رساله تنسوخ نامه یکی از آثار مهم و پر ارزشی است که در شناخت گوهرها و دانستن منافع سنگ ها و معرفت فلزات و اطایب و نفایس و غرایب ساخته شد و در میان کتاب هایی که به فارسی در این فن تألیف شده هیچ کتابی جامع مزایا و خصوصیاتی که در این کتاب است، نیست. این کتاب با آنکه بس مختصر است پس از کتاب الجماهر بیرونی (کتاب الجماهر فی معرفة الجواهر بیرونی از کتب بی نظیری است که در علم جواهر شناسی تألیف شده است.) معتبرترین سند علمی و فنی است و گرانبهاترین گنجینه لغات و اصطلاحات و تعبیرات کهنه و اصیل فارسی است. حاجی خلیفه در کشف الظنون در دو جا از این کتاب یاد کرده، در یک جا آن را تشویق نامه ایلخانی و در جای دیگر تنسوق نامه ذکر کرده است. حمدالله مستوفی در کتاب نزهة القلوب و ابوالحسن فراهانی در شرح دیوان انوری از این کتاب خواجه یاد کرده اند.
خواجه طوسی در این کتاب علاوه بر ذکر منافع و خواص و صفات گوهرها و سنگ های بیش بها از تمام چیزهای نفیس و نادر و غریب از جواهر کانی و ساخته های زر و سیم و عطریات و معجونات و تریاق های سودمند بحث کرده آن را "تنسوخ نامه ایلخانی" نامیده است و در یک موضع هم آن را جواهرنامه خوانده است.
نام این رساله در کتاب الوافی بالوافیات و همچنین در کتاب وفوات الوفیات ابن شاکر و کشف الحجب و الاستار کتاب الجواهر و در کتاب مطلع الشمس رساله در صفات جواهر و خواص احجار و بعضی نیز آن را رساله جوهریه ضبط کرده و در کشف الظنون تنسوق نامه ایلخانی آمده است. رساله ای است به فارسی که خواجه برای هلاکوخان ساخته و مشتمل بر 4 مقاله است.
مزیت کتاب: شیوه تعبیرات و رسایی الفاظ و پختگی عبارات و خالی بودن از الفاظ و معانی نادرست از خصایص و مزایای این کتاب است که در کتب دیگری که به فارسی در این فن ساخته شده نمی توان یافت.
معرفی اجمالی نویسنده:
محمد بن محمد بن حسن طوسی مکنی به ابو جعفر و ملقب به نصیرالدین و مشهور به خواجه طوسی که او را به القاب استاد البشر و عقل حادی عشر و معلم ثالث نیز خوانده اند. او در سال 597 هجری قمری در مشهد مقدس چشم به جهان گشود. خواجه در تمام علوم متداول آن زمان، از مفاخر و بزرگان به شمار رفته و به علت هوش زیاد و غایت دانش و بینش، شهره آفاق بود و خدمات اسلامی و ایرانی او زبانزد خاص و عام است. به دستور ناصرالدین عبدالرحمان (حکمران اسماعیلی مذهب مهستان) به «الموت» رفت. سال 654 هـ ق که الموت به دست مغولان و هلاکوخان افتاد، خواجه نصیر وزارت او را قبول و به این وسیله مغول خونخوار را با تدبیر و عقل خود تحت نفوذ خود در آورد. در حمله هلاکوخان به بغداد، او را همراهی و در برانداختن خلافت 524 ساله عباسیان نقش مهمی داشت. خواجه نصیر در احیای اسلام و ترویج علم و ادب و اصلاح و ارشاد مردم و به پاداشتن مذهب شیعه اثنی عشری، اهتمام بسیار به کار برد. به امر هلاکو، رصدخانه بزرگ مراغه را تأسیس و تا 16 سال خودش بر سر آن بود. از اساتید او می توان پدرش را در علوم نقلی، ابن میثم بحرانی، محقق حلی، قطب الدین مصری و فرید الدین داماد را نام برد و از شاگردانش می توان به قطب الدین شیرازی، علامه حلی، ابن فوطی، ابن هیثم بحرانی، سید رکن الدین استرآبادی و... اشاره کرد. خواجه در سال 628 هجری با "نرگس خانوم" دختر فخرالدین نقاش ازدواج کرد و از او 3 پسر باقی ماند به نام صدرالدین علی، اصیل الدین حسن و فخرالدین احمد.
