نامه اعمال (افعال نیک و بد)

نگهبانان اعمال

در برابر نعمتهاى بى شمار که پروردگار در خلقت بشر و ساختمان اعضاء و جوارح او قرار داده و قدرت و نیروهاى زیاده بر تصور در او نهاده، بشر بیگانه در اثر غرور در مقام انکار روز قیامت برمی آید و اصول توحید را انکار نموده همچنین ثواب و عقاب عالم قیامت را منکر است و بدین وسیله شقاوت گریبانگیر او خواهد شد از نظر اینکه فطرت خدا داده خود را انکار مى نماید. آیا آدمى با تکذیب از هول و هراس ساعت قیامت یا مسئولیت در برابر کارهایش مى تواند خلاص شود؟ به تعبیر دیگر: آیا اگر مرگ را دروغ بدانم نخواهم مرد، یا اگر وجود بیمارى را تکذیب کنم از شر بیمار شدن آسوده مى شوم؟ نه چنین است، بلکه بر عکس تکذیب به خودى خود جرمى بزرگ است که براى آن عذابى بزرگ مقدر شده است، و آن کلید گونه هاى مختلف شر و بدکارى است، از آن روى که آدمى را فریب مى دهد و او به رشته اى از معاصى مى پردازد بى آن که بازدارنده اى از ضمیر یا اندرز دهنده اى از عقل او را از این گونه کارها باز دارد... و همه بدکاریها در نامه عمل او ثبت مى شود و باید در خصوص آنها حسابى سخت پس دهد. خداوند برای از میان بردن عوامل غرور و غفلت و تقویت ایمان به معاد مى فرماید: «و إن علیکم لحافظین؛ بدون شک نگاهبانانى بر شما گمارده شده است.» (انفطار/ 10)
این آیه بیان آن است که عقیده قلبى و افعال اختیارى صالح و طالح و نیک و بد هر یک از افراد بشر را فرشتگان روز و شب موظف و ناظر اعمال مردم هستند و بر همه اعمال قلبى و جوارحى آنان آگهى دارند و منافات ندارد که هر یک از نفوس بشرى حافظ خود و حرکت جوهرى خود مى باشد یعنى موت و بطلان و فساد براى نفوس بشرى مفهوم ندارد و از جمله نفوس بشرى حافظ خود و ذات خود می باشد فطرت خدا داده خود او است که بر حسب وجود عین ربط به آفریدگار مى باشد و رابطه ذاتى ناگسستنى است. منظور از "حافظین" در اینجا فرشتگانى هستند که مامور حفظ و نگهدارى اعمال انسانها اعم از نیک و بد هستند، هر عملى را که انسان مرتکب شود، یا کلامى را که بر زبان آورد، یا آنچه را که بر دلش بگذرد، این حافظان و نگاهبانان حفظ مى کنند و پروردگار ما گفته است: «ما یلفظ من قول إلا لدیه رقیب عتید؛ گفته اى را تلفظ نمى کند جز آن که در کنار او نگاهبانى آماده است.» (ق/ 17) گفته بیشتر مفسران چنین است، و احتمال دارد که مقصود از حافظین کسانى باشند که بشر را از مهلکه ها حفظ مى کنند تا آن گاه که فرمان خدا برسد، چنان که خدا گفت: «إن کل نفس لما علیها حافظ؛ هیچ کس نیست مگر این که نگهبانى بر او هست.» (طارق/ 4) و نیز گفت: «و یرسل علیکم حفظة؛ و بر شما محافظانى مى فرستد.» (انعام/ 61) و گفت: «له معقبات من بین یدیه و من خلفه یحفظونه من أمر الله؛ و براى انسان تعقیب کنندگانى [از فرشتگان] است که او را از پیش رو و پشت سر به امر خدا حفاظت مى کنند.» (رعد/ 12)
در آیات دیگر قرآن نیز به وجود این فرشتگان مراقب اعمال اشاره شده است. بدون شک خداوند قبل از هر کس، و بهتر از هر کس، شاهد و ناظر اعمال آدمى است، ولى براى تاکید بیشتر و احساس مسئولیت فزونتر مراقبان زیادى گمارده است که یک گروه از آنها همین فرشتگانند. علاوه بر اینها مراقبان دیگرى انسان را از هر طرف احاطه کرده اند که فهرست وار در اینجا به آن اشاره مى شود: نخست ذات پاک خداوند که مى فرماید: «هر عملى را انجام مى دهید ما شاهد و ناظریم.» (یونس/ 61) سپس پیامبران و اوصیا هستند: (نساء/ 41) و بعد از آن زبان و دست و پا و به طور کلى اعضاى پیکر انسان: (نور/ 24) و دیگر پوست تن انسان: (فصلت/ 21) و دیگر فرشتگان: (ق/ 21) و آیه مورد بحث.
سپس زمینى که انسان روى آن زندگى مى کند و اطاعت و گناه از او سر مى زند: (زلزال/ 4) و سر انجام زمانى که اعمال در آن انجام مى شود: (سفینة البحار، جلد 2، ماده ی یوم) در "احتجاج طبرسى" آمده است که شخصى از امام صادق (ع) پرسید: «علت وجود فرشتگان مامور ثبت اعمال نیک و بد انسانها چیست، در حالى که مى دانیم خداوند عالم السر و ما هو اخفى است یعنى هر چیزى را که از آن مخفى تر نیست مى داند؟!» امام (ع) در پاسخ فرمود: «استعبدهم بذلک، و جعلهم شهودا على خلقه، لیکون العباد لملازمتهم ایاهم اشد على طاعة الله مواظبة، و عن معصیته اشد انقباضا، و کم من عبد یهم بمعصیة فذکر مکانهما فارعوى و کف، فیقول ربى یرانى، و حفظتى على بذلک تشهد، و ان الله برأفته و لطفه و کلهم بعباده، یذبون عنهم مردة الشیاطین، و هو ام الارض، و آفات کثیرة من حیث لا یرون باذن الله، الى ان یجی ء امر الله عز و جل؛ خداوند این فرشتگان را به عبادت خود دعوت کرد و آنها را شهود بر بندگانش قرار داد، تا بندگان به خاطر مراقبت آنان، بیشتر مراقب اطاعت الهى باشند، و از عصیان او بیشتر ناراحت شوند، و چه بسیار بنده اى که تصمیم به گناه مى گیرد سپس به یاد این فرشته مى افتد و خوددارى مى کند، مى گوید: پروردگارم مرا مى بیند، و فرشتگان حافظ اعمال نیز گواهى مى دهند، علاوه بر این، خداوند به رحمت و لطفش اینها را مامور بندگان کرده، تا به فرمان خدا شیاطین سرکش را از آنها دور کند، و همچنین جانوران زمین و آفات بسیار را که آنها نمى بینند، تا آن زمان که فرمان خدا و مرگ آنها فرا رسد.» از این روایت به خوبى استفاده مى شود که آنها علاوه بر ماموریت ثبت اعمال مامور حفظ انسان از حوادث ناگوار و آفات و وسوسه هاى شیاطین نیز هستند.

