ماجرای مکاشفه ای از علامه میرزامهدی آشتیانی

در کتاب آثارالحجه، مکاشفه علامه بزرگوار حکیم اسلامی فیلسوف بزرگ مرحوم مغفور حاج میرزا مهدی آشتیانی را نقل کرده است. این عالم بزرگ برایش مکاشفه ای رخ داد که واقعا شنیدنی است، ایشان فرمود: «من مبتلا به مرض یرقان بودم. وقتی مشرف شدم برای زیارت مشهد رضا (ع) به قصد این که از علی بن موسی الرضا (ع) سه حاجت بطلبم؛ یک حاجتم این که این مرضم خوب شود، حاجت دومم حاجت مخصوصی بود که ذکر نمی کنم، حاجت سوم نجات ایران از فتنه کمونیست بود.» موقع فتنه توده ای ها و گرفتن شمال ایران بود، که همان فتنه پیشه وری باشد که در سی سال قبل واقع شد. ایران در خطر بزرگی قرار گرفته بود. ایشان می فرماید: «خیلی ناراحت بودم. حرکت کردم برای مشهد مقدس. در اثنای راه حالم به هم خورد، بیهوش شدم.
همراهانم هم از سفر باز ماندند، در آن حال اغما مکاشفه ای به من دست داد. یک وقت دیدم از آسمان متصل نور به زمین می آید. متوجه شدم که صحرای عرفات است. دیدم نورهایی که می آید در یک قسمت است که همه خلق هم متوجه آن قسمت هستند. آن قسمت را نگاه کردم دیدم چهارده خیمه نورانی است که نور از آسمان به این چهارده خیمه، متصل در ایاب و ذهاب می باشد. پرسیدم: «چه خبر است؟» گفتند: «آن که از همه بزرگتر است، خیمه خاتم انبیا محمد مصطفی (ص) تا آخری آنها خیمه مهدی آل محمد امام ثانی عشر (ع) است.»
دویدم خودم را رساندم به رسول الله. مقابل رسول خدا عرض ادب و سلام کردم، گفتم: «یا رسول الله! سه حاجت دارم.» رسول خدا فرمود که «چون تو در راه زیارت فرزندم رضا (ع) هستی، می خواهی بروی سر قبر حضرت رضا (ع) این حاجتهایت را هم از آقا بگیر.»
از خیمه بیرون آمدم رفتم خیمه امام هشتم و اذن گرفتم. وارد شدم سلام کردم. خیلی به من رأفت و مهربانی کرد. گفتم: «یا مولا! سه حاجت دارم. آمده ام سر قبر شما برای این سه حاجت.»
یکی- یکی سه حاجتم را گفتم: اول خوب شدنم. دوم آن حاجت مخصوص، سوم رفع شر توده ای ها از ایران.
امام فرمود: «اما حاجت اولت، موضوع بیماری یرقان، صلاح تو این است. تو باید تا آخر عمر بیمار باشی، قبول کردم (گاه می شود خدا برای مؤمن مقامی تدارک کرده که به آن مقام نمی رسد مگر به یک نوع گرفتاری در دنیا).
حاجت دوم را فرمود: رواست و اما حاجت سوم که شاهد ماست به پیشه وری و توده ای ها و فسادها که هست، فرمود: راحت باش به این زودی تمامشان را رد می کنیم. رفع شر تمامشان خواهد شد.»
و این جمله را هم فرمود که تمام عرایضم مقدمه این جمله بود، فرمود: «شما ایرانیان مادامی که با قبور ما اهل بیت سر و کار پناهندگی دارید و به مجالس مصیبت ما علاقه مندید از هر سری در امانید.» واقعا همین است.»


منابع :

  1. آیت الله دستغیب- معارفی از قرآن- صفحه 217-218

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/211705