دشوارترین کیفرها در دنیا و قیامت

کیفر (قابیل) فرزند خطاکار حضرت آدم (ع) و دو تن از بنى اسرائیل، و فرعون، و دو تن از این امت
1- «عن حنان بن سدیر قال حدثنی رجل من أصحاب أبی عبد الله ع قال سمعته یقول إن أشد الناس عذابا یوم القیامة لسبعة نفر أولهم ابن آدم الذی قتل أخاه و نمرود الذی حاج إبراهیم فی ربه و اثنان فی بنی إسرائیل هودا قومهما و نصراهما- و فرعون الذی قال أنا ربکم الأعلى و اثنان من هذه الأمة أحدهما شرهما فی تابوت من قواریر تحت الفلق فی بحار من نار؛ حنان بن سدیر، از قول مردى نقل کرده است که امام صادق (ع) فرمود: هولناکترین و دشوارترین کیفرها در روز قیامت، کیفر هفت نفر است: فرزند آدم (قابیل) است که برادرش (هابیل) را کشت؛ نمرود که با (حضرت) ابراهیم (ع) در رابطه با خدا (و خداپرستى) به جدال و (کینه توزى) پرداخت؛ دو تن از بنى اسرائیل که قوم خود را یهودى و نصرانى کردند؛ فرعون که (ادعاى خدایى کرد) و گفت: «منم خداى بزرگ شما»؛ و (بالاخره) دو تن از این امت، که وضع یکى از آنها بدتر از دیگرى است، و (جایگاهشان) در تابوت شیشه اى که در زیر فلق (شکافى است در برزخ) دریاهایى از آتش قرار دارد».
2- «عن أبی الجارود قال قلت لأبی جعفر ع أخبرنی بأول من یدخل النار قال إبلیس و رجل عن یمینه و رجل عن یساره؛ ابوالجارود روایت کرده است که از امام باقر (ع) پرسیدم: نخستین کسى که وارد آتش (دوزخ) مى شود کیست؟ فرمود: ابلیس به همراه دو مرد در حالى که یکى از سمت راست و دیگرى از سمت چپ او قرار دارند».
3- «عن إسحاق بن عمار الصیرفی عن أبی الحسن الماضی ع قال قلت جعلت فداک حدثنی فیهما بحدیث فقد سمعت عن أبیک فیهما أحادیث عدة قال فقال لی یا إسحاق الأول بمنزلة العجل و الثانی بمنزلة السامری قال قلت جعلت فداک زدنی فیهما قال هما و الله نصرا و هودا و مجسا فلا غفر الله لهما قال قلت جعلت فداک زدنی فیهما قال ثلاثة لا ینظر الله إلیهم و لا یزکیهم و لهم عذاب ألیم قال قلت جعلت فداک فمن هم قال رجل ادعى إماما من غیر الله و آخر طغى فی إمام من الله و آخر زعم أن لهما فی الإسلام نصیبا- قال قلت جعلت فداک زدنی فیهما قال ما أبالی یا أبا إسحاق محوت المحکم من کتاب الله أو جحدت محمدا النبوة أو زعمت أن لیس فی السماء إلها [إله أو تقدمت [على علی بن أبی طالب ع قال قلت جعلت فداک زدنی قال فقال یا إسحاق إن فی النار لوادیا یقال له محیط لو طلع منه شرارة لأحرق من على وجه الأرض و إن أهل النار یتعوذون من حر ذلک الوادی و نتنه و قذره و ما أعد الله فیه لأهله و إن فی ذلک الوادی لجبلا یتعوذون أهل ذلک الوادی من حر ذلک الجبل و نتنه و قذره و ما أعد الله فیه لأهله- و إن فی ذلک الجبل لشعبا یتعوذ جمیع أهل ذلک الجبل من حر ذلک الشعب من نتنه و قذره و ما أعد الله فیه لأهله و إن فی ذلک الشعب لقلیبا یتعوذ أهل ذلک الشعب من حر ذلک القلیب و نتنه و قذره و ما أعد الله فیه لأهله و إن فی ذلک القلیب لحیة یتعوذ جمیع أهل ذلک القلیب من خبث تلک الحیة و نتنها و قذرها و ما أعد الله عز و جل فی أنیابها من السم لأهلها و إن فی جوف تلک الحیة لسبع صنادیق فیها خمسة من الأمم السالفة و اثنان من هذه الأمة قال قلت جعلت فداک و من الخمسة و من الاثنان قال أما الخمسة فقابیل الذی قتل هابیل و نمرود الذی حاج إبراهیم فی ربه... قال أنا أحیی و أمیت و فرعون الذی قال أنا ربکم الأعلى و یهودا الذی هود