نویسندگان نامه ی عمل

این حافظین، فرشتگان و قدرتهاى مافوق و محیط بر انسانند که اعمال و آثار را حفظ و ثبت می کنند و به صورت ثابت نگه می دارند. آن چنان که صفات و خواص ثبت و متراکم شده در صفحه هاى ذرات هسته یاخته هاى نسلى و نطفه و در سراسر ساختمان انسان، از نظرهاى نافذ و علمى نهان است. اوصاف و چگونگى این مبادى ثبت و نگهدارى پنهان تر است و جز از طریق وحى اوصاف آنها را نمى توان دریافت. قابل توجه اینکه آیات فوق در توصیف این فرشتگان مى گوید: آنها بزرگوار و در نزد پروردگار والا مقامند تا انسانها بیشتر مراقب اعمال خویش باشند زیرا هر قدر ناظر بر اعمال انسان شخصیت والاترى داشته باشد انسان بیشتر از او ملاحظه مى کند، و از انجام گناه شرمنده تر مى شود: «کراما کاتبین؛ نگاهبانانى که در نزد پروردگار مقرب و محترمند و پیوسته اعمال شما را مى نویسند.» (انفطار/ 11)
این توصیف یعنى توصیف ملائکه به کرامت در قرآن کریم مکرر آمده، و بعید نیست که با کمک سیاق بگوییم مراد این است که فرشتگان به حسب خلقت موجوداتى مصون از گناه و معصیت، و مفطور بر عصمت هستند، مؤید این احتمال آیه شریفه ی «بل عباد مکرمون* لا یسبقونه بالقول و هم بأمره یعملون؛ بلکه اینها بندگان شایسته او هستند که هرگز در سخن بر او پیشى نمى گیرند و به فرمان او عمل مى کنند.» (انبیاء/ 26- 27) است، که دلالت دارد بر اینکه ملائکه اراده نمى کنند مگر آنچه را که خدا اراده کرده باشد و انجام نمى دهند مگر آنچه را که او دستور داده باشد، و همچنین آیه ی «کرام بررة؛ والا مقام و فرمانبردار و نیکوکار.» (عبس/ 16) و مراد از کتابت در کلمه ی "کاتبین" نوشتن اعمال است، به شهادت اینکه در ادامه مى فرماید: «یعلمون ما تفعلون؛ و از آنچه شما انجام مى دهید آگاهند، و همه را به خوبى مى دانند.» (انفطار/ 12) همچنانکه در سوره ی جاثیه فرمود: «إنا کنا نستنسخ ما کنتم تعملون؛ ما آنچه را انجام مى دادید مى نوشتیم.» (جاثیه/ 29)

