چشم انداز جهانی مسیحیت معاصر (الهیات رهایی بخش)

فقرا و انجمن های مسیحی پایه

در سراسر جهان فقرا تنها کسانی هستند که بیش از همه از تقریرهای تازه مسیحیت استقبال می کنند (کسانی که شنیدن از انجیل اولیه مسیح مصلوب و تجلی یافته همیشه برایشان فوق العاده مسرت بخش بوده است). جنبشی از آمریکای لاتین برخاسته، جایی که در آن کلیسا به ناهنجارترین صورت با قدرت و ستم حاکم متحد بوده؛ منطقه ای که در آن به مسیحیت نه به عنوان مصلوب شده که به عنوان مصلوب کننده نگریسته می شود. این جنبش، جنبش انجمن های مسیحی پایه است. بعد از ناکامی مبارزه بزرگ انجمن اخوت بارتولومه دولاس کزاس (1566- 1474) و هیأت های تبلیغی ژزونیت برای حمایت از سرخپوستان در برابر ستمگری های فاتحان اروپایی آنان، کلیسا در مستعمرات آمریکایی پرتغال و اسپانیا با صاحبان قدرت و ثروت متحد شد یک سرود پرویی می گوید: «آنها می گویند خداوند حامی فقیران است،خوب، این شاید درست باشد؛ اما خدا که با صاحبان معدن غذا می خورد!»
کلیسا، ثروتمندان و ارتش اضلاع مثلثی بودند که متقابلا از یکدیگر حمایت می کردند. البته اینجا و آنجا بعضی ها به صورت انفرادی نقش های مثبتی ایفا کرده اند، اما اسقف ها و کل سازمان کلیسا جزئی از یک جامعه شدیدا نابرابر و ناعادلانه بوده اند. از این رو حائز اهمیت است که در سراسر آمریکای لاتین خصوصا در مکزیک و برزیل جنبشی از طرف انجمن های مسیحی محلی در کار کلیسای کاتولیک توسعه پیدا کرده است. این انجمن ها به صورت واحدهای کوچک 7 تا 12 نفری هستند که غالبا به گروه های بزرگتری متشکل از همین انجمن ها وابسته هستند. این انجمن ها برای عبادت و خواندن انجیل و حمایت از یکدیگر و تبادل تجربیات گرد هم می آیند و یکدیگر را به فعالیت های سیاسی و اجتماعی ترغیب می کنند. آنها این حرکت را جلوه عشق مسیحیایی می دانند.

الهیات رهایی بخش

الهیات رهایی بخش مشهور هم از طریق کار و تفکر روی تجربیات این انجمن ها توسعه یافته است که در عین حال به این انجمن ها توضیح اصول عقاید و طرز گفتار و سخنرانی نیز می آموزد. در نگاه اول به نظر می رسد که این جنبش هم تعویذی آرمانی و خیالپردازانه برای پاسخگویی به فقدان ساختارهای ضروری کلیسا و اجتماع می باشد. گاهی اوقات زبان تبلیغات و دفاعیه های آن به ادبیات و لحن مارکسیستی نزدیک می شود. البته این یک واقعیت است که بعضی از سازمان دهندگان و به اصطلاح رهایی بخشان آن در تلاش برای آگاهانیدن مردم فقیر از ریشه های اجتماعی گرفتاریهایشان، دچار ایدئولوژی گرایی سیاسی شده و مدیران آنها نیز یاد گرفته اند که تعالیم آنها را منتشر سازند. اما در میان خود اعضای انجمن های پایه آن اندازه قدرت و استقلال روح وجود دارد که گول این شعارهای نوعا غربی را نمی خورند. اگر الهیات رهایی بخش در سالهای آغازین خود رگه هایی از تعصب مارکسیستی و خوشبینی کوته فکرانه و بارور خام به حتمی الوقوع بودن مراحل تاریخی (ظهور نزدیک انسان جدید و امثالهم) در خود داشت اما این مسئله به سرعت و بعضا همراه با حوادث تلخ اصلاح گردید.

