الستر مک کراث از الهیدانان مسیحی می گوید «واژگان و اصطلاحات تثلیث بی گمان یکی از مشکلترین و بزرگترین دشواری هایی است که دانشجویان الاهیات خود را با آن مواجه می بیند. در مورد عبارت ”سه شخصیت یک ذات؟“ حد اقل چیزی که می توان گفت این است که چندان روشنگر نیست.»
در کتاب قاموس کلیسای مسیحی آکسفورد می نویسد: «تثلیث یعنی یک خدا و یک جوهر در سه شخصیت پدر و پسر و روح القدس.»
دائره المعارف کاتولیک در این باره چنین می نویسد: «تثلیث واحد است، ما به سه خدا اعتراف نمی کنیم بلکه به خدای واحد در سه اقنوم پس اقانیم نثلیث در یک الوهیت سهیم نیستند بلکه هر یک از آنها کامل خدا هستند اقانیم ثلاثه واقعا از هم متمایز هستند آنها از نظر شما با هم تفاوت دارند وحدت الهی سه گانه است.»
مهمترین متن اعتقادی مسیحیان درباره تثلیث اعتقادنامه نیقیه است. این اعتقاد نامه در سال 325 م در شهر نیقیه تصویب شد و در شورای قسطنطنیه اصلاحیه ای به آن افزوده شد.
تثلیث در اعتقادنامه نیقیه- قسطنطنیه
متن کامل اعتقادنامه نیقیه- قسطنطنیه بدین شرح است: «من ایمان دارم به خدای واحد، پدر قادر مطلق و خالق آسمان و زمین و همه چیز دیدنی و نادیدنی و من ایمان دارم به یک خداوند عیسی مسیح پسر یگانه خدا مولود جاودانی از پدر، خدا از خدا، نور از نور، خدای حقیقی از خدای حقیقی، که مولود است نه مخلوق، و او با پدر یک ذات است، به وسیله او همه چیز وجود یافت و برای نجات ما از آسمان نزول کرد…. من ایمان دارم به روح القدس خداوند و بخشنده حیات که از پدر و پسر صادر می شود و با پدر و با پسر او را عبادت و تمجید می باید کرد او به وسیله انبیا تکلم کرده است.»
با توجه به اعتقادنامه فوق مسیحیان معتقدند خدا واحد است و جز او خدایی نیست و سه شخص هستند که الوهیت دارند یعنی پدر، پسر، روح القدس (و هر کدام خدای کامل هستند) و این سه از هم متمایز هستند و به واسطه ویژگی های شخصیشان از یکدیگر تمییز داده می شوند پسر از پدر مولود شده (و روح القدس نیز از پدر) بنا به اعتقاد ارتدکس ها یا از پدر و پسر (بنابر اعتقاد کاتولیک ها و پروتستانها) صادر گردیده و به عبارتی دیگر در یگانگی خدا سه شخص دارای یک ذات و قدرت جاودانگی وجود دارند خدای پدر، خدای پسر، و خدای روح القدس.
1- تمثیل اشتباه مثلث
می گویند همانطور که مثلث دارای سه ضلع است، اما این سه ضلع مجموعا یک مثلث واحد را تشکیل می دهند، خدا نیز از سه شخص تشکیل شده که با هم یک خدای واحد را به وجود می آورند. در وهله اول، این مثال منطقی به نظر می رسد، اما با تعریفی که از تثلیث شد، ناسازگار است. در مثلث، هر ضلع به خودی خود فقط یک "ضلع" است، نه یک مثلث. اما در تثلیث، هر شخص (پدر یا پسر یا روح القدس) به تنهایی کاملا ذات الهی دارند و با دو شخص دیگر از نظر ذات الوهی و ابدیت برابرند. در واقع، سه مثلث داریم که روی هم یک مثلث را به وجود می آورند و این یک راز است.
2- تمثیل اشتباه آب
برخی دیگر نیز می گویند که یک لیوان آب، می تواند به سه صورت ظاهر شود، به صورت آب، به صورت بخار، و به صورت یخ. اما در هر سه صورت، همان یک مولکول وجود دارد. و می گویند خدا نیز طبق صلاحدید خود، خود را به صورت های مختلف نشان می دهد. این تمثیل نیز نادرست است، زیرا در اینجا یک آب واحد داریم که "بر حسب شرایط محیطی" به صورت های مختلف ظاهر می شود. آب می تواند تبدیل به بخار یا یخ شود، یخ و بخار نیز همینطور. اما در تثلیث، پدر هیچگاه به صورت پسر ظاهر نمی شود، و روح القدس نیز به همین شکل. این سه شخص هیچگاه تبدیل به یکدیگر نمی شوند. در ضمن، خدا "بر حسب شرایط" هیچگاه تغییر شکل و صورت نمی دهد و سه شخص الوهی در تثلیث همواره هویت ذاتی خود را حفظ می کنند.
