در قرآن سخن از داوری خداوند است، و حکومت و قضاوت او در میان انسانها، و پایان دادن به تمام اختلافاتی که در این دنیا داشتند: اختلاف در مسائل عقیدتی، در برنامه های عملی و در تمام امور دیگر، می فرماید: «الله یحکم بینکم یوم القیامة فیما کنتم فیه تختلفون؛ خداوند در میان شما در آنچه اختلاف داشتید داورى مى کند (و در صحنه قیامت که صحنه بازگشت به توحید و یکپارچگى و بر طرف شدن اختلافات است حقایق را براى همه شما آشکار مى سازد» (حج/ 69).
محکمه عدل الهى روز قیامت بر پا مى شود و خداوند حاکم قاضى است قضاوت مى فرماید. و قانون حکومت این است که باید مدعى و مدعى علیه هر دو حاضر باشند و مدعى اظهار دعوى خود را بکند و بر طبق دعوى شهودى را اقامه کند که فرمود: «البینة على المدعى و الیمین على من انکر» خداوند مدعى را حاضر مى کند که انبیاء و رسل و ائمه و دعاة الى الحق هستند چنانچه می فرماید: «یوم یجمع الله الرسل فیقول ماذا أجبتم؛ [ياد كن] روزى را كه خدا پيامبران را گرد مى آورد پس میفرمايد چه پاسخى به شما داده شد» (مائده/ 109). و چنانچه انبیاء می گویند: «الله یجمع بیننا و إلیه المصیر؛ خدا ميان ما را جمع میكند و فرجام به سوى اوست» (شورى/ 15)، و شهود روز قیامت شاهد قوى شخص حاکم و قاضى ذات اقدس حق است: «قل کفى بالله شهیدا بینی و بینکم؛ بگو كافى است خدا ميان من و شما گواه باشد» (رعد/ 43)، «قل کفى بالله بینی و بینکم شهیدا؛ بگو كافى است خدا ميان من و شما شاهد باشد » (عنکبوت/ 52)، و از جمله شهود ملائکه کرام الکاتبین و ملائکه حفظه و اعضاء و جوارح و قرآن و ازمنه و اماکن. و منکرین را هم حاضر مى کند از کفار و مشرکین و منافقین و معاندین «و یوم ینادیهم فیقول ماذا أجبتم المرسلین؛ و روزى را كه [خدا] آنان را ندا درمیدهد و میفرمايد فرستادگان [ما] را چه پاسخ داديد» (قصص/ 65). اینها به کلى منکر مى شوند و می گویند: «و الله ربنا ما کنا مشرکین؛ به خدا پروردگارمان سوگند كه ما مشرك نبوديم» (انعام/ 23). چون قسم با منکر است لکن در صورتى که مدعى شاهد نداشته باشد و با این شهود بلکه با اقرار جاى قسم نیست که در بسیارى از آیات اقرار آنها را نقل می فرماید: «بینکم یوم القیامة فیما کنتم فیه تختلفون»: چه در امر توحید و چه در امر رسالت و چه در امر خلافت خلفاء و چه در امور دینیه از احکام اسلامیه و وظایف شرعیه و ظلم ظالمین و بدعت هاى در دین و انکار ضروریات دین و ضروریات مذهب.
و از آنجا که قضاوت و داورى در قیامت نسبت به اختلافات و اعمال بندگان نیاز به علم و آگاهى وسیعى به همه آنها دارد، در آخرین آیه مورد بحث اشاره به علم بى پایان خدا کرده، چنین مى گوید: «ألم تعلم أن الله یعلم ما فی السماء و الأرض إن ذلک فی کتاب؛ إن ذلک على الله یسیر؛ آیا نمى دانى که خداوند آنچه را که در آسمانها و زمین است مى داند؟، آرى همه اینها در کتابى ثبت است قطعا این بر خداوند آسان است» (حج/ 70). کتاب علم بى پایان خداوند، کتاب عالم هستى و جهان علت و معلول، جهانى که چیزى در آن گم نمى شود و نابود نمى گردد، بلکه همواره تغییر صورت مى دهد حتى امواج صداى ضعیفى که از حلقوم انسانى در هزاران سال قبل برخاسته به کلى نابود نشده است، و همواره در این فضا وجود دارد این یک کتاب بسیار دقیق و جامع است که همه چیز در آن ضبط شده است. و به تعبیر دیگر همه اینها در لوح محفوظ، لوح علم الهى ثبت است، و همه این موجودات با تمام خصوصیات و جزئیات نزد او حاضرند.