بیانیه دومین مجمع اسقف های کلیسای کاتولیک آمریکایی لاتین در کلمبیا
در سال 1968 دومین مجمع اسقف های کلیسای کاتولیک آمریکایی لاتین در مدلین کلمبیا برگزار شده در بیانیه نهایی مجمع، کشیش ها از تجربه شخصی و گروهی صدها تن از کشیش ها استفاده کرده و از اعضای انجمن های مذهبی سراسر ناحیه قدردانی به عمل آوردند. شرکت کنندگان در این مجمع با واقع بینی اعلام کردند که گناه ماهیتی درونی و اجتماعی و نیز ویژگی آسمانی و شیطانی دارد. بنابراین نیاز به فیض، ایمان، انجیل، عبادت و رسوم دینی برای مبارزه جهت تحول مردم و جامعه به رسمیت شناخته شد. و کلیسا بدون اینکه نیاز به دگرگونی فوری در آن باشد یا خواست خدا را با حزب یا فلسفه سیاسی خاصی پیوند زده باشد، باید به مظهر عشق فدارکارانه و مادی بنیان به تمام بشریت تبدیل شود.

نقش بشارت های کتاب مقدس برای مسیحیان

بشارت های کتاب مقدس درباره مهاجرت آزادی بخش بنی اسرائیل از مصر و بعدا اسارت طولانی آنها در بابل، هر دو برای مسیحیان آمریکای لاتین معنای عمیقی پیدا کردند. آنان احساس کردند برای تحمل بالقوه یک مبارزه سیاسی طولانی نیاز به بسیج تمام منابع معنوی خود دارند. آنها باید راه میانه ای بین انجمن و نهاد و امر مادی و امر معنوی ایجاد می کردند و لازم بود تا عبادت و دعا را با اقدام عملی در آمیزند.

اتحاد تازه ای از ایمان و عشق
اندیشه های اسقف اعظم هلدرکاما را، داستان زندگی و شهادت اسقف اعظم رومرو و راهبه های تبلیغی آمریکایی که بلافاصله بعد از رومرو به قتل رسیدند [در سان سالوادور] همگی اتحاد تازه ای از ایمان و عشق در این منطقه را آشکار می سازد. اصول و مرام این مشرب در کتاب الهیدان پرویی گوستاو گوتییرز به نام "از چشمه های خود می نوشیم" به طور خلاصه بیان شده است. وی که مشاور مذهبی گروه های دانشجویی و کارگری بود با عدول از اعتقاد قبلی خود به الهیات رهایی، به بعد اختصاصا مسیحایی و معنوی (بعد فیض) تأکید کرده است. از نظر او الهیات از تجربه عبادت، پرستش و دعا، خواندن انجیل و مبارزه فعال برای عدالت که وی آن را رفتار Praxis می نامد بر می خیزد. الهیات باید از طریق عمل، عبادت و سپس تفکر و اندیشه تقریر شده و تعلیم داده شود.

اندیشه مورتیمر آریاس
همین طور مورتیمر آریاس یک کشیش متدیست اوروگوئه ای که مدتی در زندان بوده معتقد است عیسی مسیح در روح القدس در آمد، و آمد تارهایی دهد لذا در اینجا دو جنبه الهی (فرهی) و آزادی بخشی انجیل را در کنار هم می بینیم. در عیسی مسیح آن دو یکی است، اما ما چیزی را که خداوند به هم پیوسته از هم جدا کرده ایم و این دو را در دو قطب مختلف قرار داده ایم. فکر می کنیم باید هر دو پنجره را به روی خود باز کنیم.

الهیات آزادیبخش از دیدگاه ژزوئیت آلوسیوس پیریس
این ویژگی ها عینا همان ویژگی هایی است که ژزوئیت آلوسیوس پیریس راهب و بنیاد گرایی سریلانکایی برای الهیات آزادی بخش آسیایی ذکر کرده است. وی از الهیات رهایی بخش اولیه آمریکای لاتین انتقاد کرده است. به دلیل اینکه معتقد است این الهیات بسیار مادی گرا بوده و شدیدا دغدغه رهایی از فقر که هدف تکنوکراسی معاصر غربی است را در سر دارد. وی بیشتر خواهان چاشنی رهبانی در الهیات رهایی بخش است تا چاشنی مارکسیستی. وی نه فقط پراکسیس مارکسیستی و الهیات رهایی بخش آمریکایی لاتین را می خواهد بلکه خواستار theopraxis است که دکترینی خدا محور است نه انسان محور و شامل یک askesis تربیت معنوی، و یک darsana بینش می شود.