مسیحیان تثلیث را سر و رمزی می دانند که قابل فهم نیست و می گویند نباید با عقلمان بخواهیم این مساله را درک کنیم با این حال درک مسیحیان از تثلیث از اعتقاد همزمان به چهار گزینه زیر تشکیل می شود:
1- سه شخص (اقنوم) هستند که الوهیت دارند:
بنابر دکترین تثلیث خدا در سه شخص یا سه hypostases به یونانی وجود دارد نه به این معنا که هر کدام قسمی از الوهیت را دارند بلکه هر کدام به تنهائی به نحو کامل الوهیت دارند.
الف) خدای پدر خدای کامل است
ب) خدای پسر خدای کامل است.
ج) روح القدس خدای کامل است.
2- هر شخص با دیگری تمایز دارد: این سه شخص از یکدیگر متمایز هستند و به واسطه ویژگی های شخصیشان از یکدیگر تمییز داده می شوند. این به این معناست که:
الف) پدر، پسر نیست. (تمایز پدر از پسر)
ب) پدر، روح القدس نیست. (تمایز پدر از روح القدس)
ج) پسر روح القدس نیست. (تمایز پسر از روح القدس)
3- فقط یک خدای واحد حقیقی وجود دارد: برخی تصور می کنند که مسیحیان به سه خدا اعتقاد دارند در حالی که اینگونه نیست و مسیحیان یک خدا را می پرستند ولی آن خدا سه شخص (یا تشخص) دارد و آیات زیادی مبنی بر یگانگی خدا وجود دارد. در عهد عتیق می خوانیم "ای اسرائیل بشنو خدای ما یهوه خدای واحد است." (تثنیه 6: 4)
4- بین شخصیت های تثلیث تساوی وجود دارد: مسیحیان بر این باورند که در عین حالی که پسر مولود جاودانی از پدر است در عین حال از او کمتر نیست روح القدس که از ازل از پدر و پسر صادر می شود از آن دو کمتر نمی باشد و در الوهیت با هم مساوی هستند. بنابراین درکی که مسیحیان از تثلیث دارند گرچه غیر قابل درک است اما به نوعی توحید در آن نهفته شده در عین حالی که سه گانگی اش حفظ شده است.
ژوزف راتسینگر (پاپ بندیکت شانزدهم) می نویسد: «ایمان به تثلیث که بیانگر کثرت در وحدانیت خداست تنها راه برای محو نهایی شرک و چند خدا پرستی است. آموزه تثلیث تنها راه برای محو نهایی شرک و چند خدا پرستی است و تنها از طریق آن می توان اساسی معتبر برای کثرت یافت خدا فوق از فرد و جمع قرار دارد و او هر دو مقوله را درنوردیده است.»
دو آموزه موثر در فهم تثلیث
الف: درهم تنیدگی: این اصطلاح به نحوه ارتباط سه شخص تثلیث ارتباط دارد و ضمن حفظ فردیت هر شخص تثلیث در عین حال بر این واقعیت تاکید دارد که هر یک از این سه در حیات دیگری سهیم است یعنی هر فرد در عین حفظ هویت خود در دیگری نیز نفوذ دارد.
ب: مناسبت: این اصطلاح در مقابل بدعت حالتگرایان به وجود آمد که هر سه شخص تثلیث در کار خلقت سهیمند ولی در عین حال مناسبت دارد خلقت را کار پدر بدانیم و هر سه شخص در کار نجات شریکند اما مناسبت دارد نجات را کار پسر بدانیم.
الف: آبای کاپادوکیه
آبای کاپادوکیه از بزرگترین دانشمندان مسیحی سده های نخست هستند و در تثیبت اعتقاد به الوهیت روح القدس نقش موثری را ایفا کردند ایشان در فهم تثلیث تعبیر متفاوتی را ارئه کردند که این فهم مورد پذیرش جهان مسیحیت قرار نگرفت ولی این تعبیر زمینه ساز بروز برخی از بدعت های تثلیثی شد. ایشان معتقد بودند الوهیت واحد در سه صورت وجودی موجود است (فرمول یک ذات در سه اقنوم) و هر سه شخص تثلیث در الوهیت واحد مشترکند منتها این الوهیت به صورت همزمان سه صورت وجودی دارد و ایشان همیشه به خانواده سه نفره ای مثال می زدند که همه در عین اینکه یک خانواده هستند ولی سه نفر مجزا می باشند. اشکالات این نظریه عبارت است از اینکه:
1- در این نظریه برای پدر اولویت قائل می شوند و گرچه پسر را مادون پدر نمی دانند ولی باید پدر را منشا تثلیث دانست و وجود پسر و روح القدس از پدر گرفته شده گریگوریس نوسایی از وجود واحد پدر سخن می گوید که پسر از او مولود شده است.
