اقلیت های دینی عربستان در آستانه ظهور اسلام

حنیفیت:
آنچه از نظر اعتقادی بیش از هر عقیده دیگر در جزیره العرب سابقه تاریخی دارد، اعتقاد به توحید است. پیروان دین توحیدی را «حنیفی» و این دین را که همان دین ابراهیم (ع) است «حنیفیت» می گویند. البته برخی نیز بر این اعتقادند که در گذشته اعراب به فردی که از نصرانیت یا یهودیت جدا شده بود، حنیفی می گفتند. عده ای دیگر نیز حنیف (پیرو دین حنیفی) را چنین تعریف کرده اند که هر که متابعت از حق کند حنیف است. در هر صورت آنچه مسلم است این است که عده ای از اعراب، در آستانه ظهور اسلام بر دین ابراهیم (ع) باقی بوده و ایشان را حنیفی می گفته اند.
به اعتقاد شیعه تمام پدران پیامبر (ص) موحد بوده بنابراین باید حنیفی بوده باشند. فرزندان معد ابن عدنان که نواده های ابراهیم (ع) بودند عمدتا بر دین ابراهیم (ع) مانده و به برخی از آیین ها همچنان پایبند بودند. برخی از این آیین ها عبارتند از: حج بجا آوردن، بزرگ داشت ماههای حرام، قربانی کردن، اعتقاد به قیامت و...
در حدیثی از حضرت صادق (ع) آمده است که فرمودند: «دین سابق عرب به علت برخی از (سنتهای موجود در آن که)، سنتهای ابراهیم (ع) بودند در مقایسه با دین مجوس برتر بوده» و آن حضرت آن سنت ها را چنین برشمرده اند: ختنه، کفن و دفن میت، ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام. نکته قابل توجه در اینجا این است که با وجود آنکه عرب در بدو امر بر دین ابراهیم و اسماعیل (ع) بوده و دین های دیگر مانند آتش پرستی و یهود و نصارا و... از مکانهای دیگر به این ناحیه کشیده شده اند اما با این همه در آستانه ظهور اسلام تنها عده قلیلی بر آیین توحید باقی مانده اند. شاید علت این مطلب آن باشد که اعراب در مراوده ی زیادی با کشورهای اطراف بوده و کاروانهای تجاری در نواحی مختلف عربستان در رفت و آمد بودند. از طرف دیگر خود اعراب در جهل شدیدی به سر برده لاجرم افکار منتظم و فرهنگ صحیحی نداشتند، بنابراین با ورود هر فکر و فرهنگ و منشی، عده ای کورکورانه از آن پیروی کرده و به آن مذهب و عقیده می پیوستند، این شد که تنوع اعتقادی شدید و دامنه داری در عربستان پدید آمد؛ بطوریکه مشرکین عربستان خود در گروه ها و شکلهای مختلفی اعمال و مناسک به جای می آوردند و مذهب های مختلف یافتند که به آن اشاره خواهد شد.

آتش پرستی:
مذهب دیگری که در آن برهه در جزیره العرب رایج بوده آتش پرستی است. آتش پرستی که ظاهرا از ایران بدانجا منتقل شده است در بین اکثر مردم حمیر رواج داشت، و آنطور که برمی آید مراد از این آتش پرستی نوعی دوگانه پرستی بلکه همان دین زرتشت است.

جن پرستی:
مذهب رایج دیگر جن پرستی بوده که طایفه ی بنی ملیح از خزاعه این مذهب را اتخاذ کرده بود.

ستاره پرستی:
مرکز صابئین شهر حران بود. در آن شهر ستارگان مورد احترام بوده و عقیده به نجوم و ارتباط آن با مقدرات زمینی به نحو اعلی وجود داشت. ایشان هر یک از ستارگان را الهه یکی از حوادث می دانستند. هیاکل مریخ و زهره و مشتری و... را در محراب ها نصب کرده و از آنها مدد می خواستند. گاهی نیز قربانی تقدیم ایشان می کردند! برخی از صابئین چنین تصور می کردند که فرشته و جن دارای قدرت مرموزی اند و ملائکه همان دختران خدایند و موثر در حوادث عالم می باشند. برای خدا همسری از جن تصور می کردند و ملائکه را محصول این ازدواج می دانستند. صابئین خود به گروههای مختلف تقسیم می شدند بطور مثال:
برخی از طایفه حمیر، خورشید پرست بودند. مردم کنانه ماه را می پرستیدند و قبایل نجم و جذام مشتری را مورد پرستش قرار می دادند. قبیله طی، سهیل پرست و طایفه ی قیس شعری را پرستش می کردند و قبیله ی اسد عطارد را الهه ی خود می دانستند قوم دیگری در اعراب بودند که توتم پرست برشمرده می شدند. ایشان خدایانی به شکل کرکس یا حیوانات دیگر داشتند و مراسم خاصی برای خود در نظر گرفته بودند. همانطور که اشاره شد خود بت پرستی نیز در انحاء مختلف رواج داشت مانند پرستش سنگها، ساخت بت های چوبی و فلزی و تراشیدن بت ها به شکل فرشتگان یا جنیان، گیاهان، انسان و ستارگان.
در بعضی از انواع بت پرستی بلکه در همه ی اطوار آن شخص بت پرست در اصل خلقت، خالق را «الله» جل جلاله می دانست. اما قائل بود که خداوند پس از خلقت اشیاء تدبیر امور را به موجودات دیگری سپرده و خود نظاره گر امور است، پس اینان اشیائی را به عنوان نماد آن قدرت های تدبیر کننده ساخته و آن را مورد پرستش قرار می دادند. پرستشی که کم کم سبب از یاد رفتن خود خالق شد و از این رو باعث انحرافات شدید و مبدا خرابی های روحی بسیاری گشت.


منابع :

  1. محمد جواد باهنر، حجه‌الاسلام رفسنجانی- محمدخاتم پیغمبران

  2. علی دوانی- تاریخ اسلام از آغاز تا هجرت

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/116015