نامهای قیامت؛ روز غَبن

قیامت را یوم التغابن نامند؛ زیرا در آن روز روشن خواهد شد چه کسانی در تجارت خود دچار غبن، زیان و خسران گشته اند؛ مانند: «یوم یجمعکم لیوم الجمع ذلک یوم التغابن؛ روزی که گرد آورند شما را در آن روز معلوم می شود چه کسانی مغبون شده اند» (تغابن/ 9). آیه ی مزبور اشاره دارد به این که اگر شما دنیا را تجارت خانه بنگرید مواظب باشید در داد و ستدهای آن زیان نبینید، بلکه سود آورید.

راغب مى گوید: کلمه ی غبن (که تغابن مصدر باب تفاعل آن است) به معناى این است که وقتى با کسى معامله مى کنى از راهى که او متوجه نشود کلاه سر او بگذارى، (اگر مى خرى پول کمترى بدهى، و اگر مى فروشى پول بیشترى بگیرى)، آن گاه مى گوید: منظور از «یوم التغابن» که در قرآن آمده روز قیامت است، چون در آن روز براى همه مردم کشف مى شود که در معامله اى که آیات زیر بدان اشاره نموده مغبون شده اند، و اینکه آن آیات: «و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله؛ بعضى از مردمند که جان خود را در برابر خوشنودیهاى خدا مى فروشند» (بقره/ 207)، «إن الله اشتری من المؤمنین أنفسهم و أموالهم بأن لهم الجنة؛ خداوند در این سوداگری و تجارت جان ها و مال های مؤمنان را می خرد و در برابر آن بهشت ارزانی می دارد» (توبه/ 111). پس انسان باید بکوشد هستی و دارایی خود را در راه خدا صرف و به او واگذار کند که این بهترین سوداگری است: «یا أیها الذین امنوا هل أدلکم علی تجارة تنجیکم من عذاب ألیم* تؤمنون بالله و رسوله و تجاهدون فی سبیل الله بأموالکم و أنفسکم ذلکم خیر لکم إن کنتم تعلمون؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد آيا شما را بر تجارتى راه نمايم كه شما را از عذابى دردناك میرهاند* به خدا و فرستاده او بگرويد و در راه خدا با مال و جانتان جهاد كنيد اين [گذشت و فداكارى] اگر بدانيد براى شما بهتر است» (صف/ 10-11).

از این گروه که تجارت سود آور دارند قرآن کریم چنین یاد می کند: «یرجون تجارة لن تبور؛ اميد به تجارتى بسته‏ اند كه هرگز زوال نمى ‏پذيرد» (فاطر/ 29)، برخلاف گروه دیگر که از آنها با تعبیر «فما ربحت تجارتهم؛ در نتيجه داد و ستدشان سود[ى به بار] نياورد» (بقره/ 16) یاد می کند و: «الذین یشترون بعهد الله و أیمانهم ثمنا قلیلا؛ آنهایى که با عهد خدا و سوگندهاشان بهاى اندکى به دست مى آورند» (آل عمران/ 77). در روز قیامت براى همه این معامله گران کشف مى شود که مغبون شده اند، آن کس که معامله نکرده مى فهمد که از معامله نکردن مغبون شده، و آن کس که در معامله اش بهاى اندک دنیا به دست آورده مى فهمد که از معامله کردنش مغبون شده، پس همه مردم در آن روز مغبون خواهند بود. در این روز غابن (برنده) و مغبون (بازنده) شناخته مى شوند، روزى که روشن مى شود چه کسانى در تجارت خود در عالم دنیا گرفتار غبن و زیان و خسران شده اند؟

