فرستاده ای برای تمام جهانیان

خداوند در آیه ی 28 از سوره مبارکه سبأ، وسعت دعوت پیامبر (ص) و عمومیت نبوت او به همه انسانها اشاره کرده مى گوید: «و ما أرسلناک إلا کافة للناس بشیرا و نذیرا و لکن أکثر الناس لا یعلمون؛ ما تو را نفرستادیم مگر براى همه مردم جهان در حالى که همگان را به پاداشهاى بزرگ الهى بشارت مى دهى، و از عذاب الهى انذار مى کنى، ولى اکثر مردم از این معنى بی خبرند.»
"کافة" از ماده "کف" به همان معنى کف دست است، و از آنجا که انسان با دست خود اشیاء را مى گیرد، یا از خود دور مى کند این کلمه گاهى به معنى "جمع کردن" و گاهى به معنى "منع کردن" آمده است. آنچه پس از دقت و تأمل در این آیه معلوم می شود این است که کافة به معنای عامه، حال از برای «الناس» می باشد و تقدیر آیه این است «وما أرسلناک ألا للناس کافة؛ یعنی ما تو را مبعوث نساختیم و نفرستادیم مگر برای همه ی مردم.» و این جمله مساوی است با این جمله که گفته شود: «رسالت تو عمومی و جهانی و ابدی است» زیرا در غیر این صورت پیامبر همه ی مردم نخواهد بود. اما احتمال اینکه «کافة» به معنای «بازدارنده مردم از گناه» و حال از «ک» (أرسلناک) باشد بسیار ضعیف است به دو دلیل:
1- با بودن کلمه ی (نذیرا) در ذیل آیه نیازی به کلمه ی «کافة» به آن معنا نیست زیرا اگر «کافة» به معنای بازدارنده است منظوراین است که پیامبر گرامی (ص) با تذکر و یادآوری عذابهای الهی که برای گناهان و کارهای زشت مقرر شده است مردم را از گناه باز دارد مثلا بگوید: شراب نخورید زیرا شراب خوار به عذابهای دردناک الهی گرفتارخواهد شد و روشن است که معنای «انذار» هم همین است زیرا انذار به معنای ترساندن مردم است از عذاب الهی.
2- در قرآن مجید همه جا کلمه ی کافه به معنای عامه استعمال شده است مانند: «یا أیها الذین آمنوا ادخلوا فی السلم کافة؛ اى کسانى که ایمان دارید! همگى به طاعت خدا درآیید.» (بقره/ 208) «وقاتلوا المشرکین کافة کما یقاتلونکم کافة؛ و [نیز] همان طور که مشرکان جملگى به جنگ با شما بر مى خیزند شما هم جملگى به جنگ با آنها برخیزید.» (توبه/ 36)
«و ما کان المؤمنون لینفروا کافة؛ و مؤمنان را وظیفه نیست که همگى [به سوى جهاد] کوچ کنند.» (توبه/ 122) در تمام این آیات «کافة» به معنای «عامه» آمده است و نیز در روایتی که ذیلا نقل می شود همین معنا را تأیید می کند:
1- ابوهریره می گوید: رسول اکرم (ص) فرمود: «أرسلت إلی الناس کافة و بی ختم النبیون؛ من به سوی همه ی مردم مبعوث شده ام و پیامبران الهی با من ختم شدند و پس از من پیامبر دیگری نخواهد آمد.»
2- خالد بن معدان می گوید: رسول اکرم (ص) فرمود: «بعثت إلی الناس کافة؛ من به سوی همه ی مردم مبعوث شده ام.»
توجه دارید که در این دو روایت کافه به معنای عامه و حال برای «الناس» می باشد و این خود دلیل روشنی است بر این که کافه در آیه ی مورد بحث هم، به معنای عامه و حال از «الناس» می باشد و در حقیقت باید گفت پیامبر گرامی (ص) در این دو روایت مضمون همین آیه را بازگو کرده اند.
در حدیثى که بعضى از مفسران به تناسب آیه فوق ذکر کردند عمومیت دعوت پیامبر به عنوان یکى از افتخارات بزرگش منعکس است، آنجا که مى گوید: «اعطیت خمسا- و لا اقول فخرا- بعثت الى الاحمر و الاسود، و جعلت لى الارض طهورا و مسجدا، و احل لى المغنم و لا یحل لاحد قبلى، نصرت بالرعب فهو یصیر امامى مسیرة شهر، و اعطیت الشفاعة فادخرتها لامتى یوم القیامة؛ پنج چیز خداوند به من مرحمت فرموده- و این را از روى فخر و مباهات نمى گویم (بلکه به عنوان شکر نعمت مى گویم)- من به تمام انسانها از سفید و سیاه مبعوث شدم و زمین براى من پاک و پاک کننده و همه جاى آن مسجد و معبد قرار داده شده، غنیمت جنگى براى من حلال است در حالى که براى هیچکس قبل از من حلال نشده بود، من به وسیله رعب و وحشت در دل دشمنان یارى شده ام (و خداوند رعب ما را در دل خصم ما افکنده) به طورى که در پیشاپیش من به اندازه یک ماه راه طى طریق مى کند، و مقام شفاعت به من داده شده و من آن را براى امتم در قیامت ذخیره کرده ام.»
گرچه در حدیث فوق تصریحى به تفسیر آیه نشده، ولى احادیث دیگرى در این زمینه داریم که یا در آن تصریح به تفسیر آیه شده، و یا تعبیر" للناس کافة" که همان تعبیر آیه فوق است آمده و همگى نشان مى دهد که آیه فوق ناظر به جهانى بودن دعوت پیامبر (ص) مى باشد.
در پایان این بحث باید این نکته را گوشزد کنیم که آیاتی که به آنها برای خاتمیت پیامبر اکرم (ص) استدلال شده است از نظر دلالت بر دو نوع می باشد.
1- آیه ی «ولکن رسول الله و خاتم النبیین» که با صراحت کامل می رساند که باب نبوت به طور مطلق بسته شده، خواه دارنده ی آن دارای کتاب و شریعت باشد و یا تنها مروج شریعت پیامبر پیشین شمرده شود.
2- چهار آیه ی دیگر (سبأ/ 28، فصلت/ 41- 42، انعام/ 19، فرقان/ 1) فقط این اندازه دلالت دارد که پس از رسول اکرم (ص) و شریعت اسلام شریعت، و کتاب آسمانی دیگر که ناسخ قرآن و شریعت اسلام باشد نمی آید و بیش از این دلالت ندارند. 


منابع :

  1. ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد ‏19 صفحه 92

  2. جعفر سبحانی- منشور جاوید- جلد 7 صفحه 334

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/19947