سخنانی از نهج البلاغه درباره قاضی و قضاوت

روشن است که از ارکان عمده برپایی عدل، و تطهیر، جامعه، و زندگی کردن مردم بر اساس قسط «لیقوم الناس بالقسط؛ تا مردم به انصاف برخيزند.» (حدید/ 25) و احقاق حقوق محرومان، و سرکوب کردن مستکبران اقتصادی و جباران مالی و سلاطین بازار، و رسیدن به فریاد نارساری توده های مظلوم و مستضعف، حضور و وجود قضاوت صحیح و قاضی عالم و سالم است در جامعه. اگر قاضی چنانکه باید نبود (یعنی واجد شرایط بلکه جامع شرایط نبود، تا چه رسد به افراد کم سواد، نامتعهد، سست عنصر، پولدوست، رشوه گیر، فاسدالاخلاق، جنایتکار...)، حاصل کار قضاوت چه خواهد بود؟
سرنوشت طبقات محروم (که این قاضیان و دستگاههای قضایی باید حقوق مختلف آنان را از حلقوم زورمندان و رشوه دهان و توصیه داران و سرشناسان و ... پیروان بکشند و به دست آنان برسانند)، چگونه رقم خواهد خورد؟ اگر مسئولانی که باید اینگونه قاضیان را شناسایی کنند و بی هیچ ملاحظه طرد نمایند و کیفر دهند، نکردند چه؟ اگر پس از شناسایی، توصیه ها راه جنایت آمیز خود را پی گرفت چطور؟
علی (ع) می فرماید: «لاینتصر المظلوم بلا ناصر؛ هیچ ستمدیده ای نمی تواند حق خویش را بی کمک یاوری بگیرد.» و هیچ یاری و یاوری برای ستمدیدگان بهتر از «قضاوت صحیح» و «قاضی سالم» نیست.
اینک تعالیمی از «نهج البلاغه»:
(1)- «مبغوض ترین کسان در نزد خداوند قاضی عالم نمای کم سوادی است که مسئولیت قضاوت را پذیرفته است، و خود از چند و چون احکامی که صادر می کند آگاه نیست.»
(2)- «خونهای به ناحق ریخته از دست قاضیان نادان بی صلاحیت فریاد می کشند، و اموال (پایمال شده و به نادرست تصاحب گشته) از دست آنان داد می زنند.»
(3)- «با وجود یک خدا، و یک پیامبر، و یک کتاب، این همه اختلاف در قضاوت از چیست، و برای چه؟»
(4)- «باید رئیس جامعه اسلامی، همواره در مرکز حکومت، بر امور نظارت مستقیم داشته باشد، از جمله در امر قضاوت و دقت در کار حقداران و رسیدن حق به آنان.»
(5)- «باید با فضیلت ترین مردم در مسند قضاوت بنشیند.»
(6)- «قاضی باید در کار خویش توانا باشد، و در برخورد با مراجعان بر سر لج نیفتد، و هرگاه اشتباه کرد زود بپذیرد و از تسلیم شدن در برابر حق سر باز نزند.»
(7)- «قاضی باید سر سوزنی طمع نداشته باشد، و درباره موضوع پرونده تا آخرین مرحله ممکن تحقیق کند.»
(8)- «قاضی باید در امور مشتبه توقف کند و در پی دلیل باشد، از مراجعات خسته نگردد، و صبورانه در پی کشف موضوع افتد، و چون حکمی روشن گشت با قاطعیت تمام ابراز کند؛ باید تحت تأثیر خوشامدگویی قرار نگیرد، و هیچ عاملی او را از قاطعیت و حقیقت باز ندارد.»
(9)- «قاضی اگر با اعتماد به ظن و گمان خود (و بدون رسیدگیهای لازم یقین آور)، حکم کند ظالم است.»
(10)- «قاضیان (و عملکرد دستگاههای قضایی)، باید هماره زیر نظر و مراقبت باشند؛ همچنین باید قاضیان از نظر مادی و امکانات زندگی تأمین شوند، نیازی به مردم (و هدیه پذیری و رشوه گیری) نداشته باشند.»


منابع :

  1. محمدرضا حکیمی- کلام جاودانه- صفحه 175- 178

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/211102