انعکاس فعالیت های وجدانی بر دیگران

«در سپتامبر 1906 در ژوهانسبورک اجتماع هندیان به طرز باشکوهی سوگند به اتخاذ رویه «مقاومت منفی» یاد کردند. کلیه آسیاییان از هر تیره و نژاد و از هر طبقه مذهب ازغنی دراین امر به ایشان پیوستند و چینیان مقیم آفریقا با هندیان سخت متحد شدند، هزاران هزار از ایشان را به زندان ها انداختند و چون زندان به قدر کافی بزرگ نبوده، گروه کثیری را در معادن محبوس ساختند، لیکن چنین به نظر می رسید که زندان نیرو و نشاطی به ایشان می بخشد. ژنرال سموتس (SMUTS) که مأمور زجر و شکنجه ایشان بود، آنان را به نام «معترضین با وجدان» می خواند» (رومن روان)
«روح مردان رستگار به هنگام خواب در آسمانی اسرارآمیز سیر می کند. شعاعی از این آسمان بر اسقف تایید بود. این درعین حال یک شفافیت نورافشان بود، زیرا این آسمان در درون او قرار داشت، این آسمان وجدان او بود.» (ویکتورهوگو)
«می خواهم مچت را بگیرم، درون چشمانت نگاه کنم، به قدری سخت که وجدان ناراحتت از پشت نقاب تزویر، رنگ چهره ات را آشکار کند.» (شیلر)
«وجدان او به اطرافیان سرایت می کرد.» (بالزاک)
«این صدا که در آغاز چنان ضعیف بود و از تاریک ترین نهانخانه وجدانش بیرون می آمد، متدرجا درخشان و مدهوش بود.» (ویکتورهوگو)
«بعد چشمان آبی رنگش را که نور شرافت از آن ها می بارید به روی هم صحبتش دوخت.» (بوریس گورباتف)
«در مردمک دیدگانش نور دقت و بازگشت وجدانش برق می زند.» (ویتکورهوگو)
قیافه اشخاص اگر چه نماینده کامل خود پدیده های هوش و استعداد و قریحه و تفکر نیست، ولی کاملا مشهود نیست که ترس و شادی و امید و نومیدی و تفکر و تحیر و مهرورزی و کینه توزی و... در هنگام فعالیت در قیافه انسان ها نمودار می گردد. از سه طریق، جریان درون انسانی ممکن است آشکار گردد:
اول- چشم انسانی با جولان گوناگون و خیرگی های مختلف و تمرکز آن به یک سمت و شکل قرار گرفتن سیاهی آن در وسط سفیدی و... تا اندازه زیادی می تواند گویای چگونگی جریانات درونی انسان بوده باشد، و از روزگاران کهن گفته اند که: «العین باب الروح»؛چشم درب روح است.
دوم- گوش انسانی نیز در شنیدن صداها و کلمات در هنگام یک جریان بالخصوص در درون، بازیگری های قابل توجهی انجام می دهد
سوم- زبان است. تکلم انسان در انتخاب جملات و الفاظ و تکیه های صوتی و قطع و پیوستن کلام، همه و همه در موقع فعالیت درونی درباره امور فوق، از حال عادی بیرون خواهد بود. اما زیباترین و متین ترین نمود تمام فعالیت های درونی عبارت است از: ظهور فعالیت وجدان در قیافه و تکلم انسانی. هیچ حالتی مانند حالت فعالیت وجدان، ملکوتی تر و زیباتر نمی باشد، به جز قیافه کسی که درحال توجه به خداوند است.
اگر چه همه نمود های فعالیت های درونی انسان ها قابل سرایت به دیگران می باشد ولی دو نمود مزبور مانند خود فعالیت وجدان و توجه به خداوند زیباتر و اسرارآمیزتر نمی باشد و عجیب تر این است که چنان که ویکتورهوگو می گوید، حتی درهنگام خواب که روح فعالیت معمولی را ندارد، باز عظمت روح انسان با وجدان، شعاع خود را در قیافه شخص نمودار می سازد.


منابع :

  1. محمدتقی جعفری- وجدان- صفحه 157-159

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/210373