الهیات رهایی بخش در کره و فیلیپین
الهیون مردمی کره یا Minjung و نوشته ها و مشاهدات کیم چی ها Kim Chi Ha شاعر مسیحی کره ای به راه سومی که مسیحی و معنوی است و آلترناتیوی برای سوسیالیزم و سرمایه داری محسوب می شود، تأکید می کنند. اساس این مرام جدید بر پایه مریدی سرسختانه مبارزه فکری برای عدالت است. روحیه مشابهی انجمن های مسیحی فیلیپین را تحریک نموده و همان مشربی است که در پشت سر قیام مسیحیان فیلیپین طی مبارزه قدرت بین مارکوس و آکینو در سالهای 6-1985 قرار دارد. ویژگی بعضی از انجمن های مسیحی توندو Tondo (محله های کثیف مانیل) و سایر نقاط این کشور یعنی ایمان قوی، عبادت و اطاعت دلیرانه دلیل اصلی مسالمت آمیز بودن انقلاب در فلیپین بوده است.

الهیات رهایی بخش در آفریقای جنوبی

در میان محله های سیاهپوست نشین و حومه های سفید پوست نشین ژوهانسبور و کیپ تاون هرجا رهبری مسیحی وجود دارد که متعهد اجرای عدالت است. وی [معمولا] شجاع، صبور و بلند نظر است. رهبران سیاه پوست مسیحی تا کنون توانسته اند پیروان جوان و خشن سیاهپوست و حتی سفید پوست های تائب و علاقه مند را به دنبال خود بکشند. اینکه آیا کلیسا می تواند رهبری معنوی خود را (مانند فیلیپین) بدون دخالت غربی ها باز هم حفظ کند یا نه مسئله ای است که جای شک دارد.

مسائل مشترک
در تمام این نمونه هایی که در بالا شکافته و بررسی شد بر این مسائل به طور مشترک تأکید شده است: ارزش انسان، کیفیت روابط، نقش زنان و مردان و اهمیت فقرا و بیچارگان و بیسوادان، در تمام این موارد گروه مذهبی معمولا در مسائل سیاسی و اجتماعی درگیر است ولی به طور اساسی سیاسی نشده و بیشتر هویت و روش خاص خود را دارد که از ایمان، عبادت، دعا و رسوم دینی ملهم است. در اینکار لذت و تازگی پیام انجیل احساس می شود. کلودویس بوف برزیلی می گوید: «این لذت چیزی است که یک عضو انجمن مذهبی را از یک مبارز سیاسی چپ گرا و یک مسیحی بورژوا متمایز می کند. عمیق ترین و درونی ترین هسته انجیل مقدس در انجمن های مذهبی ادراک می شود.»

آزادی فراوان برای سایر ادیان
در چنین فضایی غالبا آزادی فراوانی برای سایر ادیان و اختلاط با پیروان آنها، احترام به آنها و آمادگی برای تبادل متقابل با آنها وجود دارد. راز این آزادی این است که همه مسیحیان معتقدند (همچنانکه تعابیر و قالبهای جدید از مسیحیت را کشف کرده و از مرزهای قدیم فراتر می روند) معتقدند که در جنبش روح القدس به سر می برند که بر تمام جهان در حال گسترش است. نظام ها و سازمان های کهن مذهبی دگرگون شده و تجزیه می شوند. انسانیت نوین مشترک ی از دنیای تقسیم شده گذشته در حال ظهور است.


منابع :

  1. سیمون بارینگتون وارد- مقدمه ای بر شناخت مسیحیت- ترجمه و تدوین همایون همتی- صفحه 17-30

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/115150