الیهود و بولس الذی نصر النصارى و من هذه الأمة أعرابیان؛ اسحاق بن عمار صیرفى نقل کرده است که به حضرت موسى بن جعفر (ع) عرض کردم: فدایت شوم! با من درباره آن دو (همان دو منافقى) سخنى بگوى که من از پدر (بزرگوار) تو درباره آنها سخنانى شنیده ام، حضرت فرمود: اى اسحاق! اولى (در مثل) بسان گوساله، و دومى به منزله سامرى است! راوى مى گوید: که عرض کردم: فدایت شوم (قدرى) بیشتر درباره آن دو صحبت کنید. حضرت فرمود: بخدا سوگند که آن دو، گروهى را نصرانى و عده اى را یهودى و دیگرى را مجوسى کردند (و آنها را به شرک و ارتداد سوق دادند)، خداوند گناهان آن دو را نیامرزد! عرض کردم: قربانت شوم! باز هم در مورد آن دو سخن بگوى، فرمود: سه گروهند که خداوند نظر رحمت خود را از آنان دریغ مى دارد، و آنها را (از آلودگى گناهانشان) پاک نمى سازد، و عذابى هولناک براى این سه گروه مقرر شده است. پرسیدم: آنان کیانند؟ فرمود: مردى که به ناحق ادعاى امامت کند، و دیگرى آن که بر امام و رهبر راستین خلق (ائمه معصومین) طعنه زند (و از پیروى او سرپیچى نماید)، و سومى کسى است که براى این دو بهره اى از اسلام قائل باشد (و گمان کند که مسلمانند). راوى مى گوید که: از محضر آن حضرت درخواست کردم که باز هم در مورد آن دو بیشتر توضیح دهند، فرمود: اى اسحاق! فرقى نمى کند که من آیه محکمى از کتاب خدا را نابود کنم، یا نبوت رسول خدا را منکر شوم، یا وجود خدا را انکار کنم، یا اینکه خود را به ناحق در امر امامت و رهبرى بر على بن ابیطالب (ع) مقدم بدارم و از او پیشى گیرم!. راوى مى گوید: باز هم از حضرت درخواست کردم که مسأله را بیشتر روشن کنند، حضرت به من فرمود: اى اسحاق! در دوزخ، دره اى وجود دارد که آن را سقر مى نامند، و از زمانى که خداوند آن را آفریده است تاکنون نفس نکشیده، و اگر خداوند فرمان دهد که به اندازه سر سوزنى نفس بکشد آنچه را که در روى زمین است به کام آتش فرو خواهد برد، و براستى که دوزخیان از حرارت سوزان و بوى گند و کثافت آن و آنچه را خدا براى ساکنان آن دره آتش مقرر داشته است، به خدا پناه مى برند؛ و در آن دره، کوهى است که همه ساکنان آن دره از حرارت و عفونت و کثافت آن کوه و آنچه که خداوند براى ساکنان آن تدارک دیده است به خدا پناه مى برند؛ و در آن کوه، شکافى قرار دارد که ساکنان آن کوه از حرارت و بوى گند و کثافت و آنچه که خداوند براى ساکنان آن تهیه کرده است به ستوه آمده و در صدد جستجوى پناهگاهى (براى خود) هستند؛ و در آن شکاف، چاهى قرار دارد که ساکنان شکاف آن کوه از حرارت و تعفن و بوى گند و آنچه را که خداوند در آنجا مقرر داشته است، پناهى مى طلبند؛ و در آن چاه، مار بسیار بزرگى است که ساکنان آن چاه از پلیدى و تعفن و گند آن مار و زهرى که خداوند در دندانهاى او براى دوزخیان قرار داده است به ستوه مى آیند و در پى یافتن پناهگاهى هستند؛ و در اندرون آن مار بزرگ، هفت صندوق است که در آنها پنج تن از امتهاى پیشین و دو تن از این امت (زندانى و معذبند). راوى مى گوید: پرسیدم: آن پنج نفر و آن دو تن کیانند؟! حضرت فرمود: قابیل، و نمرود که با ابراهیم (ع) در مورد خداوند چون و چرا کرده و گفت «منم که زنده مى کنم و باز مى میرانم»، و فرعون که گفت: «منم که پروردگار بزرگ شمایم»، و یهودا که جمعى را یهودى، و بولس که گروهى را نصرانى کرد؛ و دو تن اعرابى که از منافقان (بنام) امت منند».

