چالش هاى رابطه دین و اخلاق

رابطه دین و اخلاق در جوامع کنونى دچار چالش هایى شده است. از جمله این چالش ها عبارت است از:

عدم التزام به اخلاق دینى
اخلاق دینى در جوامع دینى گسترش نمى یابد و به همین دلیل، بسیارى از متدینان، التزام عملى به اخلاق دینى ندارند. دروغ گویى، نداشتن وجدان کارى، رشوه خوارى و ده ها نمونه دیگر از این قبیل، در جوامع اسلامى، بر این مدعا دلالت دارد. این بحران اخلاقى که در چالش نخست ذکر شده است، بسیار جان سوز و دردناک است و نگارنده از مشاهده آن در برخى جوامع، رنج فراوان برده است؛ ولى باید توجه داشت که اولا، این حادثه کلیت و عمومیت ندارد و همه جوامع اسلامى را شامل نمى شود علاوه بر این که برخى جوامع لائیک و سکولار نیز از پىامدهاى فجیع بى بند و بارى و بى اخلاقى رنج مى برند؛ ثانیا، التزام عملى نداشتن به الزامات اخلاقى، معلول عوامل فراوانى است که باید به آنها با دقت عنایت داشت و ارتباطى با اخلاق دینى ندارند؛ از جمله آن عوامل، مى توان به فقدان شأن اجتماعى و حقوقى براى اخلاق، نگاه تکریم آمیز نداشتن به علم اخلاق، تحویل اخلاق به عرفان در پاره اى از عارفان اسلامى، نگاه تک بعدى به دین، حاکمیت علم سکولار در محافل دانشگاهى، بحران تعارض سنت و مدرنیسم و بحران هویت در اثر نفوذ فرهنگ بیگانه اشاره کرد.

تضاد در اخلاق دینى
اخلاق دینى به جهت تعدد ادیان، گرفتار احکام متفاوت و متضاد و متشتت مى گردد؛ به همین دلیل، حاکمیت اخلاق سکولار بر اخلاق دینى ترجیح دارد. این چالش نیز قابل حل است؛ براى این که اولا، اخلاق سکولار نیز از رویکردها و ره یافت هاى مختلفى برخوردار است و به احکام اخلاقى متعارض منجر مى شود. این رویکردها تنها در نفى اخلاق دینى مشترک اند؛ ثانیا، در جوامع دینى مى توان بر اساس اکثریت قاطع متدینان به یک دین خاص، اخلاق دینى را حاکم قرار داد و از تشتت و تهافت جلوگیرى کرد؛ ثالثا، در جوامعى که اکثریت قاطعى وجود ندارد، مى توان از مشترکات اخلاقى ادیان مختلف بهره گرفت.

ترجیح اخلاق سکولار بر اخلاق دینى
اخلاق سکولار، بر اساس مبانى اومانیسم، حق مدار و تأمین کننده مصالح افراد و جامعه است؛ ولى اخلاق دینى تنها به تکالیف میان عبد و مولا توجه دارد. این اشکال نیز بى مهرى به دین را نشان مى دهد؛ چرا که حقوق بدون تکالیف و الزامات، تحقق پذیر نیستند و تفکیک این دو در عالم واقع امکان پذیر نیست؛ علاوه بر این، فقه و اخلاق اسلامى، مشتمل بر حقوق و تکالیف متعدد است و تکالیف اسلام نیز مبتنى بر مصالح واقعى انسان ها وضع گردیده است.

عدم پاسخ گویى اخلاق دینى به مقتضیات زمان
اخلاق دینى براى جهان متغیر، احکام خاصى ندارد و احکام ثابت اخلاق دینى نیز جواب گوى مقتضیات زمان نیست. پاسخ این شبهه این است که اولا، با فرض ثابت هاى اخلاقى، اخلاق دینى، جوابگوى نیازهاى اخلاقى ثابت است و این شبهه مطلقا با اخلاق دینى منافات ندارد؛ ثانیا، همچنان که احکام اسلام در عرصه فقه به احکام ثابت و متغیر تقسیم مى گردند و به نیازهاى ثابت و متغیر فقهى مردم پاسخ مى دهند، احکام اخلاقى نیز به احکام انعطاف پذیر و انعطاف ناپذیر منشعب مى شوند؛ به همین دلیل در روایات، آداب از فضایل تفکیک شده اند.


منابع :

  1. دكتر عبدالحسين خسروپناه- كلام جديد- صفحه 470-468

  2. دكتر عبدالحسين خسروپناه- اخلاق قرآنى

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/19712