از ویژگی های برجسته نظام حقوق بشر در اسلام این است که انسان را در میان انبوهی از کلیات حقوقی، بدون ابزار سنجش و تشخیص رها نکرده است. انسان در هر عرصه ای نیازمند ابزاری برای تشخیص درست از نادرست و حق از باطل است. بهترین نظام حقوقی آن است که ابزار این تشخیص را به تناسب مختصات خود برگزیند و به پیروانش عرضه کند. اگر این تناسب رعایت نگردد، ارائه آن ابزارها چندان کارساز نخواهد بود. از این گذشته، چنین ابزاری هنگامی سودمند و کارگشاست که همواره و در هر وضعیتی با انسان همراه باشد. شاید بتوان برای برخی از تشخیص ها از ابزارهای پیشرفته و نو ساخته کمک گرفت، اما چه سود هنگامی که بشر آن ابزارها را همواره در اختیار نداشته باشد؟ آیا می توان یک نظام حقوقی را تنها مقید به همان لحظه هایی ساخت که بشر آن ابزارها را در اختیار دارد؟
قرآن کریم و عترت (ع) ابزار سنجش در نظام حقوق بشر اسلامی را به انسان معرفی کرده اند. نظام حقوقی با روح و جان انسان پیوند دارد؛ از از این رو ابزار شناخت حق از باطل باید از روح آدمی ریشه گیرد. نیز باید در هر حال، بتوان از آن بهره برد. این ابزار عبارت است از «پسند و ناپسند خود». با این میزان، انسان، که خواستار لذت ها و خیرات برای خود است، همان ها را برای دیگران هم می خواه و نیز ستم و تعدی را که برای خود نمی پسندد، برای دیگران نیز روا نمی دارد. امام علی (ع) این معیار را برای فرزندش حسن بن علی (ع) چنین باز می گوید: «جعل نفسک میزانا فیما بینک و بین غیرک؛ خواست خود را در روابط میان خویش و دیگران معیار قرار ده.»
این بدان معناست که هر چه را برای خویش می پسندی، برای دیگران نیز بپسند و هر چه را برای خود دوست نمی داری، برای دیگران هم دوست مدار.
این معیار بهترین ابزار سنجش حق و باطل حقوقی است. بر همین مبناست که قرآن کریم انسان ها را فرا می خواند تا همواره خد باشند و از خود فرا نروند و بدانند که معیار تشخیص حق و باطل حقوقی، همان خود آنهاست: «علیکم انفسکم؛ بر شما باد که مواظب خود باشید.»