دیدگاههای تفسیری و قرآنی معتزله (محکمات و متشابهات)

تخصیص آیه به حکم عقل

تخصیص آیات قرآن به حکم عقل از دیگر موارد کاربرد عقل نزد معتزله است.
نمونه: در تفسیر آیه شریفه: «ومن یعص الله و رسوله و یتعد حدوده یدخله نارا خالدا فیها؛ آن کس که نافرمانی خدا و پیامبرش را کند و از مرزهای او تجاوز نماید، او را در آتشی وارد می کند که جاودانه در آن خواهد ماند.» (نساء/ 14) عبدالجبار معتزلی می نویسد: «آیه دلالت می کند که هر مسلمانی که خدا و پیامبرش را نافرمانی کند و از مرزهای او تجاوز کند، برای همیشه در جهنم خواهد ماند مگر این که توبه کند. اگر اشکال شود که در آیه، ذکر توبه نیامده است، بنابراین، چه توبه کند چه نکند، همیشه در جهنم خواهد بود. پاسخ می دهیم: اشتراط توبه به حکم عقل است، زیرا خداوند کسی را که برای جبران اشتباه و عصیان خود تلاش می کند، عقاب نمی کند… و آنچه را عقل دلالت بر شرط بودن آن کند، در حکم مخصص متصل است.» (قاضی عبدالجبار، متشابه القرآن، 1/179)

کاربرد عقل در شناخت محکم و متشابه و تفسیر آن

از موارد دیگر استفاده معتزله از عقل، شناخت متشابه و تفسیر آن است. همدانی در این باره می نویسد: «آیات متشابه دلالت بر چیزی ندارند، ولی به کمک عقل می توان به مدلول آنها دست یافت.» (قاضی عبدالجبار، المغنی، 16/360) شیوه معتزله در تفسیر متشابهات بدین گونه است که نخست تمام آیاتی را که در یک موضوع وارد شده، کنار یکدیگر قرار می دهند و از عقل برای شناخت محکم و متشابه آن آیات سود می برند؛ یعنی آیاتی را که با عقل خویش ناسازگار یابند، متشابه معرفی می کنند و آیاتی را که موافق عقل ببینند، از محکمات به شمار می آورند و پس از مرحله بازشناسی متشابهات از محکمات، متشابه را به کمک عقل تأویل می کنند و در آخرین مرحله، از محکمات جهت تفسیر متشابهات سود می برند.
نمونه آیه: «وجوه یومئذ ناضرة* الی ربها ناظرة؛ در آن روز صورتهائي شاداب و مسرور است. و به پروردگارش مي‏ نگرد!» (قیامت/ 22- 23) از آن جهت که ظاهرش با دلیل عقل ناسازگار است، از دیدگاه معتزله متشابه به شمار می آید و چون از متشابهات است، باید تأویل گردد. زمخشری می نویسد:
«تقدیم مفعول (رب) در آیه شریفه دلالت بر اختصاص دارد، چنانکه در آیات «والیه ترجعون؛ و به سوي او باز مي ‏گرديد.» (بقره/ 245) و «علیه توکلت و الیه انیب؛ بر او توكل كردم و به سوي او باز گشتم.» (هود/ 88) و… پیش بودن مفعول دلالت بر حصر دارد. بنابراین، واجب است ماده (نظر) در آیه را به معنای توقع و امید معنی کنیم تا با اختصاصی که از تقدیم مفعول فهمیده می شود، سازگاری داشته باشد.» (زمخشری، الکشاف، 4/662) و پس از تأویل آیه، آن را به آیه: «لاتدرکه الأبصار وهو یدرک الأبصار؛ چشمها او را درك نمي‏ كند ولي او همه چشمها را درك مي ‏كند.» (انعام/ 103) که مطابق با دلیل عقل است و محکم نامیده می شود، تفسیر می کنند.
قفال مفسر بزرگ معتزله، در مورد آیه شریفه: «الرحمن علی العرش استوی؛ او خداوندي است رحمن كه بر عرش مسلط است.» (طه/ 5) که به جهت ناسازگاری با عقل و باور معتزله، متشابه نامیده می شود، می نویسد: «مقصود از این سخن و مانند آن، تصویر عظمت خداوند است. بیان مطلب: خطاب خداوند به بندگان در تعریف ذات و صفات خویش به چیزهایی بود که آنها در برخورد با پادشاهان و بزرگان به آن خو گرفته بودند و به همین جهت، کعبه را بیت خویش قرار داد تا مردم گرد آن طواف کنند، چنانکه اطراف کاخهای پادشاهان طواف می کنند و دستور داد خانه اش را زیارت کنند، چنانکه خانه پادشاهان را زیارت می کردند و حجرالاسود را دست خویش در زمین قرار داد تا مردم دست او را ببوسند، چنانکه دست پادشاهان را می بوسند. و از همین گونه است آنچه در محاسبه اعمال عباد در قیامت آمده است؛ مثل حضور ملائکه، انبیا، شهدا و قرار دادن ترازو و کتاب و اعمال و… و به همین جهت است که خداوند برای خویش عرشی قرار داده است: "الرحمن علی العرش استوی".» (فخر رازی، التفسیرالکبیر، 7/13)