خواجه آثار جاویدانی از خود به یادگار گذاشته از جمله: اخلاق ناصری در حکمت علمی و اخلاق، شرح اشارات در فلسفه، تحریر مجسطی در ریاضیات، زیج ایلخانی در نجوم، تجرید العقاید در فن کلام، تحریر اقلیدس در هندسه، اساس الاقتباس در منطق، اوصاف الاشراف در اخلاق، رساله آغاز و انجام در مبدأ و معاد، رساله جبر و اختیار و...
وفات این دانشمند بزرگ در روز دوشنبه هفدهم ذی الحجه سال 672 هجری قمری در سن 75 سالگی اتفاق افتاد و ایشان را بنا به وصیتش در کاظمین دفن کرده اند.
ساختاربندی کتاب:
1. مقالت اول: در کیفیت مرکبات عالم سفلی و معدنیات و غیر آن و علل معادن:
فصل اول: در کیفیت وجود عناصر که اصولند
فصل دوم: در علل معادن به طریق کلی
فصل سوم: در کیفیت تحجر جواهر معدنی
فصل چهارم: در علل الوان جواهر
2. مقالت دوم: در جواهر که از جمله حجریات باشد و کیفیت حال معادن و خاصیت و منفعت و مضرت و قیمت و جلا دادن و آنچه مناسب این نوع باشد: در نعت و معرفت یاقوت، زمرد، الماس، لعل، فیروزه، بیجاده، مروارید، عقیق، لاجورد، دهنج، یشب، جمس، بلور، جزع، بسد، پادزهر، مقناطیس، سنگی که زر را جذب می کند، حجر الحلق، حجر الظفر، حجر گاویس، جاویس، حجر التیس، خرمهره، مهره مار، حجر خمار، حجر یرقان، حجر عقاب، حجر باغض الخل، حجر سنباده، مینا، آلات چینی، مرقشیثاء، مغنیسیا، کهربا، سندروس، حجر الحی، سنگ زیت، حجر الیهود، حجر چینی، حجر الدم، حجر القمر، حجر کرکی، حجر ضد، حجر اللبنی، حجر القبور، حجر البرد، حجر موش، حجر باران، حجر نیلوفر، حجر مثقالی، سرطان بحری، ارنب بحری، حجر نوم، حجر ضد نوم، حجر طلق، حجر رخام، حجر توتیا، حجر اثمد، شاذنج، زرنیخ، بورق، شب، حجر زاج، حجر نوشادر، احجار مختلف که از ارسطو نقل کرده اند، احجاری که مناسبتی با شرف جوهر ندارد.
3. مقالت سوم: در شرح فلزات سبعه: در بیان اصول فلزات سبعه به طریق اجمال، در صفت و معرفت کبریت، زیبق، زر، نقره، مس، رصاص، اسرب، آهن، خارصینی، آهن چینی، انواع معمولات و ممزوجات که از فلزات ساخته اند، اسفیدروی، بت روی، طالیقون، دندان ماهی، عاج، آبنوس، ختو، نروک، روغن بلسان، سقنقور، معاجین نفیس همچون تریاق و مثرودیطوس، دارویی که مغولان شناسند.
4. مقالت چهارم: در عطرها: در معرفت مشک، عنبر، عود، کافور، صندل، زعفران، زباد، معرفت لادن، مومیایی، در ترکیب مثلث و کیفیت عمل آن.
در انتهای کتاب تعلیقات و فهرست لغات نادر و اصطلاحات طبی و صنعتی با معنب آنها- فهرست جواهر و سنگ ها و عطرها و حیوانات و نباتات و فهرست الوان و رنگ ها و فهرست جواهر و سنگ ها و نباتات و بعضی لغات دیگر با معادل انگلیسی آنها و فهرست نام اشخاص و نام جای ها و طوایف آورده شده است.