رابطه پرستش های گفتاری و رفتاری انسان

برای اینکه مفهوم و معنی پرستش روشن شود و تعریف صحیحی بتوانیم از آن به دست آوریم لازم است دو مقدمه ذکر کنیم: پرستش یا قولی است یا عملی. پرستش قولی عبارت است از یک سلسله جمله ها و اذکار که به زبان می گوییم مانند قرائت حمد و سوره و اذکاری که در رکوع و سجود و تشهد نماز می گوییم و ذکر لبیک که در حج می گوییم. پرستش عملی مانند قیام و رکوع و سجود در نماز یا وقوف عرفات و مشعر و طواف در حج. غالبا عبادت ها، هم مشتمل است بر جزء قولی و هم بر جزء عملی مانند نماز و حج که هم بر جزء قولی مشتمل اند و هم بر جزء عملی.
اعمال انسان بر دو نوع است: بعضی از اعمال خالی از منظور خاص است و به عنوان علامت یک چیز دیگر صورت نمی گیرد بلکه صرفا به خاطر اثر طبیعی و تکوینی خودش صورت می گیرد مثلا یک کشاورز از آن جهت یک سلسله کارهای مربوط به کشاورزی را انجام می دهد که اثر طبیعی آن کارها را بگیرد. کشاورز کارهای کشاورزی را به عنوان سمبل و علامت و به عنوان ابراز یک سلسله مقصودها و احساس ها انجام نمی دهد، همچنین یک خیاط در کارهای خیاطی. ما که از منزل به طرف مدرسه حرکت می کنیم از حرکت خود جز رسیدن به مدرسه نظری نداریم، نمی خواهیم با این کار خود یک منظور دیگر ابراز کرده باشیم. ولی برخی از کارها را به عنوان علامت یک سلسله مقصودها و ابراز نوعی احساسات انجام می دهیم مانند اینکه به علامت تصدیق سر خود را رو به پایین می آوریم و به علامت فروتنی، دم در می نشینیم و به علامت تعظیم و تکریم شخص دیگر خم می شویم. بیشترین کارهای انسان از نوع اول است و کمترین آن از نوع دوم، ولی به هر حال قسمتی از کارهای انسان از این نوع است که کاری برای ابراز مقصودی و نشان دادن احساسی صورت می گیرد. این نوع کار در حکم کلمات و الفاظ و لغات مستعمل و رایج است که برای افاده یک منظور و ابراز یک نیت به کار می رود.
روح و ماهیت عبادت
آنچه انسان در عبادت قولی و عملی خود ابراز می دارد چند چیز است: 1- ثنا و ستایش خدا به صفات و اوصافی که مخصوص خداست یعنی اوصافی که مفهومش کمال مطلق است مثلا علم مطلق، قدرت مطلقه، اراده مطلقه. معنی کمال مطلق و علم مطلق و قدرت و اراده مطلقه این است که محدود و مشروط به چیزی نیست و مستلزم بی نیازی خداوند است. 2- تسبیح و تنزیه خدا از هرگونه نقص و کاستی از قبیل فنا، محدودیت، نادانی، ناتوانی، بخل، ستم و امثال اینها. 3- سپاس و شکر خدا به عنوان منشا اصلی خیرها و نعمت ها و اینکه نعمت های ما همه و همه از اوست و غیر او وسیله هایی است که او قرار داده است. 4- ابراز تسلیم محض و اطاعت محض در برابر او و اقرار به اینکه او بلا شرط مطاع است و استحقاق اطاعت و تسلیم دارد. او از آن جهت که خداست شایسته فرمان دادن است و ما از آن جهت که بنده هستیم شایسته اطاعت و تسلیم در برابر او. 5- او در هیچ یک از مسائل بالا شریک ندارد. جز او کامل مطلق نیست، جز او هیچ ذاتی منزه از نقص نیست، جز او کسی منعم اصلی و منشا اصلی نعمت ها که همه سپاس ها به او برگردد نیست، جز او هیچ موجودی استحقاق مطاع محض بودن و تسلیم محض در برابر او شدن را ندارد. هر اطاعتی مانند اطاعت پیامبر و امام و حاکم شرعی اسلامی و پدر و مادر یا معلم باید به اطاعت از او و رضای او منتهی شود وگرنه جایز نیست. این است عکس العملی که شایسته یک بنده در مقابل خدای بزرگ است و جز در مورد خدای یگانه در مورد هیچ موجودی دیگر نه صادق است نه جایز.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- جهان بینی توحیدی- صفحه 42-45

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/21058