لغت در تفسیر معتزله

یکی دیگر از منابع مهم تأویلات معتزله، لغت است. آنان برخی از الفاظ را که مفهومی مخالف باورها و اندیشه هایشان دارد، به معنی دیگری که در شعر آمده است، می گیرند. برای مثال، ظاهر آیه: «وکذلک جعلنا لکل نبی عدوا من المجرمین؛ و اينگونه براي هر پيامبري دشمني از مجرمان قرار داديم، اما همين بس كه خدا هادي و ياور تو است.» (فرقان/ 31)  با اعتقاد معتزله به وجوب رعایت صلاح و اصلح برخدا، در تضاد است. به همین جهت، ابوعلی جبائی، مفسر بزرگ معتزله، سعی دارد آیه را با عقاید معتزله هماهنگ کند. او می گوید: «جعل، در آیه شریفه به معنی (تبیین) است، چنانکه در این بیت شعر نیز به همین معنی آمده است: "جعلنا لهم نهج الطریق فاصبحوا علی ثبت من أمرهم حین یمموا" بنابراین، معنای آیه چنین می شود: خداوند دشمنان انبیا را به آنان شناساند تا این که از آنان دوری گزینند.» (فخر رازی، التفسیرالکبیر، 6/471)
نمونه دیگر: برخی به آیه: «و لله ما فی السموات وما فی الأرض وکان الله بکل شئ محیطا؛ و آنچه در آسمانها و زمين است از آن خدا است و خداوند به هر چيزي احاطه دارد.» (نساء/ 126) برای جسم بودن خدا و اثبات این که افعال عباد مخلوق خداست، استدلال کرده اند و چون این عقیده مخالف عقیده معتزله می نماید، عبدالجبار معتزلی می نویسد: «لغوی وقتی این گونه سخن بگوید، مرادش جمادات است. بنابراین، آیه دلالت بر مخلوق بودن افعال عباد ندارد، زیرا تمام عبادت کنندگان صاحب شعور و درک هستند.» (قاضی عبدالجبار، متشابه القرآن، 1/205)

اسباب نزول در تفاسیر معتزله

یکی از منابع و مآخذ مهم در تفسیر به رأی، اسباب نزول است. این منبع در تفسیر معتزله کم و بیش مورد استفاده قرار گرفته است. نمونه: زمخشری مفسر معتزلی در تفسیر آیه: «یا ایهاالذین آمنوا لاتقولوا راعنا؛ اي افراد با ايمان (هنگامي كه از پيغمبر تقاضاي مهلت براي درك آيات قرآن مي ‏كنيد) نگوئيد راعنا.» (بقره/ 104) از سبب نزول سود می برد و می نویسد: «وقتی پیامبر مسلمانان را با یک مطلب علمی آشنا می ساخت، آنان می گفتند: (راعنا)؛ یعنی ای پیامبر به ما فرصت و مهلت ده تا آن مطلب علمی را درک کنیم و از طرفی یهودیان که در دشنام پیامبر از کلمه (راعینا) استفاده می کردند، وقتی از استعمال (راعنا) توسط مسلمانان آگاه شدند، آنان نیز از این کلمه به منظور دشنام پیامبر (ص) استفاده کردند و به همین جهت، خداوند به مسلمانان دستور می دهد از کلمه (انظرنا) به جای (راعنا) استفاده نمایند.» (زمخشری، الکشاف، 1/174)