علم ملائکه

ملائکه به افعال و نیات ما علم دارند و بر هر کس دو ملک مامور ثبت و کتابت اعمال اویند. در این جمله (یعلمون ما تفعلون) مى خواهد بفرماید: فرشتگان در تشخیص اعمال نیک از بد شما و تمیز حسنه آن از سیئه آن دچار اشتباه نمى شوند. پس این آیه ملائکه را منزه از خطا مى دارد، هم چنان که آیه قبلى آنان را از گناه منزه مى داشت. بنا بر این ملائکه به افعال بشر با همه جزئیات و صفات آن احاطه دارند، و آن را همانطور که هست حفظ مى کنند. در این آیات عده این فرشتگان که مامور نوشتن اعمال انسانند معین نشده، بله در آیه زیر که مى فرماید: «إذ یتلقى المتلقیان عن الیمین و عن الشمال قعید؛ به خاطر بیاورید هنگامى که دو فرشته راست و چپ که ملازم انسان هستند اعمال او را دریافت مى دارند.» (ق/ 17) استفاده مى شود که براى هر یک انسان دو نفر از آن فرشتگان موکلند، یکى از راست و یکى از چپ، و در روایات وارده در این باب نیز آمده که فرشته طرف راست مامور نوشتن حسنات، و طرف چپ مامور نوشتن گناهان است. و نیز در تفسیر آیه «إن قرآن الفجر کان مشهودا؛ همان قرآن فجر (نماز صبح) مورد مشاهده (فرشتگان شب و روز) است.» (اسراء/ 78) اخبار بسیار زیادى از دو طریق شیعه و سنى رسیده که دلالت دارد بر اینکه نویسندگان نامه اعمال هر روز بعد از غروب خورشید بالا مى روند، و نویسندگانى دیگر نازل مى شوند، و اعمال شب را مى نویسند تا صبح شود، بعد از طلوع فجر صعود نموده مجددا فرشتگان روز نازل مى شوند، و همین طور. و در آیه مورد بحث که مى فرماید: "یعلمون ما تفعلون" دلالتى بر این معنا هست که نویسندگان داناى به نیات نیز هستند، چون مى فرماید: آنچه انسانها مى کنند مى دانند، و معلوم است که بدون علم به نیات نمى توانند به خصوصیات افعال و عناوین آنها، و اینکه خیر است یا شر، حسنه است یا سیئه علم پیدا کنند، پس معلوم مى شود ملائکه داناى به نیات نیز هستند.

