حیات پس از مرگ از نگاه دین سیک

آخرت شناسی دین سیک به معادشناسی دین هندویی بسیار نزدیک است. دین سیک مانند دین هندویی به نظریه کارما و تولد دوباره معتقد است. مانا یا آتمن انسان، فناناپذیر است و پس از مرگ طبق کارماهای گذشته خود به بدن تازه دیگری درمی آید. اگرچه در دین سیک به گونه ای دقیق اشاره نشده که چه نوع کارما با چه نوع تولدی انطباق دارد، اما این اندازه روشن است که تولد در شکل های متفاوت نتیجه و مناسب با کارماهای گوناگون است. اینکه دین سیک به تولدهایی به اشکال متفاوت قائل است از این متن به روشنی معلوم می شود: «ای پروردگارم چه کسی عظمت تو را درمی یابد؟ هیچ کس نمی تواند گناهان مرا برشمارد. بارها به صورت درخت متولد شده ام یا به صورت حیوان، بارها به شکل مار و بارها بسان پرنده پرواز کردم...» به هر حال، تولد دوباره به هر شکلی نتیجه اعمال غیراخلاقی و ناپسند است. اگر کسی در زندگی اش اعمال نیک انجام دهد، با اتحاد با خداوند از دور تولد و مرگ نجات می یابد.
گاهی اوقات به نظر می رسد که دین سیک، تا حدی به شیوه مکتب پورانی دین هندویی یا ادیان سامی، به محاسبه نهایی اعمال خوب یا بد انسان پس از گردش از سوی خداوند و مقدر کردن رهایی یا تولد دوباره او معتقد است. گاهی اشاراتی به جهنم و شهر «یمه: yama» نیز در دین سیک یافت می شود. به هر حال روشن نیست که آیا جهنم و دوزخ به معنای مکان مشخصی برای گناهکاران است یا به ورطه رنج و آلام اشاره دارد که شخص پس از تولد مجدد باید آن را تحمل کند. از آنجا که دین سیک به تولد مجدد معتقد است، تفسیر دوم به نظر قابل قبول تر است، در هر صورت افرادی که به اعمال پسندیده و عشق و ایمان به خداوند، اشتغال دارند از چرخه تولد و مرگ رهایی می یابند. چنین افرادی با خدا متحد شده و به سعادت کامل دست می یابند.

سرنوشت نهایی بشر
روشن است که در دین سیک، سرنوشت نهایی انسان، آزادی از زنجیره تولد و مرگ و اتحاد با خداوند است؛ بنابراین هر دو جنبه مثبت و منفی را داراست: نفیا آزادی از چرخه تولد و تولد دوباره و اثباتا اتحاد با خدا. اما اینکه دقیقا معنای اتحاد با خدا چیست، چندان روشن نیست. گفته می شود که مقام و مرتبه ای است ورای توصیف انسانی و تنها می تواند تجربه ای شخصی و شهودی باشد. با این همه، کوششهایی برای توصیف این مقام از طرف گوروهای سیک صورت گرفته و به دو طریق به تفسیر آن پرداخته اند: گاه به سادگی به مفهوم تشبه به خداوند و گاه به معنی یکی شدن. به هر حال آنچه مسلم است این است که با رسیدن به آزادی، تناسخ و تمام رنجهای بعدی آن برای همیشه متوقف می شود. اگرچه اتحاد محدود در این زندگی حاصل می شود، اتحاد واقعی تنها پس از مرگ صورت می گیرد و همچنین هنگامی که روح انسان از تمام امیال پاک شده باشد.
آیین سیک برای رسیدن به رهایی این راه ها را پیش می نهد: انجام دادن اعمال نیک و کوشش برای تهذیب نفس از تمام تمایلات ناپسند، تکرار اسم خداوند در قلب، پناه بردن به گورو و غیره. اما علیرغم همه این تلاش ها رهایی بدون لطف خداوند میسر نیست. لطف او حتی برای شکل دادن به کوشش های خالصانه فرد برای آزادی ضروری است. اما در اینجا سؤالی مطرح می شود و آن اینکه چگونه و چرا خداوند لطف ازلی خود را به یکی ارزانی می دارد و به دیگران نه؟ پاسخ این است که این موضوع تا حد زیادی یک راز است. انسان شناخت کاملی از مقدرات خداوند ندارد. با همه اینها به عنوان دستورالعمل کلی برای کسب لطف خداوند اشاره می شود که کوشش انسان بر اساس عشق و ایمان به خداوند چنین لطفی را ایجاب می کند. همچنین به نظر می رسد تا آنجا که به مسأله نیل به رهایی مربوط می شود، گورو (معلم دین سیک) نقش مهمی در دین سیک دارد و بدون کمک او، سعادت و رهایی در دین سیک تصورپذیر نیست. بیعت با گورو برای رهایی ضروری است و بدون یاری او مصاحبت با سانت (مرشد روحانی)، رهایی ممکن نخواهد بود....


منابع :

  1. مرضیه (لوئیز) شنکایی- دین شناسی تطبیقی- کدرنات تیواری- صفحه 218-214

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/19445