امتیازات تفسیر معتزله

1. معتزلیان از نخستین نویسندگان تفسیر علمی بودند و کتاب «التفسیر عن الحسن» تألیف عمرو بن عبید معتزلی نخستین تألیف آنان در این زمینه است.
2. تفسیر معتزله علمی بود و قرآن را از جوانب گوناگون مورد بحث قرار می داد. پیش از آن، تفسیر منحصر به روایات و سخنان صحابه بود، ولی با پیدایش معتزله تفسیر از صورت کاملا نقلی خارج شد و معتزله در تفسیر، افزون بر نقل، بر عقل نیز تکیه داشتند. افزون بر این، هر روایت تفسیری و سخن صحابی را نخست با ملاکها و معیارهایی مورد سنجش قرار می دادند و تنها در صورتی که روایت و سخن صحابی با آن معیارها سازگاری داشت، از آنها در تفسیر آیات سود می بردند.
3. تفاسیر معتزله پاسخ کوبنده ای به اشکالها و ایرادهای کافران بر قرآن و اسلام بود. کافران که در صدد اشکال تراشی بودند و گاه ناسازگاری آیات را مطرح می کردند و یا مخالفت آیات با دلیل عقل را دلیلی بر الهی نبودن قرآن می دانستند و… وقتی با پاسخ منطقی معتزله که بیشتر در تفاسیر آنان و به شکل (ان قلت و قلت) صورت می پذیرفت روبرو گشتند، دریافتند که اشکالات آنها بی پاسخ نخواهد ماند و نمی توانند ازاین راه در ایمان مسلمانان خلل وارد سازند.