ماموران ثبت اعمال

نه تنها در آیات فوق که در بسیارى دیگر از آیات قرآن و روایات اسلامى به این معنى اشاره شده که خداوند مامورانى مراقب هر انسانى کرده که اعمال او را اعم از نیک و بد مى نویسند، و نامه اعمال را براى روز جزا آماده مى کنند. درباره ویژگیهاى این فرشتگان تعبیرات پر معنى و هشدار دهنده اى در روایات اسلامى وارد شده است از جمله اینکه:
1- کسى از امام موسى بن جعفر (ع) سؤال کرد: «دو فرشته اى که مامور ثبت اعمال انسان هستند آیا از اراده و تصمیم باطنى او به هنگام گناه یا کار نیک نیز با خبر مى شوند؟» امام (ع) در پاسخ فرمود: «آیا بوى چاه فاضلاب و عطر یکى است؟» راوى عرض کرد: «نه!» امام (ع) فرمود: «هنگامى که انسان نیت کار خوبى کند نفسش خوشبو مى شود! فرشته اى که در سمت راست است (و مامور ثبت حسنات مى باشد) به فرشته سمت چپ مى گوید: برخیز که او اراده کار نیک کرده است و هنگامى که آن را انجام داد زبان آن انسان قلم آن فرشته، و آب دهانش مرکب او مى شود، و آن را ثبت مى کند، اما هنگامى که اراده گناهى مى کند نفسش بدبو مى شود! ملائکه طرف چپ به فرشته سمت راست مى گوید برخیز که او اراده معصیت کرده، و هنگامى که آن را انجام مى دهد زبانش قلم آن فرشته و آب دهانش مرکب او است و آن را مى نویسد.»
این حدیث به خوبى نشان مى دهد که نیت انسان در تمام وجود او اثر مى گذارد، و فرشتگان از اسرار درونش به وسیله آثار برون آگاه مى شوند، و مسلما اگر آگاه نباشند نمى توانند اعمال انسان را به خوبى ثبت کنند، چرا که چگونگى نیت در ارزش و خلوص و آلودگى عمل فوق العاده مؤثر است تا آنجا که پیغمبر اکرم (ص) در حدیث معروفى فرموده: «انما الاعمال بالنیات؛ اعمال به نیتها بستگى دارد.» دیگر اینکه معلوم مى شود از خود انسان مى گیرند و براى او خرج مى کنند، زبان ما قلم آنها است، و آب دهان ما مرکب آنها!
2- آنها مامورند به هنگامى که انسان نیت کار نیک مى کند آن را به عنوان یک "حسنه" ثبت کنند، و هنگامى که آن را انجام مى دهد ده حسنه بنویسند، اما هنگامى که تصمیم بر گناه مى گیرد تا عمل نکرده چیزى بر او نمى نویسند و بعد از عمل تنها یک گناه ثبت کنند. این تعبیر بیانگر نهایت لطف و فضل الهى بر انسان است که نیت گناه را بر او مى بخشد، و فعل گناه را بر طبق موازین عدالت جزا مى دهد، ولى در مسیر اطاعت هر نیتى حسنه اى است، و هر کار نیکى را بر طبق تفضل پاداش مى دهد، نه بر میزان عدل، و این تشویقى است براى انجام اعمال نیک.
3- در روایت دیگرى آمده است که رسول خدا (ص) بعد از اشاره به وجود این دو فرشته، و نوشتن حسنات با پاداش ده برابر، فرمود هنگامى که انسان کار بدى انجام مى دهد، فرشته راست به فرشته چپ مى گوید: «در نوشتن این گناه عجله مکن شاید کار نیکى بعد از آن انجام دهد که گناه او را بپوشاند همانگونه که خداوند بزرگ مى فرماید: "إن الحسنات یذهبن السیئات" یا اینکه توبه و استغفار کند (و اثر گناه از میان برود)... و او هفت ساعت از نوشتن کار بد خوددارى مى کند، و اگر کار نیک یا استغفارى به دنبال آن نیاید فرشته حسنات به فرشته سیئات مى گوید بنویس بر این بدبخت محروم.»
4- در حدیث دیگرى از امام صادق (ع) آمده است: «هنگامى که مؤمنان در یک مجلس خصوصى با هم سخن مى گویند حافظان اعمال، به یکدیگر مى گویند ما از آنها دور شویم، شاید سرى دارند که خدا آن را مستور داشته.»