2- تثلیث را می توان به کل و سه شخص تثلیث را به جز تشبیه کرد و به رغم سهیم بودن در طبیعت مشترک هر یک فردیت خود را حفظ می کند و این با روح تثلیث منافات دارد.
ب: اگوستین
آگوستین که به مهمترین دانشمند مسیحی قرون ابتدایی معروف است درباره تثلیث درک متفاوتی را ارائه می داد وی در عین اینکه قائل به تمایز سه شخصیت تثلیث بود معتقد بود در پس عملکرد هر شخص تثلیث عملکرد کل تثلیث را شاهد هستیم مهمترین ویژگی آگوستین تعبیر او از جایگاه روح القدس (از پدر و پسر صادر است) روح القدس محبتی است که پدر و پسر را با هم متحد می کند. (مهمترین مشکل این نظریه این است که این تعبیر به شخصیت زدایی از روح القدس منجر می شود.)
تشبیهات اگوستین:
آگوستین که دغدغه زیادی برای عقلانی نشان دادن تثلیث داشت سعی نمود با ارائه تشبیهی تثلیث را عقلانی جلوه دهد او گفت:
الف) خدا جهان را با نشان خود خلق کرد.
ب) اشرف مخلوقات انسان است و اشرف انسان عقل ادمی است بنابراین عقل هم باید نشان خدا را داشته باشد.
ج) اتفاقا عقل نیز نمادی از تثلیث است یعنی عقل از معرفت و محبت و ذهن تشکیل شده یا به تعبیر دیگر از حافظه و ادراک و اراده اتفاقا در خدا هم سه شخص وجود دارد. رساله در باب تثلیث توماس آکویناس هم شرح فصیحانه همین نظریات است. البته اگر تثلیث اتفاقا چهار گزینه داشت آن وقت آگوستین نیز مجبور می شد عقل چهار گزینه ای طراحی کند.
کارل بارت مشهور ترین اندیشمند مسیحی است که در دوران معاصر ظهور کرده و در ابتدای کتاب خود اصول قطعی اعتقادات کلیسا به بحث تثلیث پرداخته وی نیز به دنبال اثبات عقلانی تثلیث راه درازی را طی نمود و مدعی شد در تثلیث چند مرحله بیان می کند:
1) خدا سخن می گوید.
2) انسان گنهکار توانایی شنیدن سخن را ندارد.
3) با این حال انسان گنهکار کلام خدا را شنیده زیرا همین کلام گنهکار بودن انسان را بر وی مکشوف می کند و برای اینکه مکاشفه واقعا مکاشفه باشد خدا باید این توانایی را داشته باشد که با وجود گنهکار بودن انسان خود را بر وی مکشوف کند.
4) در مکاشفه خدا باید همانی باشد که در مکاشفه او از خودش نمایان است و بین مکشوف کننده و مکاشفه باید انطباقی مستقیم باشد (خدا خود را به عنوان خداوند مکشوف می کند) و مکاشفه تکرار همان واقعیت خداست و بین خدای مکشوف کننده و مکاشفه خدا در مورد خودش انطباق هست و (عیسی مسیح) مکاشفه خداست از خودش.
5) گفتن اینکه عیسی مکاشفه خداست کافی نیست و باید طریقی باشد تا بتوان تشخیص داد عیسی مکاشفه خداست از خودش و انسان گنه کار بدون کمک الهی قدرت این تشخیص را ندارد.
6) لازم است که خود تعبیر مکاشفه به عنوان مکاشفه هم کار خدا باشد (روح القدس)
وی به این ترتیب استدلالی برای اثبات عقلانی تثلیث ارائه کرده و معتقد است اصلا عقل می گوید که باید خدا به صورت تثلیث باشد و خدای توحید ضد عقل است و همچنین فهم خود را از چگونگی این اموزه بیان می دارد.
کارل رانر
کارل رانر بین تثلیث برنامه نجات و تثلیث ذاتی ارتباطی برقرار می کند و به طور خلاصه در سه عبارت می گوید:
1- در برنامه نجات سه شخص وجود دارد.
2- این سه شخص انعکاسی است از گونگی ذات خدا
3- همان خدایی که به صورت تثلیث به نظر می رسد به راستی خدای تثلیث است و نحوه شناخته شدن خدا در مکاشفه از خود با آنچه در درون خود هست مطابقت دارد.
و بارها در کتاب مقدس آمده که می گوید فقط به اسم پدر تعمید دهید. به آیه ذیل در کولوسیان 3: 17 دقت کنید: «هر کاری را که انجام دادید با زبان یا ارکان همه را به اسم پروردگار مسیح انجام دهید در حالی که خدا و پدر را به خاطر آن شاکرید.» در متی دقیقا 18 بار این مطلب ذیل آمده است: «بروید و همه امتها را به اسم من تعمید دهید.»