تثلیث در کتاب مقدس

پاسخ به آیه های اثباتی

باید به این سوال پاسخ داد که آیا در کتاب مقدس مسیحیت درباره تثلیث سخنی به میان آمده است و یا این مساله از نوآوری های کلیسایی است. دائره المعارف الیاده در مدخل تثلیث می نویسد: «و این مساله به چالشی جدی برای کلیسا تبدیل شده است تا آیه ای برای اثبات تثلیث در کتاب مقدس بیابند مورخین عموما توافق نظر دارند که کتاب مقدس هیچ جا آشکارا تثلیث را بیان نکرده است.» مورخ ریچارد سووین بورن (از جمله مورخینی که اعتقاد به تثلیث دارد) این مسئله را اینگونه توضیح می دهد که اگر عیسی می خواست تثلیث را مشخصا بیان کند به جز اندکی، بقیه منظور او را اشتباه می فهمیدند. بنابراین او تعلیماتی بر جای گذاشت که به صورت ضمنی تأیید کننده تثلیث باشند و مسیحیان بعدی بتوانند آنها را به شکل منظم در آورند. بین مورخین توافق نظری در مورد اینکه آیا واقعا تثلیث جزو تعلیمات کتاب مقدس هست وجود ندارد. البته منظور از تثلیث الوهیت اقنوم دوم تثلیث (پسر) نیست بلکه الوهیت هر سه شخص تثلیث است. با وجود اینکه تثلیث اساسی ترین اصل اعتقادی مسیحیان محسوب می شود هیچ آیه صریحی برای اثبات آن در کتاب مقدس یافت نمی شود و مواردی که برای اثبات این امر استفاده قرار گرفته چنین دلالتی ندارند.

تثلیث در عهد عتیق:

1- آیات مشابه عهد عتیق
الاهیدانان مسیحی به صورت سنتی به آیاتی از عهد عتیق در جهت اثبات تکثر در خدا اشاره می کردند. به عنوان مثال آیه 26 فصل 1 از کتاب پیدایش «بیاییم انسان را در تصویر خودمان، و شبیه خودمان بسازیم» استناد کردند که چون خداوند فرموده شبیه خودمان و از ضمیر جمع استفاده شده اشاره به این دارد که خدا به صورت جمع است این در حالی است که در بسیاری از موارد به خاطر احترام برای یک شخص ضمیر جمع به کار برده می شود. یا اشاره به روح خداوند در آیه 2 فصل 1 کتاب پیدایش جهت تایید تثلیث و سازگاری آن با عهد عتیق ذکر می شده است.
بریچ مارشال می نویسد «برخی از الاهیدانان مسیحی خدای قوم اسرائیل را با تثلیث یکی گرفته، گروهی دیگر خدای قوم اسرائیل را با پدر یکی گرفته و گروه دیگری از الاهیدانان خدای قوم بنی اسرائیل را با عیسی یکی گرفته اند. دیدگاه اول و دوم طرفداران بیشتری نسبت به دیدگاه سوم داشته است.» دایره المعارف کاتولیک می نویسد «در عهد عتیق به مفاهیمی چون کلمه و روح اشاره شده که این واژه ها اشاره به تثلیث دارد.» با این وجود دایره المعارف دین می نویسد که «از روح عهد عتیق خدای واحد را می رساند و با آموزه تثلیث منافات دارد.» در پیدایش فصل 18 و 19 داستان ملاقات خدا با ابراهیم ذکر شده خدا هنگامی که با ابراهیم ملاقات می کرد سه شخص بود و هنگامی که به ملاقات لوط رفتند به دو شخص تقلیل یافتند.
ژوستین شهید معتقد است این آیات نشان می دهد خدا سه گانه است زیرا در ابتدا می گوید سه نفر بعد تبدیل به یک نفر می شوند و البته کتاب مقدس در ادامه توضیح می دهد که منظورش از این افراد فرشته خداوند بوده است. مواردی که در عهد عتیق می گوید خدا بر کسی ظاهر شده همه به عیسی مسیح اشاره دارد و آن شخص عیسی مسیح بوده که ظاهر می شده مانند وقتی که خدا بر آدم و حوا ظاهر شد یا هنگامی که با یعقوب کشتی گرفت و … و همچنین در مواردی که می گوید فرشته خدا به دیدن کسی آمده منظور از آن عیسی مسیح است.
به گفته مورخ میرچیا الیاده مفسرین و مورخین امروزی از دیدگاه سنتی الاهیدانان مسیحی فاصله گرفته و عموما اعتقادی به وجود آموزه تثلیث در عهد عتیق ندارند. زیرا اگر چه عهد عتیق خدا را پدر قوم بنی اسرائیل خوانده و از شخصیت پردازی خدا به عنوان کلام، روح، خرد و حضور استفاده جسته، ولی فضای حاکم بر متون عهد عتیق و اهداف مورد نظر این متون اجازه مرتبط کردن آنها با آموزه تثلیث را نمی دهد. گریگوری نازیانسی یکی از آبای کاپادوکیه می گوید که عهد عتیق تثلیث را به صورت مبهم برای ما بیان کرد و عهد جدید این اجمال را باز گشایی نمود. ولی با اندک بررسی آشکارا می شود که تمام مواردی که در فوق به آن اشاره شد هیچ تصریحی به تثلیث ندارد و چنانکه دایره المعارف جدید کاتولیک از یک مقام رسمی کاتولیک نقل می کند تثلیث در کتاب مقدس یافت نمی شود و تمامی مواردی که ذکر شد را باید به نوعی تاویل به تثلیث کرد و برای این تاویل نیازمند ادله قوی هستیم که متاسفانه این ادله در کتاب مقدس وجود ندارد و اگر ما پیش داوری های خود را کنار بگذاریم و عهد عتیق را مطالعه کنیم هیچ گاه از این آیات به این نتیجه نمی رسیم که خدای عهد عتیق خدای تثلیث است چنانکه هیچ گاه انبیای عهد عتیق چنین تصوری نکردند.

