منافقان مدینه

بطور کلی منافقان مدینه را در بدو ورود اسلام به آنجا به سه گروه می توان تقسیم نمود:
1- یهودیانی که از روی نفاق اسلام آوردند.
2- منافقانی از اوس و خزرج
3- منافقان مهاجر از مکه (مهاجرین منافق)

یهودیان منافق در بدو ورود اسلام به مدینه
در جلد دوم از سیره ابن هشام از قول ابن اسحاق آمده است: «و از کسانی که از احبار یهود بوده و از روی نفاق اظهار اسلام کردند از «بنی قینقاع»: «سعد ابن حنیف» و «زید ابن لصیت»، همان فردی است که با عمرو ابن خطاب قینقاع جنگید و او همان کسی است که وقتی شتر پیامبر (ص) گم شده بود از روی تمسخر گفت: «محمد گمان می کند پیامبر خداست و از آسمان خبر می آورد در حالی که اکنون شترش گم شده و نمی داند کجاست! و وقتی این خبر را به رسول الله (ص) رساندند و خداوند مکان ناقه را به پیامبر اطلاع داد، پیامبر در مورد او (بن لصیت) فرمود: «پس بداند کسی که گفت: «محد گمان می کند خبر از آسمان می آورد در حالیکه شترش گم شده و نمی داند الان شترش کجاست» پس او بداند که من به خدا قسم! نمی دانم هیچ چیزی را مگر آنچه خداوند به من آموخته و الان نیز خداوند مکان آن ناقه را برای من مشخص نمود و آن در فلان شعب است...» پس بدنبال آن ناقه رفتند و همانجا که پیامبر فرموده بود آن را یافتند. و «نعمان ابن اوفی» و برادرش «عثمان ابن اوفی» و «رافع ابن حریمله» (و او همان کسی است که رسول خدا (ص) هنگام مرگ او فرمود: «امروز یکی از بزرگان منافقین مرد»). و «رفاعه ابن زید» (همان کسی است که به هنگام فوتش باد شدیدی وزید و آن در زمان بازگشت رسول خدا (ص) از جنگ بنی مصطلق بود، شدت این باد آنچنان بود که مسلمین ترسیدند؛ پیامبر به ایشان فرمود: «نترسید، این بخاطر فوت بزرگی از بزرگان کفار است» و «سلسله ابن برهام» و «کنانه ابن صوریا» (سلسله ابن برهام و کنانه ابن صوریا این دو تن از جمله کسانی بودند که در مسجد حاضر شده و سخنان مسلمین را می شنیدند، سپس به تمسخر و استهزاء مسلمین و اسلام می پرداختند؛ روزی جمعی از ایشان در مسجد گردهم آمده بودند، رسول خدا (ص) ایشان را دید که مخفیانه با هم سخن می گویند و بعضی از ایشان به بعضی دیگر چسبیده و صحبت می کنند. پیامبر اکرم (ص) از این عملکرد ایشان بسیار ناراحت شد و دستور داد ایشان را از مسجد اخراج کنند و مسلمین به طرز فجیعی ایشان را از مسجد بیرون انداختند بودند.»

منافقان از اوس و خزرج:
از قبیله اوس «زوی ابن حارث»، «جلاس ابن سوید» و برادرش «حارث ابن سوید ابن صامت»، «بجاد ابن عثمان»، «نبتل ابن حارث»، «عبدالله ابن نبتل»، «ابوحبیبه ابن ازعر»، «ثعلبه ابن حاطب»، «معتب ابن قشیر»، «عباد ابن حنیف»، «عمرو ابن جذام»، «حارث ابن حاطب»، «بخرج»، «جاریه ابن عامر» و دو پسرش: «زید» و «مجمع» و «ودیعه ابن ثابت» و «خذام ابن خالد» و «بشر ابن زید» و برادرش «رافع ابن زید»، «مربع ابن قیظی» و برادرش «اوس ابن قیظی»، «حاطب ابن امیه»، «بشیر ابن ابیرق» و «قزمان» و برخی گفته اند «ضحاک ابن ثابت».
از قبیله خزرج: «رافع ابن ودیعه»، «زید ابن عمرو»، «عمروابن قیس»، قیس ابن عمرو ابن سهل»، «الجد ابن قیس»، «ودیعه»، «مالک ابن ابی قوقل»، «سوید»، «داعس» و اینان حامیان «عبدالله ابن ابی سلوسل» سرکرده منافقین مدینه بودند.
3- منافقان مهاجر: در کتب سیره و تاریخ اسلام در اکثر این کتب نامی از مهاجران منافق یا منافقین که از میان مهاجران بودند نیامده، اما تاریخ خود نشان می دهد دسته ای از مهاجرین نیز از ابتدا نفاقا اسلام آورده و همانطور که منافقین اوس و خزرج و یهود بعدها نفاقشان آشکار شد این دسته نیز نفاق خود را بعد از فوت پیامبر (ص) ظاهر نموده و خط خود را از خط دین جدا کردند. ما به مناسبت شخصیت و زندگی هر یک از این منافقان را بررسی نموده و اجمال آن را در اختیار خوانندگان گرامی قرار می دهیم.


منابع :

  1. ابن هشام- سیره‌ ابن هشام- جلد 2

  2. محمدهادی یوسفی غروی- موسوعه التاریخ الاسلامی- جلد 2

  3. ابن سيد الناس- عیون الاثر- جلد 1

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/117095