غزوه قرده
قریش از اینکه در سفرهای تجارتی خود از راه شام -یا فلسطین- برود بیمناک بود زیرا در این مسیر احتمال حمله سپاه اسلام وجود داشت به همین علت در یکی از این سفرها، گروه قریش به پیشنهاد اسودابن مطلب راه عراق را پیش می گیرد. رسول خدا (ص) زید را برای جلوگیری از کاروان مذکور می فرستد. صفوان بن امیه بن عبدالعزی و حویطب بن عبدالعزی و عبدالله بن ابی ربیعه همراه این کاروان بودند و کالاهای مهمی همراه داشتند. راهنمایشان فرات ابن حیان عجلی بوده و به ایشان وعده داده بود از راهی مرتفع و پرآب و گیاه ببردشان. زید با صد نفر سوار تا قرده که در سرزمین نجد میان ربذه و غمره بوده و در ناحیه ذات عرق قرار دارد به تعقیب کاروان مذکور پرداخت. به کاروان رسید اما همه مردان بجز فرات ابن حیان گریخته بودند، سپاه اسلام فرات را اسیر کرد و پس از اسلام آوردنش آزادش کردند. گفته شده در این جنگ بیست هزار درهم غینمت بدست آمد.
ازدواج عثمان و ام کلثوم
همچنان که در گذشته گفتیم در تاریخ آمده است: عثمان در ماه ربیع الاول سال سوم هجری با ام کلثوم، دختر ناتنی رسول خدا (ص) یا خواهرزاده خدیجه ازدواج کرد، ولیکن از امام صادق (ع) نقل شده است: «ام کلثوم از دنیا رفت و عثمان با وی ازدواج نکرد». (در قرب الاسناد ص 8 از امام صادق (ع) نقل شده است: برای رسول خدا (ص) از خدیجه (ع)، قاسم و طاهره و ام کلثوم و رقیه و فاطمه و زینب را داشت (که برخی زاده خدیجه و برخی فرزندان خواهر او می باشند). علی ابن ابیطالب (ع) فاطمه (س) را تزویج نمود و ابوالعاص ابن ربیعه زینب را و عثمان ابن عفان ام کلثوم را تزویج نمودند، اما ام کلثوم قبل از وصلت از دنیا رفت، حضرت به جای او رقیه را به عثمان تزویج کرد. سپس برای آن حضرت از ام ابراهیم (ماریه قبطیه) ابراهیم دنیا آمد...
همچنین نقل شده است: پیش از عثمان، ابوبکر و عمر از ام کلثوم خواستگاری نمودند، اما پیامبر (ص) از این امر امتناع ورزید. سپس عثمان از حفصه پیش از ازدواج او با پیامبر (ص) خواستگاری نمود اما عمر درخواست او را رد نمود (در بخش ازدواج پیامبر با حفصه گذشت که عمر خود حفصه را به ابوبکر و عثمان پیشنهاد کرد و ایشان نپذیرفتند پس این روایت صحیح نیست). زمانیکه رسول خدا (ص) از این موضوع باخبر شد، ام کلثوم را به ازدواج عثمان درآورد.
نقد: این روایت با روایاتی که در ازدواج پیامبر با حفصه آمده در تضاد بوده و در ضمن با توجه به خصوصیاتی که از حفصه نقل شده بعید است ابوبکر و عمر به خواستگاری او آمده باشند.
ام شریک خود را به پیامبر هبه می کند
از امام علی ابن الحسین (ع) روایت شده است: «همانا زنی که نزد پیامبر آمد و خود را به او هبه کرد از بنی اسد بود. و به او ام شریک می گفتند». و نیز از امام باقر (ع) منقول است: «زنی از انصار نزد پیامبر آمده و به او عرض کرد: ای رسول خدا (ص) من زنی هستم که شوهری ندارم و فرزندی نیز ندارم، اگر قبول کنید خود را به شما هبه می کنم. پیغمبر به او فرمود: ای دختر انصار! خدا خیرت دهد، من تو را یاری می کنم بوسیله مردانی که در این امر رغبت دارند و برای تو همسری برمی گزینم تا با او باشی؛ و سپس حفصه دختر عمر به آن زن گفت: مگر در وجودت حیا نیست که چنین درخواستی می کنی؟ و پیامبر (ص) به حفصه جواب داد: ای حفصه همانا او بهتر از توست پس خاموش باش. سپس به آن زن فرمود: رحمت خدا بر تو باد من از اجابت تو معذورم اما به زودی به مقصودت خواهی رسید، پس در این موقع بود که آیه: «و امرأة مؤمنة ان وهبت نفسها للنبی ان اراد النبی ان یستنکحها خالصه لک من دون المؤمنین؛ و اگر زن مؤمنی خود را به پیامبر (ص) هبه و هدیه کرد، اگر پیامبر (ص) خواست با او ازدواج کند مانعی ندارد. و ای محمد (ص) این حکم مخصوص توست نه مؤمنین» (احزاب/ 50) را نازل شد». با نزول این آیه خداوند هبه کردن زن مؤمن خود را به پیامبر اکرم (ص) حلال فرمود. البته همانطور که در پایان آیه بدان اشاره شده است حکم مخصوص پیامبر (ص) بوده و مؤمنین حق ندارند مورد چنین هبه ای قرار گیرند.
ازدواج پیامبر با زینب دختر خزیمه
گفته شده است آن حضرت (ص) در شعبان سال سوم هجری با حفصه دختر عمر ازدواج نمود و سپس در رمضان همان سال زینب دختر خزیمه را که ام المساکین (علت مقلب شدن زینب به این لقب را رحمت و رقت زیاد او به فقرا گفته اند) نامیده می شد تزویج فرمود. زینب پیش از پیامبر (ص) با طفیل ابن حارث ازدواج نموده بود و طفیل او را طلاق داد، سپس برادرش عبیده ابن حارث ابن عبدالمطلب او را گرفته و بعد از شهادت عبیده در جنگ بدر پیامبر (ص) وی را تزویج نمود. در تاریخ آمده است قبیصه ابن عمرو هلالی معرف و واسطه این ازدواج بوده و در مورد مهریه زینب گفته شده است پیامبر 400 درهم مهر او کرد.