2- الوهیم
در کتاب مقدس در برخی موارد خداوند به صورت جمع خوانده شده یا با ضمیر جمع یا با لفظ "الوهیم" آورده شده مسیحیان از این می خواهند نتیجه گیری کنند که خدا حتما بیش از یکی است که با لفظ جمع از او نام برده شده در حالی که این اعتقاد که [الوهیم] به تثلیث چند شخص در ذات الهی اشاره می کند، اکنون میان پژوهشگران، هوادار چندانی ندارد. این وجه یا همان است که دستورنویسان آن را جمع احترام می نامند و یا مشخص کننده کمال نیروی الهی یعنی مجموع قدرتهای ارائه شده توسط خدا است. و در خود کتاب مقدس نمونه کاربرد همین واژه الوهیم در مفرد زیاد است. نشریه آمریکایی زبان ها و ادبیات سامی در مورد الوهیم می گوید: «این واژه تقریبا همیشه با مسند فعلی مفرد ترکیب می شود، و مسند وصفی مفرد به خود می گیرد. برای نمایش این مطلب، عنوان الوهیم 35 بار در سفر پیدایش ظاهر می شود، و هر بار فعل توصیف کننده آنچه خدا گفته و یا انجام داده مفرد است.» (پیدایش 1: 1 – 2: 4) بنابراین، آن نشریه نتیجه گیری می کند [الوهیم] باید در واقع جمع تأکیدی باشد که بر بزرگی و عظمت دلالت می کند.
نمونۀ دیگر جمع تاکیدی یا احترام را می توان با توجه به نحوۀ کاربرد واژۀ عبری ادونیم (אדנים) به معنای آقایان در پیدایش 51،10،9:24 (خطاب به ابراهیم)، پیدایش 8،7،3،2:39 (خطاب به فوطیفار)، پیدایش 33،30:42؛ 8:44 (خطاب به یوسف)، پیدایش 1:40 (فرعون)، 2 سموئیل 9:11؛ 1 پادشاهان 47،43،33،11:1 (داود) و موارد متعدد دیگری مشاهده نمود که در این موارد برای یک نفر از ضمیر جمع استفاده شده و کاربرد ادونیم (אדנים) به عنوان جمع حقیقی (آقایان) را می توانید برای مثال در پیدایش 2:19، امثال 13:25 و اشعیا 13:26 ملاحظه نمایید که در این موارد همین واژه برای جمع استفاده شده و این مطالب به وضوح نشان می ­دهد استعمال واژه الوهیم برای خدای واحد حقیقی استعمال شایع بوده است.

