نمونه ای پزشکان مشهور مسلمان

جابربن حیان، به احتمال زیاد از نخستین شیعیانی است که به علم طب توجه فراوان نشان داده است. جابربن حیان، چندین کتاب در علم طب نوشته است که عناوین بعضی از آن ها عبارتند از: رساله فی الطب، السموم، نبض، التشریح فی الطب و اثر موسیقی در روان انسان و حیوان.

علی بن ربن طبری، نخستین پزشک برجسته مسلمان در نیمه اول قرن سوم هجری شناخته می شود. وی اهل شمال ایران بود، ولی در بغداد می زیست. فردوس الحکمه که نخستین کتاب منظم اسلامی در طب است، از آثار ارزشمند اوست. وی از منابع یونانی و سریانی و ظاهرا بدون مدد گرفتن از ترجمه های حنین و نیز از ترجمه های سانسکریت، به حد کمال بهره برداری کرده بود. کتاب وی نه تنها مشتمل بر اصول جهان شناختی کلی و همة شاخه های پزشکی است، بلکه در آن، بخش خاصی هم وجود دارد که به پزشکی هندی اختصاص یافته است. این کتاب بیش تر به جهت بحث گسترده اش درباره کالبد شناسی شهرت دارد.
در این دوره، تماس با منابع پزشکی اصلی یونانی و سریانی ادامه یافت. از کارهای دانش مردانی هم چون قسطی بن لوقا آشکار می شود که امثال وی از زبان های یونانی و سریانی آگاه بوده اند. او خود چندین کتاب پزشکی نوشت که اغلب آن ها تاکنون مورد تحقیق قرار نگرفته اند. زمانی که میراث پزشکی عمده جهان قدیم به عربی ترجمه شده و بر شالوده ای که توسط طبری و حنین بنا نهاده بودند، ریخته شد، پزشکی اسلامی دوره زرین خود را آغاز کرد. این اتفاق تقریبا بلافاصله پس از ظهور محمد بن زکریای رازی صورت گرفت.
ابوبکر محمد بن زکریای رازی، (313-251هـ. ق)، برجسته ترین پزشک اسلامی قرن سوم، از نخستین دانشمندانی است که طب و شیمی را با یکدیگر مربوط نموده و شفای بیمار را در اثر گذاری واکنش های شیمیایی در جسم بیمار می دانست. او نخستین طبیبی بود که تأثیر علل و عوامل روانی و روحی را در روند معالجه و طبابت درک کرد و معتقد بود چگونگی طبیعت و مزاج جسم، تابع ابعاد نفسانی آن است. از جمله گفته های او که در کتاب هایش آمده، این است: «طبیب باید صحت و سلامت را در فکر بیمار تزریق کند و او نسبت بهبودی امیدوار سازد، اگر چه خود به سلامت بیمار مطمئن نباشد، زیرا مزاج جسم، تابع چگونگی حالات روانی است.»
تأثیر وجود این حکیم بزرگ را از برخی آثار او، از قبیل: الحاوی، الطب المنصوری، الأسرار فی الکیمیاء، و کتاب های دیگر، که اعجاب پزشکان غرب را برانگیخته و به زبان های متعدد لاتین و غیره ترجمه شده است بهتر می توان دریافت. این کتاب ها تا مدت هایی طولانی در مباحث پزشکی، مرجع علمی غربیان بود و در فخامت شأن او همین بس که معاصران وی، او را طبیب مسلم مسلمانان دانسته و گفته اند: وی پدر طب عربی (اسلامی) است. مترجمان و شارحان نیز او را جالینوس عرب (اسلام) نامیده اند... گفته شده است: طب زمانی که مرده بود، جالینوس آن را زنده کرد، و زمانی که متفرق بود، رازی آن را جمع نمود، و زمانی که ناقص بود، ابن سینا آن کامل کرد. موقعیت پزشکی رازی، تا آن درجه بود که عضدالدوله دیلمی او را به ریاست بیمارستان عضدی بغداد تعیین کرد. از تألیفات برجسته و تعیین کننده او در طب، کتاب الجدری و الحصبه می باشد. این رساله، آیتی است در بررسی های مستقیم و تحلیل و تجزیه دقیق علمی و صحیح در بیماری های مسری و نخستین کوششی است که در تعیین فرق میان نتیجه معاینات صوری و تحلیل دقیق در خصوص بیماری حصبه و آبله صورت گرفته است. برای دریافت ارزش این رساله، کافی است بدانیم که ترجمه این کتاب به زبان انگلیسی، بین سالهای 1498 و1866 میلادی حدود چهل بار تجدید چاپ شده است. این رساله به چند زبان لاتین و غیر لاتین نیز ترجمه شده است. در این رساله، قدیمی تریم توصیف بالینی آبله آمده است. بنابر گفته جرج سارتن، رساله مورد بحث، یکی از درخشان ترین آثار طب اسلامی محسوب می شود. اما کتاب «الحاوی» مشهورترین تألیف او در طب است و امتیاز این کتاب به خاطر بررسی های بالینی آن اسیت که قبل از آن شناخته نشده بود.
مستشرق معروف، ماکس میرهوف، ملاحظه بالینی رازی را 33 مورد شمرده، که غالب آن ها بر ظرایف و مطالب مفید مشتمل است. مقصود از ملاحظات بالینی، آن است که: طبیب سیر بیماری و نشانه های آن را در وجود مریض به صورت مستقیم تحت نظر و مراقبت قرار دهد و تغییرات کوچک و بزرگ حالات بیمار را در نظر بگیرد. به اتفاق بسیاری از اطبای بزرگ مسلمان، رازی بزرگ ترین طبیب بالینی و کلینیکی بود. اوبیش او دویست تألیف از خود به یادگار گذاشته است.