خداوند آنچه را در آسمان و زمین مى گذرد مى داند، و همه چیز نزد او در لوح محفوظ که در اینجا آن را قرآن مى نامد نوشته شده است، و این دو مطلب است: علم و آگاهى خدا، و ضبط رویدادها نزد او. و این دو اندرزى است رسا براى انسان در صورتى که نیک بدان دو بنگرد و دریابد که تمام گفتارها و کردارهاى او، و معتقدات و باورهایش همه و همه مورد مراقبت و نظارت قرار دارد، در نتیجه براى اصلاح همه چیز خود اقدام مى کند و از هر انحرافى که فطرت و سرشت الهى او را جریحه دار کند دورى مى جوید. با وجود آن که حساب کردن دقیق آنچه در لوح محفوظ قرار دارد فوق تصورات بشر است، با اینهمه این کار بر خدا بسیار آسان است. در واقع کردارها آثارى به ثبت مى رسانند که در صفحه هاى گوناگون محو نمى شود و جز اصحاب علم و دانش نمى توانند آنها را بخوانند... هر چه علم پیشرفت ژرف نگرى و پرداختن دقیق به شناخت آثارى که این ظواهر و عوارض را بر جاى مى گذارد بیشتر مى شود. برجسته ترین مثال این امر بیمارى است که آثارى بر تمام اندامها مى گذارد، بر جریان گردش خون انسان، و شبکه غده هاى او، و ترشحات یاخته هایش، و نسجهاى گوناگون پیکر او... با این تفاوت که علماى پزشکى از دوره اى تا دوره دیگر در قدرت تشخیص بیمارى از خلال این آثار مختلفند، برخى به وسیله نبض و ضربه هاى قلب یا رنگ پوست و چهره یا خطوط کف دست بیمارى را تشخیص مى دهند و برخى به وسیله موجهاى الکتریکى برخاسته از حرکت قلب یا مغز یا تجزیه و تحلیل خون و ترشحات. همچنین مى بینى که این تأثیرات بر لوح طبیعت نگاشته شده، و تفاوت در توانایى بر خواندن و تشخیص آنهاست. به همین گونه اعمال ما بر دهها لوح نوشته شده و روز قیامت در برابرمان جلوه گر مى شود و زبانمان از انکار آنها بند مى آید. هان، پس براى آن روز هولناک که نهفته هاى درون سینه ها آشکار مى شود از هم اکنون آماده شو!
مسلم است انواع حجابها که در این دنیا فکر و قلب انسانها را احاطه کرده (حجاب حب ذات و خودخواهی، حجاب منافع شخصی و گروهی، حجاب تعصب و لجالج، حجاب گناهان و اصولا حجاب عالم ماده که در دنیا بسیار پررنگ است) اجازه نمی دهد که اختلاف اقوام و گروهها و ملتها برطرف گردد، ولی در آنجا که همه این حجابها دیده می شود و حاکمیت و داوری مخصوص خداوند است تمام این اختلافات پایان می گیرد و چنانکه خواهیم دید مدعیان پرگو و خواه چنان نرم می شوند و بر سر عقل می آیند که خود داور و حسابگر خویش می شوند!: «و قالت الیهود لیست النصارى على شی ء و قالت النصارى لیست الیهود على شی ء و هم یتلون الکتاب کذلک قال الذین لا یعلمون مثل قولهم فالله یحکم بینهم یوم القیامة فیما کانوا فیه یختلفون؛ و یهود گفتند: نصارا بر چیز حقى نیستند، و نصارا گفتند: یهود بر چیز حقى نیستند، با آن که همه آنها کتاب آسمانى را مى خوانند. همچنین نادان ها نیز مانند سخن آنها گفتند [که مسلمین بر حق نیستند]. پس خدا روز قیامت میان آنها درباره اختلافشان داورى خواهد کرد» (بقره/ 113)، حکمیت و داورى پروردگار به آنست که اهل ایمان را بسبب تعلق قلبى و انقیاد جوارحى به نعمتهاى بهشت جاوید متنعم سازد و اهل کفر و شرک را نیز بسبب خودستائى و قطع رابطه عبودیت و انکار وسائط فیوضات الهیه در دوزخ عقوبت فرماید.