مسائلی در ارتباط با جانگرایی در فرهنگ هند

آنچه که در فرهنگ هند شیوع و عمومیت دارد جان گرایی است که بیش از آن که مستند به استدلال و تعقل محض باشد متکی به احساسات است. می توان گفت پس از احساس وجود خدا و دریافت فروغ آن ذات اقدس احساس مزبور (جان گرایی) عالی ترین و پرمعنی ترین احساسات است که در وجود انسان سراغ داریم مخصوصا با نظر به اینکه هر اندازه که جان از رشد و کمال بالاتر برخوردار باشد عظمت و شرافت آن جهان بالاتر است. با این حال در این عنصر فرهنگی چند مساله با اهمیت وجود دارد که ما باید آنها را در نظر بگیریم:
الف. ارزش حیات مستند به چیست؟ آیا خود حیات ذاتا دارای آن عظمت و ارزش است که آدمی جز احترام و تقدیس در برابر آن کاری نمی تواند انجام بدهد؟
این نظریه صحیح نیست زیرا هر جانداری در هر حال و در هر موقعیت از امتیازات عالی و دارای ارزش برخوردار نیست بلکه حتی باعظمت ترین و کامل ترین حیوانات که انسان است گاهی چنان شر و فاسد می شود که حاضر است برای چند لحظه لذت و کامیابی خود نه تنها میلیون ها انسان و جاندار را نابود بسازد بلکه حاضر می شود در این راه همه جانداران را از روی زمین ریشه کن کند. اگر یک انسان از خونخوارانی مانند نرون و چنگیز برای قضیه ی مزبور نتواند استدلال کند و آن را بپذیرد هیچ حقیقتی برای او قابل اثبات نخواهد بود. آیا خدا آن ارزش و عظمت را در حیات به وجود آورده است؟
آری چنین است ولی باید در نظر گرفت که خداوند زمینه ی ارزش و عظمت حیات را در انسان قرار داده است ولی این زمینه قابل دگرگونی است مانند زمینه ی شرف و کرامت که خداوند متعال در ذات انسانها قرار داده است که اگر آدمی در این زندگانی مسیر فضیلت و تقوا و اصول اخلاقی را انتخاب ننماید سقوط و رکود او حتمی خواهد بود.
پدیده ی حیات هم از دیدگاه ارزش چنین است یعنی حیات پدیده ای است که خداوند استعداد به فعلیت رسیدن ارزش را در آن به ودیعت نهاده است. لذا اگر حیات از راه قانونی خود حرکت نکند، بدیهی است که آن استعداد از بین رفته و چه بسا که به ضد حیات مبدل گشته و مزاحم حیات دیگر جانداران خواهد بود. در این صورت است که حیات در منطقه ی ضدارزش ها قرار می گیرد.
بنابراین هیچ فرهنگ اصیل انسانی نمی تواند از ارزش پدیده ی حیات به طور مطلق دفاع نماید.
ب. آیا فرهنگی که برای حیات آن همه ارزش قایل می شود اجازه می دهد مردمی که خود را حامیان آن فرهنگ می دانند انسانهایی را تحت تاثیر تبلیغات و عوامل سیاسی به خاک و خون بکشند بدون این که ضرورت حیاتی قانونی آن را ایجاب کند؟ به عبارت دیگر فرهنگ هندی با داشتن یک عنصر جدی به نام جانگرایی کشتار مسلمانان را در آن سرزمین چگونه تفسیر می کند؟
ج. اعتقاد به تناسخ نیز که موجب تحمل شداید و ناگواری های بسیار دشوار و گاهی نابود کننده که خود بر ضد جانگرایی است و دست قدرت پرستان خودکامه را برای سلطه های خودخواهانه باز می گذارد، باید مورد تفسیر جدی قرار بگیرد، زیرا اگر تعقل و وجدان آدمی در این گونه موارد با شکست مواجه شود وجود حیات معقول به هیچ وجه قابل پذیرش نخواهد بود.


منابع :

  1. محمدتقی جعفری- فرهنگ پیرو فرهنگ پیشرو- صفحه 106-108

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/211498