مساله خلود در قرآن

"خلود" در اصل لغت به معنى بقاى طولانى و هم به معنى ابدیت آمده است، بنابراین کلمه خلود به تنهایى دلیل بر ابدیت نیست، زیرا هر نوع بقاء طولانى را شامل مى شود. ولى در بسیارى از آیات قرآن با قیودى ذکر شده است که از آن به وضوح مفهوم ابدیت فهمیده مى شود، مثلا در آیات: «و السابقون الأولون من المهاجرین و الأنصار و الذین اتبعوهم بإحسان رضى الله عنهم و رضوا عنه و أعد لهم جنات تجرى تحتها الأنهر خلدین فیها أبداذالک الفوز العظیم؛ پیشگامان نخستین از مهاجران و انصار و کسانى که به نیکى پیرویشان کردند، خدا از ایشان خشنود و آنها از او خشنودند، و براى آنان باغ هایى آماده کرده که از پاى درختانش نهرها جارى است و همیشه در آنند. این است کامیابى بزرگ.» (توبه/ 100)
«و من یؤمن بالله و یعمل صالحا یدخله جنات تجرى من تحتها الأنهار خالدین فیها أبدا؛ و هر کس به خدا بگرود و کار شایسته کند او را به باغ هایى که از پاى درختانش نهرها جارى است در آورد که جاودانه در آن تا ابد بمانند.» (طلاق/ 11)
«و من یؤمن بالله و یعمل صالحا یکفر عنه سیاته و یدخله جنات تجرى من تحتها الأنهار خلدین فیها أبدا ذالک الفوز العظیم؛ و هرکس به خدا ایمان بیاورد و کار شایسته انجام دهد، خدا گناهانش را از او محو مى کند، و او را به بهشت هایى که از زیر [درختان] آن نهرها جارى است درمى آورد، در آنها جاودانه و همیشگیند. این است کامیابى بزرگ.» (تغابن/ 9)
در مورد بهشتیان تعبیر به "خالدین فیها أبدا" مى کند، که این تعبیر مفهومش ابدیت بهشت براى این گروه ها است، و در آیات دیگرى مانند 169 نساء و 23 جن درباره ی گروهى از دوزخیان همین تعبیر خالدین فیها أبدا دیده مى شود که دلیل بر جاودانگى عذاب آنها است. تعبیرات دیگرى مانند ماکثین فیها ابدا در آیه 3 کهف "لا یبغون عنها حولا" سوره ی کهف آیه 108، و مانند اینها نشان مى دهد که به طور قطع گروهى از بهشتیان و دوزخیان جاودانه در نعمت یا در عذاب خواهند ماند.

مژده بر وارثان بهشت
از آن جا که مؤمنان ورود به بهشت را بزرگترین نعمتهاى خدا بر خود مى شمارند بر این نعمت او را شکر مى گزارند. و خداوند بهشت را میراث آنها قرار خواهد داد تا در هر جاى بهشت که بخواهند مکانى برگزینند: «و قالوا الحمد لله الذى صدقنا وعده و أورثنا الأرض نتبوأ من الجنة حیث نشاء فنعم أجر العملین؛ مى گویند: همه ستایش ها ویژه خداست که درباره ما به وعده اش وفا کرد، و زمین [بهشت] را به ما میراث داد که هر جاى از بهشت را بخواهیم، جاى خود قرار مى دهیم. چه نیکوست پاداش عمل کنندگان.» (زمر/ 74)
منظور از زمین در اینجا زمین بهشت است، و تعبیر به "ارث" به خاطر آن است که این همه نعمت در برابر زحمت کمى به آنها داده شده، و مى دانیم میراث چیزى است که انسان براى آن معمولا زحمتى نکشیده است، و یا از این نظر است که هر انسانى مکانى در بهشت دارد و محلى در دوزخ هر گاه به خاطر اعمالشان دوزخى شود مکان بهشتى او را به دیگران مى سپارند و هر گاه بهشتى شود مکان دوزخیش براى دیگران باقى مى ماند و یا به خاطر این است که آنها با نهایت آزادى مى توانند از آن استفاده کنند همانند میراث که انسان در استفاده از آن کاملا آزاد است. این جمله در حقیقت تحقق عینى آن وعده الهى است که در آیه 63 سوره مریم آمده: «تلک الجنة التی نورث من عبادنا من کان تقیا: آن بهشتى است که به بندگان پرهیزگارمان به میراث مى دهیم.»
بهترین مژده اى است که خداوند به بندگان شایسته خود فرموده است همین خلود در بهشت است و چون ایمان و ملکات فاضله در نفس رسوخ یافته و زوال پذیر نمی باشد بدین جهت استحقاق فضل و نعمتهاى ابدى را خواهد داشت: «أولئک أصحاب الجنة هم فیها خالدون؛ (کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام داده اند) آنان اهل بهشتند پیوسته در بهشت جاوید متنعم خواهند بود.» (بقره/ 82)
پرهیزکاران در زندگى و سیر و سلوک آزمایشى خود، با دو نیروى روانى و نیروى جوارحى در مقام انقیاد بوده یعنى جاذبه ربوبى از هر سو و نیروى انقیاد از سوى دیگر آنها را به سوى سعادت همیشگى می کشاند. جذبه معنوى آنان آنچنان محکم و استوار است به آنچه نظر می کنند پرتوى از حکمت یابند و جز جمال حق نبینند و هرگز خوف و هراسى از حوادث نداشته و آن را ظهورى از مشیت پروردگار دانسته و اراده و خواست خود را در محور خواسته پروردگار در آورده نه نظام جهان را بر محور خواسته خود خواهند. این چنین قلب سلیم و صفاى روان که پرتوى از جمال ربوبى و مسطوره اى از کمال او است فقط شایسته آن است که در نظام ابد در قرب رحمت و فضل پروردگار سکونت گزیند و مورد خشنودى ساحت او قرار گیرد با نیروى قاهرى که هر چه را خواهند پدید آورد. نظر به این که پروردگار آن را خواسته و پرتوى از مشیت او بوده است و خلود در سعادت همین است: «و الذین ءامنوا و عملوا الصالحات لا نکلف نفسا إلا وسعها أولئک أصحب الجنة هم فیها خلدون؛ و کسانى که ایمان آوردند و [به اندازه طاقت خود] کارهاى شایسته انجام دادند، اهل بهشتند و در آن جاودانه اند، [چرا که] ما هیچ کس را جز به اندازه طاقتش تکلیف نمى کنیم.» (اعراف/ 42)


منابع :

  1. سيد محمد حسينى همدانى- انوار درخشان- جلد 1 صفحه 225

  2. سيد محمد حسينى همدانى- انوار درخشان- جلد ‏6 صفحه 330

  3. ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد 19 صفحه 557

  4. محمدتقی مدرسی- تفسیر هدایت- جلد 11 صفحه 533

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/116913