کاستیهای تفسیر معتزله

در کنار امتیازهای تفسیری معتزله و خدمات فراوانی که به اسلام و قرآن داشتند، کاستیهایی نیز در تفسیر آنان به چشم می آید که مهم ترین و اساسی ترین آنها عنایت شدید و نامحدود و بی ضابطه ایشان به عقل است. معتزله که در اوائل قرن دوم هجری با عقاید و افکاری جدید و در عین حال مخالف با دیگر فرق اسلامی، پا به عرصه گذاشته بودند و توحید، عدل، وعد و وعید، منزلت بین المنزلتین و امر به معروف و نهی ازمنکر را از اصول خویش به شمار می آوردند، وقتی با مخالفت اهل حدیث و فقها روبرو گشتند، به ناچار برای اثبات اصول و باورهای خود که با ظاهر برخی از آیات نیز ناسازگاری داشت، از عقل در تفسیر آیات سود جستند.
آنان در مباحث کلامی، ابتدا به عقل خویش رجوع می کردند و حکم عقل را قطعی می پنداشتند و بر اساس آن، آیات را تفسیر و تأویل می کردند و چون ظاهر برخی از آیات بر خلاف عقاید ایشان بود، آیات را به معنایی که برخلاف معنی حقیقی آن بود حمل می کردند، غافل از این که برخی از مفاهیم و باورهای قرآنی؛ مانند حساب، میزان، شفاعت انبیا، معراج پیامبر و… ازحیطه درک و فهم عقل خارج است و دخالت عقل در این گونه امور آنان را ناگزیر خواهد ساخت تا از ظاهر آیاتی که درباره حساب در قیامت، میزان در قیامت، مناظرات دوزخیان و بهشتیان، شفاعت انبیا، معراج پیامبر و بسیاری از احوال آخرت است، دست بردارند و آنها را بر معنایی که خلاف ظاهر است، حمل کنند.
در مواردی نیز معتزله از عقل در اثبات امری سود می بردند، بدون توجه به این که ممکن است آنچه عقلی می پندارند توهمی بیش نباشد. برای نمونه: ابوعلی جبائی و بلخی، دو تن از مفسران صاحب نام معتزله، در تفسیر آیه: «الذی جعل لکم الأرض فراشا والسماء بناء؛ آنكس كه زمين را بستر شما قرار داد و آسمان (جو زمين) را همچون سقفي بر بالاي سر شما و از آسمان آبي فرو فرستاد.» (بقره/ 22) می کوشند تا به کمک عقل، مسطح بودن زمین را به اثبات برسانند. آنان می گویند: «عقل بر مسطح بودن زمین دلالت دارد، زیرا در زمین آب وجود دارد وآب در سطح کروی قرار نمی گیرد.» و شیخ طوسی مفسر بزرگ شیعه پاسخ می دهد: «این دلیل عقلی دلالت برمسطح بودن زمین ندارد، زیرا معتقدان به کروی بودن زمین، تمام زمین را کروی می دانند، نه برخی از قسمتهای آن را.» (شیخ طوسی، محمد بن الحسن، التبیان فی تفسیرالقرآن، 1/102) حال در این گونه موارد، اگر آیه ای در قرآن دلالت بر کروی بودن زمین داشت، مسلما معتزله با دلیل عقل آن را تأویل می کردند و دست از ظاهرش برمی داشتند.
اشتباه معتزله در تفسیر روایات تفسیری نیز تکرار شده است، زیرا آنان روایات تفسیری را به این جهت که مخالف عقاید و باورهای خویش می دیدند، مردود به شمار می آوردند، بدون توجه به این که عقاید باید از آیات و روایات نشأت گرفته باشد، نه این که آیات و روایات برابر با باورهایی باشد که از عقل سرچشمه می گیرد؛ مثلا در آیه شریفه: «الذین آمنوا ولم یلبسوا ایمانهم بظلم؛ آنها كه ايمان آوردند و ايمان خود را با شرك نياميختند امنيت مال آنها است.» (انعام/ 82)، ظلم در روایت پیامبر (ص) به شرک تفسیر شده است، ولی جبائی، بلخی و زمخشری تفسیر ظلم را به شرک به آن جهت که با عقیده معتزله بر وجوب وعید گناهکاران در تضاد است، نمی پذیرند وظلم را به گناه تفسیر می کنند. (زمخشری، الکشاف، 2/43؛ طبرسی، مجمع البیان، 3-4/506)
دومین اشکال و کاستی در تفسیر معتزله آن بود که از تفاسیر ائمه (ع) به صورت بسیار محدود، آن هم در ردیف سخنان دیگر صحابه سود می بردند و همین امر، سبب شد تا فروغ قرآن و عالمتابی آن کتاب الهی نزد بسیاری از معتزله کاستی پذیرد و چون در اثبات اندیشه ها و باورهای خود نیاز به قرآن داشتند و از طرفی به عترت که عدل قرآن است، بی توجه، یا کم توجه بودند، ناچار گشتند به گونه ای افراطی و نادرست از عقل در تفسیر آیات سود برند و از تمام یا بیشتر ظواهر قرآن دست بردارند. سومین اشکال تفسیر معتزله، پرداختن به مسائل و مباحث بی ارتباط یا کم ارتباط با تفسیر بود و همین امر باعث گردیده برخی از تفاسیر آنان به ششصد جلد برسد و برخی از مفسران آنان، سی سال تفسیر بگویند و از عهده اتمام آن برنیایند.


منابع :

  1. مجلات هفت اقلیم

  2. www. agyan. org

  3. طبرسى- الاحتجاج- بیروت- مؤسسه اعلمى- جلد 2

  4. زمخشرى- الکشاف- جلد 1

  5. قاضى عبدالجبار- المغنى- جلد 16

  6. زمخشرى- اطواق الذهب فى المواعظ والخطب

  7. محمد بن عمر فخر رازى- التفسیرالکبیر- بیروت- داراحیاء التراث العربى- جلد 13

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/115069