روزى است که جهنمیان جایگاه خالى خود را در بهشت مى بینند، و تاسف مى خورند، و بهشتیان جاى خالى خود را در دوزخ مى بینند و خوشحال مى شوند، زیرا در حدیث آمده است که هر انسانى جایگاهى در بهشت، و جایگاهى در دوزخ دارد، هر گاه به بهشت برود جایگاه دوزخیش به دوزخیان واگذار مى شود، و هر گاه به جهنم برود جایگاه بهشتیش به بهشتیان و تعبیر به ارث در آیات قرآن در این مورد احتمالا ناظر به همین مطلب است. به این ترتیب یکى دیگر از نامهاى قیامت «یوم التغابن» روز ظهور غبن هاست سپس به بیان حال مؤمنان در آن روز پرداخته مى افزاید. کسى که ایمان به خدا آورد و عمل صالح انجام دهد، خداوند سیئات او را مى پوشاند و از بین مى برد، و او را در باغهایى از بهشت وارد مى کند که از زیر درختانش نهرها جارى است، جاودانه تا ابد در آن مى مانند، و این پیروزى بزرگى است: «و من یؤمن بالله و یعمل صالحا یکفر عنه سیئاته و یدخله جنات تجری من تحتها الأنهار خالدین فیها أبدا ذلک الفوز العظیم؛ و هر کس به خدا ایمان بیاورد و کار شایسته کند، بدى هایش را از او بزداید و او را به باغ هایى که از پاى درختانش نهرها جارى است در آورد، که در آن جاودانه بمانند. این کامیابى بزرگ است» (تغابن/ 9).

به این ترتیب هنگامى که دو شرط اصلى، یعنى ایمان و عمل صالح، حاصل شود، این مواهب عظیم، پشت سر آن خواهد بود: بخشودگى گناهان که بیش از همه چیز فکر انسان را به خود مشغول مى دارد، و بعد از پاک شدن از گناه ورود به بهشت جاودان، و نیل به فوز عظیم، بنابراین همه چیز بر محور ایمان و عمل صالح دور مى زند و سرمایه هاى اصلى همین ها است، اینها کسانى هستند که در آن «یوم التغابن» نه تنها مغبون نیستند، بلکه به پیروزى بزرگ و فوز عظیم رسیده اند.

چند وجه درباره وجه تسمیه روز قیامت به یوم التغابن
از بعضى از مفسرین وقتى سؤال شده که «یوم التغابن» به چه معنا است؟ گفته اند: به این معنا است که در آن روز تمام اشیاء برخلاف معیارها و مقادیر دنیایى ظهور مى کنند. و اینکه در آغاز کلامش گفت تغابن به معناى کلاه گذارى است، وقتى درست است که تغابن در آیه را به این معنا بگیریم که کفار معامله سودبخش را رها نموده معامله زیان آور را اختیار کردند، و هر چند این معنا معناى خوبى است، ولى با کلمه ی تغابن نمى سازد، چون این کلمه از باب مفاعله است، و مغبون کردن هر دو طرف یکدیگر را مى رساند. و آن وجه دوم که از بعضى نقل کرد وجه دقیق ترى است، و آیات زیر هم آن را تایید مى کند: «فلا تعلم نفس ما أخفی لهم من قرة أعین؛ هیچ کس نمى تواند بفهمد که چه قره العین ها برایشان تهیه دیده شده» (سجده/ 17)، «لهم ما یشاؤن فیها و لدینا مزید؛ ایشان در بهشت هر چه بخواهند در اختیار دارند و نزد ما نعمتهاى اضافى دیگرى هست (که به فکر هیچ کس نمى رسد)» (ق/ 35)، «و بدا لهم من الله ما لم یکونوا یحتسبون؛ از ناحیه خدا چیزهایى برایشان پیدا مى شود که به هیچ وجه نمى توانستند احتمالش را بدهند» (زمر/ 47).