تثلیث در عهد جدید

مسیحیان با استناد به برخی از آیات کتاب مقدس چنین اعتقاد دارند که خدا، در عهد جدید (و همچنین عتیق) خود را یک خدای واحد در سه شخص معرفی کرده است، که بعدا در قرن دوم میلادی این آموزه تثلیث نام گرفت. تثلیث به صورت مستقیم در عهد جدید وجود ندارد ولی این تعلیم به طور غیر سیستماتیک در عهد جدید مطرح گشته است. چنانچه ترتولیان ( 2-3 میلادی) می نویسد: «کتاب مقدس به بهترین شکل تثلیث را بیان می سازد.» به نام پدر پسر و روح القدس، یکی از آخرین سفارشهای عیسی مسیح به شاگردانش این بود که بروید و همه امتها را شاگرد نمائید و به آنها به نام پدر و پسر و روح القدس تعمید کنید. و همچنین در آیه زیر پولس به گونه تثلیث برای کلیسای قرنتیان دعا می کند. «فیض عیسی خداوند و محبت خدا و شوکت روح القدس با جمیع شما باد. آمین.» (دوم قرنتیان 13: 14)
از آنجا که در این آیه سه اسم پدر و پسر و روح القدس در کنار هم ذکر شده دستاویزی برای اثبات تثلیث قرار گرفته اولین کسی که به این آیه استناد کرد آتاناسیوس بود که استدلال می کرد چون این سه اسم در کنار هم آمده پس هر سه این ها خدا هستند و دلیل بر این مدعا این است که در آیه اول آمده است به (نام) و نگفته است به (نامهای) و استفاده از ضمیر مفرد نشان از یکی بودن آنها می دهد. ولی به طور قطع ذکر کردن سه اسم مجزا در پشت سر هم هیچ دلیلی بر یکی بودن این سه نفر نیستند و ما در مکالمات روزمره مان اگر بخواهیم اسم اشخاصی را خطاب قرار دهیم مثلا می گوییم اسم پرویز و آرش و داریوش زیبا هستند. دایره المعارف کتاب مقدس، الهیات و نشریات کلیسایی مک کلین توک و سترانگ، اقرار می کند که این نوع اشارات فقط ثابت می کند که از این سه نهاد نام برده شده است،... اما به خودی خود ثابت نمی کند که هر سه لزوما به طبیعت الهی تعلق دارند و از احترام الهی یکسان برخوردارند.
با وجود اینکه منبع مذکور طرفدار تثلیث است اما درباره 2 قرنتیان 13: 13 (14) می گوید: «ما انصافا نمی توانیم استنتاج کنیم که آنها دارای اختیار مساوی یا طبیعت یکسان هستند.» و درباره متی 28: 18- 20 می گوید: «با این وجود، این متن به خودی خود، به طور قاطع، نه شخصیت سه نهاد مذکور را ثابت می کند و نه برابری و یا الوهیت آنان را. از پطرس و یعقوب و یوحنا با هم نام برده می شود، اما این امر آنها را نیز یک شخص واحد نمی سازد. به علاوه، روح خدا بر عیسی در هنگام تعمید وی نازل شد؛ همین نشان می دهد که عیسی تا آن هنگام با روح خدا مسح نشده بود. اگر چنین است، چگونه او می توانست بخشی از یک تثلیث و همیشه با روح القدس، شخص واحدی بوده باشد؟»
در کتاب مقدس هم از این نمونه می باشد به عنوان مثال: «اما فرزندانت که بعد از این دو به دنیا می آیند به اسم برادرانشان هستند و در سهم خودشان نامیده شده اند.» (سفر پیدایش 48: 6) اگر در اینجا دقت کنیم می یابیم که کلمه اسم به صورت مفرد آمده در حالی که به دو نفر منسوب است آیا این بدان معنی است که این دو برادر یکی هستند؟!

آیه جعلی تثلیث

یکی دیگر از آیاتی که مسیحیان برای اثبات تثلیث از کتاب مقدس می آورند آیه ذیل است: «کسانی که در آسمان شاهدند سه نفرند: پدر و کلمه و روح القدس و این سه نفر یکی هستند.» (یوحنا 5: 7) و این آیه تنها در برخی از نسخ لاتینی وجود دارد در نسخه های یونانی که کتاب مقدس به آن زبان نوشته شده وجود ندارد امروزه این آیه از متن اصلی کتاب مقدس حذف شده حتی در ترجمه لاتینی کلیسای کاتولیک (وولگات) نیز وجود ندارد. متن ذیل کپی دو ترجمه از کتاب مقدس است که در یکی آیه فوق ذکر شده و در دیگری آیه مزبور نیست.

کتاب مقدس تثلیث را انکار می کند:
از آنچه گفته شد روشن می شود که تثلیث در کتاب مقدس وجود ندارد ولی وقتی این کتاب را بیشتر مورد بررسی قرار می دهیم به مواردی برخورد می کنیم که نه تنها تثلیث را اثبات نمی کند بلکه آن را نفی می کند.