رازی، پزشکی بالینی و طب کودکان
«رازی اولین پزشکی بود که کتاب ویژه تشخیص تقریبی را تدوین کرده است.» پروفسو هوارد پس از ذکر این موضوع، با حفظ بی طرفی کامل، از عظمت رازی در دانش پزشکی پرده برمی دارد. در این قسمت، بخش هایی از گفتار پروفسور لاپلان و پروفسور هوارد را درباره رازی نقل می کنیم:
«کتاب رازی، شرح بیماری هایی چون زکام، گوش درد چرکی، هیدروسفال، کچلی، تب خال، زرد زخم، آفت سر و گردن، چشم درد، فتق، انگل های روده، سنگ مثانه و عوارض معدی را در بر می گیرد. در این کتاب، به طور واضح و کامل و عملی و مرتب، نخست طرز تشخیص و سپس درمان را توضیح می دهد. رازی، هم چنین، درباره بیماری اعصاب، صرع، فلج و بی خوابی کودکان، در تألیفات خود نظریاتی ارائه می کند.
رازی، پدر طب کودکان بود. او نخستین کتاب تخصصی اصفال را به نام بیماری های عفونی آبله و سرخک، به دنیای طب کودکان تقدیم کرد. وی در این کتاب پا را از دایرة دانش استادان یونانی نظیر بقراط و جالینوس فراتر نهاده و از مسائلی که این دو درخصوص بیماری کودکان، نظیر عوارض چشمی، گوشی، بینی، حلقی و گلویی اطفال ذکر کرده اند، سخن می گوید و سپس درمان آن ها را شرح می دهد.
رازی در کتاب حاوی و تقسیم العلل، راجع به تشخیص تفریقی این دو عارضه کودکان نیز سخنانی ایراد کرده است. گرچه این آرون بود که در سال های 1610 تا 1641 میلادی دنیای غرب را با نام بیماری آبله کودکان آشنا کرد، ولی در حقیقت، پدر پزشکی اطفال در جهان، رازی است.» پروفسور هوارد و همکارش سپس می افزاید: «رازی با طرح عارضه ناشی از عطر گل ها در بهار، در دنیای طب، برای نخستین بار از عارضه آلرژی سخن به میان می آورد.» اضافه بر این، پروفسور لاپلان استاد دانشکده پزشکی فرانسه نیز در کتاب تاریخ پزشکی اطفال (1981م)، رازی را «پدر پزشکی اطفال» نامیده است. از سوی دیگر، سیریل الگود پزشک انگلیسی نیز در کتاب تاریخ پزشکی ایران چاپ کمبریج (1951م)، از رازی به عنوان اولین «پروفسور پزشک» یاد کرده است.

دکتر بوشن می نویسد: «جا دارد یادآور شویم که ابن سینا و رازی، ستارگان تابناک تاریخ پزشکی ایران و جهان در مورد روان شناسی یادداشت های زیادی از خود به جای گذاشته اند و از بیماران مبتلا به افسردگی، غمزدگی، هیستری، مالیخولیا و عوارض عصبی صرع، شرح حال مفصلی نوشته و حتی راه های روان درمانی آن ها را نیز شرح داده اند.»

علی بن عباس مجوسی برجسته ترین چهره پزشکی پس از رازی، ایرانی دیگری از مردم اهواز است که درمغرب زمین به اسم «Haly Abbas» شناخته شده است. او به طور خاص با کتاب جامع طبی خود «کامل الصناعه» معروف به کتاب الملکی، شهرت یافت. این کتاب که از نظر حجم و محتوا میان دوکتاب «الحاوی» و «الطب المنصوری» رازی جای دارد، از لحاظ بحث منطقی در موضوع و تحقیقی، در تاریخ طب بسیار معروف است. به طور کلی، قرن های چهارم و پنجم هجری، دوران ظهور بزرگانی از عالی ترین مردان و صاحبان درجه در رشته پزشکی بوده است. در حالی که مجوسی در زمینه پزشکی داخلی تسلط داشت، اندلس نخستین شخص از چهره های بزرگ پزشکی خود، یعنی ابوالقاسم زهراوی، از مردم مدینه الزهرا قرطبه را به جهان اسلام عرضه کرد که نام لاتینی وی عملا از شهرتی هم سنگ با شهرت نام پزشکان عرب در جهان اسلام برخوردار بود.
زهراوی بزرگ ترین جراح مسلمان بود و بخشی سی ام کتاب وی التصریف، که دائره المعارفی در پزشکی است، به مدت چندین قرن، راهنمای جراحی به شمار می رفت. دراین کتاب، به صورتی بسیار منظم، از جراحی در جهان اسلام بحث شده و درمتن آن، تصاویری از آلات جراحی که وی به کار می برده، نقش شده است. فصل جراحی التصریف که نخستین رساله مصور جراحی است، مشتمل بر سه جزء است:
جزء اول، در سوزاندن که در حدیث نبوی نسبت به آن توصیه شده و زهراوی برای درمان سکته آن را پیشنهاد کرده است. جزء دوم درباره عملیاتی که با کاربرد جراحی صورت می گیرد، و عمدتا به جراحی چشم و دهان مربوط می شود. جزء سوم پیرامون جراحی گونه های مختلف شکستگی و از جای در رفتن استخوان ونیز مسائلی از زایمان، بحث شده است. کتاب زهراوی به برکت ترجمة لاتینی آن انتشار فراوان یافت و بر جراحان ایتالیایی و فرانسوی، تأثیراتی ژرف گذاشت و توجه به آن، تا دوره جدید باقی بود.


منابع :

  1. محمدتقی جعفری- علم و دین در حیات معقول- صفحه- 192-187

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/210829