دنیا سراى مجازات است
«عن أبی عبد الله ع قال إن الله عز و جل قال فی مناجاته لموسى ع إن الدنیا دار عقوبة عاقبت فیها آدم عند خطیئته و جعلتها ملعونة ملعون ما فیها إلا ما کان فیها لی یا موسى إن عبادی الصالحین زهدوا فیها بقدر علمهم بی و سائرهم من خلقی رغبوا فیها بقدر جهلهم بی و ما من خلقی أحد عظمها فقرت عینه و ما یحقرها أحد إلا انتفع بها؛ امام صادق (ع) فرمود: همانا خداى گرامى و بزرگ در نجواهاى خویش با موسى (ع) فرمود: اى موسى! به راستى، دنیا سراى کیفر است؛ آدم را بر خطایش کیفر دادم. دنیا و هر آنچه را که در آن است لعنت شده قرار دادم جز آنچه که براى من است. اى موسى! به راستى، بندگان درستکارم به اندازه آگاهى خود نسبت به من، از دنیا دست کشیدند و سایر بندگان به اندازه نادانى خویش نسبت به من، مشتاق و آرزومند دنیا شدند. هیچ یک از بندگانم با بزرگ داشتن دنیا خرسند نشده است و هیچ کس دنیا را ناچیز نشمرده جز آنکه از آن بهره برده است».

کیفر ستمکارى و قطع رحم و سوگند به دروغ و زناکارى
1- «عن أبی عبیدة الحذاء عن أبی جعفر ع قال فی کتاب علی ع ثلاث خصال لا یموت صاحبهن أبدا حتى یرى وبالهن البغی و قطیعة الرحم و الیمین الکاذبة یبادر الله بها؛ ابوعبیده حذاء از امام باقر (ع) روایت کرده است که فرمود: در کتاب على (ع) ثبت است که دارندگان سه خصلت اند که تا کیفر و مکافات خود را در دنیا نبینند، نمى میرند: ستمکارى و قطع رحم و سوگند به دروغ که (به منزله) با خدا مبارزه کردن است».
2- «عن میثم رفعه قال قال الله عز و جل لا أنیل رحمتی من تعرض الأیمان [للأیمان الکاذبة و لا أدنی منی من کان زانیا؛ میثم -بى آنکه از راویان پیش از خود نام ببرد- از امام معصوم (ع) نقل کرده است که خداوند مى فرماید: آن که به دروغ سوگند مى خورد، رحمت مرا در نیابد، و آن که زنا کند در روز قیامت به سوى من راه نیابد».


منابع :

  1. محمدبن علی ابن بابویه- ثواب الاعمال و عقاب الاعمال (ترجمه حسن زاده)- صفحه 509

  2. محمدبن علی ابن بابویه- پاداش نیکی‏ها و کیفر گناهان- صفحه 541

  3. شیخ صدوق- ثواب الأعمال و عقاب الأعمال- صفحه 215

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/117515