نشر ادیان- تاریخ نشر 1383

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/113660