مسئله مداوای بیماری ها به وسیله موسیقی

از بررسی تحقیقات و بررسی های روانی که تاکنون درباره موسیقی درمانی انجام شده است، این نتیجه به دست می آید که استمدادهای موضعی و خصوصی متنوع از موسیقی درمانی ها درباره مداوای بیماری های روانی، مانند تسکین اضطرابات، به بهبودی دائمی توفیق نیافته اند. این ناتوانی عمدتا معلول ناشناخته ماندن روابط موسیقی و روان و مغز آدمی، چه در حال سلامت و چه در حال اختلالات روانی می باشد. به عبارت روشن تر تاکنون یک توضیح و استدلال (قابل قبولی در ارتباط نظم ضرب های موسیقی و کمیت و کیفیت) آنها با وضع روانی انسان ها در حال صحت و اعتدال ارائه نشده است تا برای تأثیرات آنها در حالات بیماری و عدم اعتدال روانی، توصیف و استدلال علمی صحیح مطرح گردد. اگر چنین توصیف و استدلال علمی صحیح وجود داشت، نمی بایست در قرن نوزده ازحوزه فعالیت های پزشکی تفکیک شده باشد؛ زیرا بنا به تحقیقات مولف کتاب «مقدمه ای بر موسیقی درمانی» تا قرن مزبور، کارهای بسیار زیادی درباره «موسیقی درمانی» صورت گرفته بود و می بایست این نوع درمان هماهنگ با فعالیت های پزشکی توسعه و رسمیت پیدا کند. به عبارت زیر دقت فرمایید:
«با وجود این که موسیقی در طول قرن نوزدهم، در درمان های پزشکی مورد استفاده قرار می گرفت، اما حوزة فعالیت های موسیقی و پزشکی تا اندازه ای از یکدیگر جدا شده بود و هر کدام رشد مخصوص خود را داشتند. همان طور که اشاره شد -در طول این قرن- مقالات و رساله هایی درباره نتایج درمانی موسیقی نوشته شد. اما به نظر می رسد که در این قرن از موسیقی به صورت درمان در موارد مشخص به طور محدود استفاده می شد تا این که به عنوان تئوری و فلسفه درمان پزشکی عمومی مطرح باشد.»
نیز در این کتاب می خوانیم:
«با وجود آن که در بحبوحه جهش های تکنولوژی قرن بیستم، ارتباط نزدیک سنتی که بین موسیقی و طب وجود داشت، عمیقا فراموش شد. گاهی تحقیقاتی علمی در طول تغییر قرن در مورد منافع موسیقی درمانی صورت می گرفت. در اواخر قرن نوزدهم چند نفر بررسی کاربرد اصول علمی تأثیر موسیقی درمانی را شروع کردند. از جمله در سال 1878 به مدت نیم ساعت به طور آزمایشی برای هزار و چهار صد بیمار روان پریش در بیمارستان نیویورک پیانو نواخته شد، تا این نظریه آزمایش شود که موسیقی به عنوان وسیله آرامش بخش می تواند به کار رود، گر چه این آزمایش نتایجی نداشت، اما منجر به کسب نگرش هایی در موسیقی درمانی شد.»
«ایسلن» تأکید داشت کسانی که موسیقی را در بیمارستان به کار می برند باید متوجه باشند که موسیقی مورد استفاده با حال و نیاز بیمار متناسب باشد. به نظر ایسلن موسیقی باید به عنوان یک درمان جنبی به کار گرفته شود. بنابراین، هرگز نباید با برنامه ها و روش های روزمره بیمارستانی تداخل پیدا کند.
البته اصل تجویز ضرورت ها همواره به قوت خود باقی است، یعنی اگر واقعا موسیقی بتواند از عهده درمان بیماری بر آید، بدون تردید به همان اندازه ضرورت، مداوا با هیچ مشکلی مواجه نمی گردد.


منابع :

  1. محمدتقی جعفری- موسیقی از دیدگاه فلسفی و روانی- صفحه 107-110

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/210969