محتوای آیات
مضمون آیات این سوره، دلداری و حمایت از رسول خدا (ص) در برابر تهمت های ناروای مشرکین مبنی بر دیوانه خواندن آن حضرت است. در این سوره وعده های بزرگ و امیدبخشی به آن حضرت داده شده و نیز مشتمل بر سه فرمان است: 1- پیروی از اخلاق حسنه و خلق عظیم 2- پرهیز شدید از اطاعت مشرکین و مداهنه ی با ایشان 3- صبر در برابر حکم الهی.
مکی یا مدنی بودن آیات
از ابن عباس نقل شده است که آیات 1-16 سوره القلم در مکه نازل شده و آیات 17-33 در مدینه نازل شده و آیات 34-47 نیز در مکه و آیات 48-52 نیز در مدینه نازل گشته است.
موضوعات تاریخی
همانطور که در ابتدای این بخش گفته شد غرض ما از بررسی سوره های مختلف، بیان حوادث تاریخی مهمی است که در آن سوره بدانها اشاره شده و از بحث های تفسیری و لغت و... اجتناب می نمائیم. اولین آیاتی که در این سوره مشتمل بر واقعه ای تاریخی اند آیات یکم الی هفتم می باشد. در مجمع البیان روایت شده است که وقتی قریش دیدند رسول الله (ص) علی (ع) را بر سایرین مقدم داشته است و او را تعظیم می نماید شروع به بدگویی از ایشان کرده و گفتند محمد مفتون و مجنون علی شده است. خداوند متعال در پاسخ آنها آیات زیر را نازل کرد: «ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ* مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ* وَإِنَّ لَكَ لَأَجْرًا غَيْرَ مَمْنُونٍ* وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ* فَسَتُبْصِرُ وَيُبْصِرُونَ* بِأَييِّكُمُ الْمَفْتُونُ* إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ؛ نون سوگند به قلم و آنچه مى نويسند* (كه) تو به لطف پروردگارت ديوانه نيستى* و بى گمان تو را پاداشى بى منت خواهد بود* و راستى كه تو را خويى والاست*
در مورد «خلق عظیم» نقلی دیگری نیز هست و آن اینکه وقتی اذیت و آزار قوم پیامبر (ص) نسبت به ایشان زیاد می شد ایشان عرضه می داشت: پروردگارا ببخش قوم مرا، ایشان نمی دانند (و از روی جهل با من چنین می کنند). پس بخاطر این منش آن حضرت، خداوند ایشان را دارای خلق عظیم معرفی کرد. ماجرای تاریخی دیگری که در آیات این سوره بدان اشاره شده مربوط به نفرینی است که پیامبر اکرم (ص) علیه مشرکین کرده و عرضه داشتند: «پروردگارا، رفتار ملایمت (آمیز خود) را علیه قبیله ی مضر به شدت (و غضر بر علیه ایشان) مبدل فرما و آنرا بصورت قحطی بنما، نظیر قحطی یوسف». طبق روایات وارده در آیه ی «انا بلوناهم کما بلونا اصحاب الجنه» آیه 17 سوره ی قلم به این ماجرا اشاره شده و خداوند متعال می فرماید: «و ما ایشان را (یعنی مشرکین را) را به بلا (ی قحطی) مبتلا کردیم همچنان که صاحبان باغ را به بلا مبتلا نمودیم». در مورد صاحبان باغ بطور مفصل در کتب تفسیری بحث شده است و خلاصه ماجرای آنها از این قرار است که باغی در ناحیه ی یمن در 9 میلی صغا وجود داشت که به آن رضوان می گفتند پس از فوت صاحب این باغ، فرزندان که 5 پسر بودند وارث آن شدند و در همان سالی که پدرشان فوت کرد آن باغ آنقدر حاصل آورد که در هیچ سالی آن طور محصول نیاورده بود، فرزندان ناخلف با دیدن محصول بسیار طاغی شده و تصمیم گرفتند از محصول آن سال هیچ کمکی به فقرا نکنند، چهار تن از برادران تن به این کار دادند اما برادر پنجم که عاقلترین ایشان و البته کوچکترین ایشان از نظر سن و سال بود از این تصمیم به خشم آمد و به برادران دیگر گفت: «از خدا بترسید و طریقه ی پدر را پیش بگیرد (و به مستمندان کمک کنید) تا سالم باشید و سود ببرید» با وجود نصیحت های برادر کوچک اخوان او از تصمیم شوم خود بازنگشتند و هم پیمان شدند که هیچ میوه و محصولی از آن باغ نچینند مگر در صبح زود -که کسی نباشد و مجبور نشوند به فقرا کمک کنند- ایشان با تهدید به مرگ برادر کوچک را نیز با خود هم پیمان نمودند اما صبح هنگام وقتی به سمت باغ خود رفتند دیدند محصولات آن از بین رفته و هیچ میوه و حاصلی در آن نمانده. مجموع این ماجرا در آیات 17 تا 33 از سوره ی محل بحث ذکر شده است.
در ادامه ی سوره مجددا مکذبین رسالت پیامبر اکرم (ص) مورد تهدید خداوند قرار گرفته و از عذاب آخرت بیم داده می شوند پس در مجموع در این سوره به دو موضوع تاریخی مهم اشاره شده یکی نسبت جنون دادن به پیامبر و مردود شمرده شدن آن از سوی خداوند که این نسبت به علت حمایت پیامبر از امیرمومنان (ع) به آن حضرت داده شد و دیگری ماجرای قحطی در بخشی از مکه که در اثر نفرین پیامبر بوجود آمده بود.