مسیحیان عرب در آستانه ظهور اسلام

ورود مسیحیت به شبه جزیره ی عربستان
قیصرهای روم از حدود قرن پنجم میلادی اقدام به لشکرکشی و اعزام مبلغ به نقاط مختلف یمن و برخی نواحی عربستان نمودند. تاریخ نشان میدهد که این فعالیت ها تاثیرات بسزائی در نفوذ مسیحیت در یمن و جنوب عربستان داشته است، بطوریکه در همان برهه نجران و برخی نواحی دیگر به مسیحیت گرویدند و در حدود قرن پنجم و ششم میلادی مسیحیت در شام، یمن، عراق و اطراف آنها نفوذ بسیاری یافت. البته در اواخر قرن ششم، یهودیان یمن توانستند ذی نواس پادشاه یمن را تحت تاثیر قرار داده و یهودیش کنند. پس از اینکه پادشاه را با خود همراه کردند به انتقام گرفتن از نصرانی ها پرداختند، یهودیان ذی نواس را تحریک کردند که نصارای نجران را اذیت کند و آنها را داخل گودالهایی که در زیرزمین کنده بودند بسوزاند، خداوند متعال در این باره می فرماید: «قتل اصحاب الاخدود النار ذات الوقود اذهم علها قعود و هم علی ما یفعلون بالمومنین شهود و ما نقموا منهم الا ان یومنوا بالله العزیز الحمید؛ مرگ بر اصحاب اخدود، در گودالهایی پر از آتش که در کنارش نشسته بودند و آنچه را بر مومنان می رفت تماشا می کردند در حالیکه (آن مسیحیان مومن) هیچ گناهی جز ایمان آوردن به خداوند مقتدر و ستوده نداشتند» (بروج/ 4-8).
این وضع ادامه داشت تا آنکه نصارای حبشه به انتقام از یهود برخواستند و به فرماندهی ابرهه در حدود سال 525 میلادی حکومت ذی نواس را واژگون ساختند و پنجاه سال در آنجا حکومت نمودند. در این مدت نصرانیت مورد حمایت و پشتیبانی فراوان بود و عده ی زیادی به مسیحیت پیوستند و کنیسه های فراوانی در شهرها ساخته شد، کنیسه ی نجران و کنیسه ی قلیس در صنعاء از کنیسه های مهمی اند که در این دوره ساخته شدند.برخی از این کنیسه ها نیز که تا ظهور اسلام باقی مانده بودند با مسلمان شدن اهل آنها به مسجد تبدیل شدند.

بررسی قبایل مسیحی و نواحی سکونتشان
شاید بتوان گفت مهمترین نواحی سکوت مسیحیان در آن دوره نجران و صنعاء بوده است، هر دو مکان مذکور در جنوب غربی عربستان و در نزدیکی دریای سرخ می باشند.
در سبب مسیحی شدن اهل نجران، ابن کثیر در سیره ی خود آورده است: «سبب این کار شخصی به نام فیمیون بوده است که از عباد نصارا محسوب می شد، این فرد اهل اطراف شام بوده و در عبادت به درجه ای رسیده بود که مستجاب الدعوه گشته بود. مردی به نام صالح نیز مباشر فیمیون بود و ایشان روزهای یکشنبه مخصوصا به عبادت می ایستادند. برخی از افلیجان و صاحب امراض مختلف نزد فیمیون آمده و درخواست شفا می کردند، او نیز دعا نموده و آنها شفاء می گرفتند، کم کم بعضی از اعراب با فیمیون آشنا شده و روزی فیمیون و مباشر او (یعنی صالح) را به نجران دعوت کردند.
اهل نجران در آن زمان درختی را می پرستیدند و نزد آن درخت بیتوته می کردند، فیمیون (که این صحنه را مشاهده کرد) به یکی از ایشان گفت: آیا اگر من دعا کنم که خداوند این درخت را هلاک کند و او این درخت را هلاک کند، قبول می کنید که آنچه شما می پرستید باطل است؟ آن شخص قول فیمیون را تصدیق کرد و گفت: بله، سپس اهل نجران جمع شدند و فیمیون دعا کرده و درخت از ریشه افتد، اینجا بود که اهل نجران درخت پرستی را کنار گذاشته و نصرانی شدند».

علت مهاجرت مسیحیان به شبه جزیره ی عرب
گفته شده است که ایشان از حوزه ی حاکمیت شاه روم فرار کرده و به سبب ستم هایی که به ایشان می شد به عربستان پناه آوردند، چنین به نظر می رسد که ایشان بر عقیده اصل مسیحیت که توحید است باقی بودند تا آنکه بعدها تثلیث در مسیحیت راه پیدا کرده و آنها نیز کم کم به این عقیده باطل گرویدند در این مورد در کتاب الاکتفاء آمده است: «در سرزمین نجران باقیماندگانی از معتقدان به عیسی ابن مریم بر عقیده به انجیل استوار بودند... رهبری آنان را مردی به نام عبدالله عامر در دست داشت....»
از متن فوق به روشنی بدست می آید که ایشان در ابتدای امر بر عقیده ی صحیح عیسی (که توحید در پرستش است) باقی بودند و اگر انحرافی در عقیده شان پیش آمده بعدها و بلکه در اثر معاشرت با برخی از بت پرستان بوده است. غیر از نجران و صنعاء، مسیحیان در گروههای دیگری از اعراب مانند قبیله بنی تغلب نیز نفوذ کردند و برخی از این مسیحیان تا ظهور اسلام بر دین مسیحیت ماندند.


منابع :

  1. محمد ابوزهره- خاتم پیامبران

  2. ابن کثیر- سیره‌ی ابن کثیر

  3. یوسفی غروی- تاریخی تحلیلی اسلام- ج 1

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/116014