1- خدا بیش از یک شخص نیست
خدا در عهد قدیم به مثابه وجودی واحد ازلی و ابدی شناسانده شده، آنجا که می گوید: «او همچنین خالق مدبر بوده و جهان، آفریده و مورد تدبیر و امر اوست. او زنده ای نامی است و بنابراین با انسان تفاوت دارد: زیرا من خدا هستم، نه انسان.» خداوند شبیه ندارد؛ زیرا هر تصویری از او که در ذهن آدمی ساخته شود، خود، بتی به شمار می آید.و در عهد عتیق وجود هر شخصیتی به غیر از یهوه به عنوان خدا نفی شده است و او به تنهایی متعال و بلند مرتبه است. گرچه عهد قدیم، ویژگیهایی بیش از این برای خداوند ذکر کرده، اما از مقایسه همین موارد با آموزه تثلیث و تجسد خدا در انسان، ناسازگاری بین عهد جدید و قدیم روشن می شود.
موجودی که عهد قدیم، خالق و زنده و ازلی و غیر انسان می خواند، در عهد جدید بدل به مخلوقی می گردد که از شکم انسانی دیگر بیرون می آید و مانند انسانها می خورد و می آشامد و سرانجام به صلیب رفته و می میرد؛ اوصافی که به راستی هیچ خرد سالمی، سازگاری آن با وجود برتر و مقدس خداوند را نمی پذیرد. پولس به هیچگونه تغییری در ماهیت خدا، حتی پس از آمدن عیسی به زمین، اشاره نکرد. او نوشت: «خدا یک است.» (غلاطیان 3: 20؛ همچنین قرنتیان 8: 4 – 6) هزاران بار در سراسر کتاب مقدس از خدا به صورت یک شخص صحبت می شود. هنگامی که او سخن می گوید، به صورت یک فرد است. کتاب مقدس نمی تواند در این باره از این واضح تر باشد. طبق تعلیم کتاب مقدس «ما را تنها یک خداست، یعنی پدر» (قرنتیان 6:8) این آیه به روشنی نشان می دهد که پدر آسمانی «اقنوم اول خدا» نیست، بلکه «یک خدا» می باشد. ولی عقیده تثلیث می گوید: «ما را تنها یک خداست یعنی پدر، پسر و روح القدس» در حالی که دیدیم طبق تعلیم کتاب مقدس: «ما را تنها یک خداست، یعنی پدر.» تثلیث گرایان بر آنند که خدا از یک ذات و سه شخص تشکیل شده ولی بنابر آموزه های کتاب مقدس عیسی (ع) خدا را (خدای واحد حقیقی) خواند. (یوحنا 17: 3) او هرگز به خدا به صورت الوهیتی متشکل از چند شخص اشاره نکرد. به همین دلیل، در سراسر کتاب مقدس فقط یهوه قادر مطلق خوانده شده است. در غیر این صورت، ترکیب قادر مطلق از معنی تهی می شود. نه عیسی و نه روح القدس هیچ یک به این شکل خوانده نشده اند، زیرا بنابر عهد عتیق فقط یهوه متعال است. در پیدایش 17: 1 او اظهار می کند: «من هستم خدای قادر مطلق.» و خروج 18: 11 می گوید: «یهوه از جمیع خدایان بزرگتر است.»

2- چرا انبیای خدا این اعتقاد را آموزش ندادند؟
چرا در طی هزاران سال هیچ یک از انبیای خدا تثلیث را به مردم خویش آموزش نداد؟ اگر واقعا مسیح از ابتدا خداوند بوده آیا نمی بایست از قدرت خود به عنوان معلم اعظم استفاده می کرد و در دوران عهد عتیق تثلیث را برای پیروانش روشن می ساخت؟ اگر الوهیت مسیح اعتقاد اساسی دین می بود آیا خدا نمی بایست در دوران پیامبران و انبیا سلف بخشی را برای آموزش این اعتقاد اختصاص می داد؟ آیا باید باور داشت که قرنها پس از مسیح و پس از نگارش کتاب مقدس، خدا از شکل گیری اعتقادی پشتیبانی می کرد که هزاران سال برای خدمتگزارانش و انبیا بزرگش ناشناخته بود، اعتقادی که سری غیر قابل درک، ماورای منطق بشری است؟ البته برخی الهیدانان مسیحی برای یافتن مفهوم تثلیث در کتاب مقدس دست به تاویلاتی از آیات کتاب مقدس زدند. شاید بتوان گفت مهمترین فصل تثلیث بحث هائی است که به الوهیت اقنوم دوم تثلیث یعنی عیسی مسیح مربوط می شود.


منابع :

  1. آموزشکده مجازی اسلام و مسیحیت- مقاله تثلیث

  2. عبدالرحیم سلیمانی اردستانی- درآمدی بر الاهیات تطبیقی اسلام و مسیحیت- صفحه 122- قم- موسسه فرهنگی طه- بهار 1382

  3. The Encyclopedia of Religion, Mircea Eliade, Trinity, Vol 15, p53-57

  4. دایره المعارف ویکی پدیا واژه Trinity

  5. هنری تیسن- الاهیات مسیحی- ترجمه ط.میکائیلیان- تهران- انتشارات حیات ابدی

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/116706