و مقتضاى این وجه عمومیت تغابن است، یعنى بنا بر این وجه باید گفت که: هم کفار در قیامت تغابن دارند و هم مؤمنین، تغابن مؤمنین براى آن است که وقتى آن قره العین هاى در جوار رحمت حق را مى بینند، ناراحت مى شوند که چرا بیشتر عمل نکردند، و اما کفار تغابنشان براى این است که چرا اصلا عمل نکردند، و وجهى که بین دو طایفه مشترک است، این است که چرا در دنیا آن طور که باید روز قیامت را نشناختند. ولى این وجه هم مثل وجه قبلى با معناى تغابن نمى سازد، براى اینکه معناى تغابن مغبون کردن یکدیگر است. البته در این میان وجه سومى هم هست، و آن این است که تغابن را تنها مخصوص گمراهان بدانیم و بگوییم: این دسته دو طایفه هستند که هر یک به دست دیگرى مغبون مى شوند، یکى طایفه گمراه کننده، دیگرى گمراه شونده، طایفه گمراه کننده غابن هستند، زیرا پیروان خود را وادار به دنیاپرستى و ترک آخرت و در نتیجه وادار به گمراهى نموده، آنان را مغبون مى سازند، و مغبون هستند، براى اینکه همان پیروان ضعیف، ایشان را با پیروى کورکورانه خود کمک نموده، استکبارشان را بیشتر مى کنند، پس هر دو طایفه هم غابن اند و هم مغبون. وجه چهارمى هم هست که طبق آن روایت هم وارد شده، و آن این است که بگوییم تمامى بندگان خدا چه خوب و چه بد در بهشت سهم و منزلى و در دوزخ هم منزلى دارند، بنده اگر اطاعت خدا کند به منزلى که در بهشت برایش فراهم شده داخل مى شود، و اگر نافرمانى خدا را بکند، داخل منزلى که در آتش دارد مى شود، و روز قیامت منزلهاى بهشتى اهل دوزخ را به اهل بهشت مى دهند، و منزل دوزخى اهل بهشت را به اهل دوزخ مى دهند، پس در قیامت اهل بهشت دوزخیان را مغبون نموده، مؤمنین غابن و کفار مغبون مى شوند. بعضى از مفسرین بعد از ایراد این وجه گفته اند: تغابن در خود آیه با جمله ی «و من یؤمن بالله ... و بئس المصیر» تفسیر شده، ولى ما آن طور که باید ظهورى در آیه ندیدیم، که چگونه آیه ی تغابن را تفسیر نموده است

چند روایت درباره نام هاى روز قیامت و یوم التغابن بودن آن
در صحیح بخارى از ابوهریره از رسول خدا (ص) روایت آورده که فرمود: هیچ بنده اى داخل بهشت نمى شود مگر آنکه منزلى را که در دوزخ دارد مى بیند منزلى را که اگر نافرمانى کرده بود بدانجا مى رفت، و براى این مى بیند تا شکرش بیشتر شود، و هیچ بنده اى داخل آتش نمى شود، مگر آنکه آن منزلى که در بهشت دارد، و اگر خوبى مى کرد بدانجا منتقل مى شد، مى بیند تا حسرتش بیشتر شود. در تفسیر برهان از ابن بابویه به سند خود از حفص بن غیاث از امام صادق (ع) روایت آورده که فرمود: منظور از «یوم التلاق» روزى است که اهل آسمان و زمین به هم بر مى خورند، و منظور از «یوم التناد» روزى است که اهل دوزخ اهل بهشت را نداء مى کنند که: «أفیضوا علینا من الماء أو مما رزقکم الله؛ کمى از آن آب و یا از آنچه خدا روزیتان کرده به ما افاضه کنید» (اعراف/ 50)، و منظور از «یوم التغابن» روزى است که اهل بهشت اهل آتش را مغبون مى کنند، و منظور از «یوم الحسرة» روزى است که مرگ را مى آورند و ذبح مى کنند، دیگر کسى دچار مرگ نمى شود.


منابع :

  1. محمدتقی مدرسی- تفسیر هدایت- ج‏ 3 صفحه 47 و ج‏ 11 صفحه 510 و ج‏ 16 صفحه 346 و ج‏ 24 صفحه 194

  2. سید محمدحسین طباطبائی- ترجمه المیزان- ج‏ 17 صفحه 428 و ج‏ 19 صفحه 505

  3. فتح الله شریف کاشانی- تفسیر منهج الصادقین فی إلزام المخالفین- ج‏ 8 صفحه 112

  4. جوادی آملی- تفسیرموضوعی- ج 4 صفحه 379

  5. ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- ج‏ 19 صفحه 510

  6. سلطان علی شاه و محمدبن حیدر- ترجمه بیان السعاده- ج‏ 12 صفحه 383

  7. ابراهیم عاملی- تفسیر عاملی- ج‏ 7 صفحه 370

  8. حسین بن احمد حسینی شاه عبدالعظیمی- تفسیر اثنا عشری- ج‏ 3 صفحه 252

  9. محمدجواد نجفی- تفسیر آسان- ج‏ 4 صفحه 344

  10. سید محمود طالقانی- پرتوى از قرآن- ج‏ 2 صفحه 39

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/115665