5- على (ع) در یکى از خطبه هایش که مردم را در آن به تقوى دعوت کرده، مى فرماید: «بدانید اى بندگان خدا که مراقبانى از خودتان بر شما گماشته شده، و دیدبانهایى از اعضاى پیکرتان، و نیز بدانید حسابگران راستگو اعمال شما را ثبت مى کنند، و حتى شماره نفسهایتان را نگه مى دارند، نه ظلمت شب تاریک شما را از آنها پنهان مى دارد، و نه درهاى محکم و فرو بسته و چه فردا به امروز نزدیک است.»
6- و از ایشان على (ع) روایت شده است که بر مردى مى گذشت و او را دید که پرحرفى مى کند و به سخنانى مى پردازد که سودى براى او ندارد، پس گفت: «اى فلان! تو چیزهایى را براى پروردگارت به دو نویسنده خود مى نویسانى، پس از چیزهایى سخن گو که به تو مربوط باشد، و آنچه را که به تو ربطى ندارد ترک کن.»
7- در کتاب سعد السعود تألیف ابن طاووس چنین آمده است: عثمان بر رسول الله (ص) داخل شد و گفت: به من خبر ده که با هر بنده چند فرشته است؟ گفت: «فرشته اى در سمت راستت که مأمور رسیدگى به کارهاى نیک تو است، و دیگرى در سمت چپ، پس چون کار نیکى کنى آن را ده نویسد، و چون کار بدى کنى، آن که در سمت چپ است به آن که در سمت راست است مى گوید که: آیا بنویسم؟ و او در جواب مى گوید: شاید آمرزش خواهد و توبه کند، و چون سه بار پرسش تکرار شود، مى گوید: آرى بنویس، خدا ما را از او راحت کند که بد قرینى است، چه اندک نسبت به خداى عز و جل مراقبت دارد! و چه کم از او شرم مى کند! خدا مى گوید: "ما یلفظ من قول إلا لدیه رقیب عتید" و دو فرشته پیش رو و پشت سر تواند، که خدا درباره آنان مى گوید: "له معقبات من بین یدیه و من خلفه؛ براى او فرشتگانى است كه پى در پى او را به فرمان خدا از پيش رو و از پشت ‏سرش پاسدارى مى ‏كنند." (رعد/ 11) و ملکى پیش سر تو را در دست دارد، که چون نسبت به خدا تواضع کنى، به تو رفعت مى بخشد، و چون بر خدا تکبر کنى تو را پایین مى آورد و رسوایت مى کند، و دو فرشته بر لبان تو جاى دارند که چیزى را جز درود فرستادن بر محمد (ص) حفظ نمى کنند، و فرشته اى موکل بر دهان تو است که مار را از درآمدن به دهانت باز مى دارد، و دو فرشته بر چشمان تو گماشته اند، که بدین گونه مجموع فرشتگان هر آدمى ده مى شود، و فرشتگان شب جز فرشتگان روزند، که بدین ترتیب مجموع شماره فرشتگان هر آدمى به بیست مى رسد.»
آگاه شدن انسان از حضور این گروه از فرشتگان خدا در نزد او بهترین وسیله براى ریشه گرفتن روح مسئولیت در جان او است. کسى از حکمت گماشتن این حافظان بر آدمى پرسش کرد و گفت: با آن که داناى آشکار و نهان است، علت گماشتن فرشتگان موکل و نوشتن اعمال آن چیست؟ و امام صادق (ع) در پاسخ او گفت: «از آن سبب آن فرشتگان را به این کار گماشت و آنان را گواهان بر بندگان خود قرار داد، تا بندگان با توجه به ملازمت ایشان بیشتر مواظب طاعت خویش باشند، و سخت تر از معصیت و نافرمانى پرهیز کنند، و چه بسیار بنده است که قصد معصیت مى کند و چون به یاد خدا بیفتد، از نادانى باز مى ایستد و از ارتکاب گناه منصرف مى شود، و مى گوید: خدایم مرا مى بیند، و حافظانم گواهى مى دهد و خدا به رأفت و لطف خود آنان را بر بندگانش موکل کرده است تا شیاطین مارد را از ایشان دور کنند، و همچنین حشرات زمین و آفات فراوانى را که دیده نمى شوند، تا آن زمان که امر خداى عز و جل فرا رسد.»


منابع :

  1. سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد ‏20 صفحه 371

  2. سيد محمدحسين‏ حسينى همدانى- انوار درخشان- جلد 18 صفحه 29

  3. سیدمحمود طالقانی- پرتوى از قرآن- جلد 3 صفحه 225

  4. ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد ‏26 صفحه 224- ‏230

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/117250