مقاله استاد محمدتقی جعفری در سمینار حقوق بشر مانیل

اجلاس کارگاه حقوق بشر در 21 اردیبهشت سال 1369 در مانیل برگزار شد که علامه محمدتقی جعفری یکی از سخنرانان بود، متن مقاله ایشان بدین شرح است:
1- بدان جهت که همه مواد کنوانسیون های بین المللی حقوق بشر مبتنی بر صلح و عدالت و آزادی و حیثیت انسانی است و هم چنین با نظر به مقدمه این حقوق که آرمان های عالی زندگی جمعی را با کمال صراحت متذکر شده است، لذا می توانیم بگوییم: مواد این حقوق یک عده قضایای قراردادی محض نیستند که زاییده توافقات صرف سیاسی باشند بلکه مربوط به حقوق آرمانها اخلاق و فرهنگ های متنوع بشری می باشند. و نیز با نظر به اینکه طرز برداشت جوامع بشری از حقوق طبیعی آرمانها و تنوع فرهنگ ها متفاوت است لذا این یک نیاز منطقی است که برای قانع ساختن دیدگاه های گوناگون و هماهنگ ساختن آنها بحث و تحقیقات مبسوطی انجام بگیرد.
2- شناخت مبانی حقوق جهانی بشر در اسلام و معرفت معانی و علل وضع و تفاوت آن با دیگر اعلامیه ها درباره حقوق جهانی انسان، نیازمند تحقیقات و درس و بررسی های متنوعی است؛ زیرا مبانی این حقوق محصول یک فقه گسترده است که فراگیر همه شئون حیات بشری است. فقهی که پاسخگوی ارتباطات اصلی انسانهاست (ارتباط انسان با خدا، با خویشتن، با جهانی که در آن زندگی می کند و با همنوعان خود که دیگر انسانها هستند).
حقوق جهانی بشر از دیدگاه اسلام که استخراج شده از فقهی وسیع است همه ابعاد مادی و معنوی نیازهای غریزی و والای انسانها را منظور می نماید و همان گونه که در مقدمه مواد حقوق جهانی بشر از دیدگاه اسلام آمده است روح را جسم عقل را با قلب آرمان های اعلای روحی و واقع گرایی و حقوق و تکالیف را با همدیگر هماهنگ ساخته و طبیعت را به ماورای طبیعت وصل نموده است.
به طور کلی مواد حقوق جهانی بشر از دیدگاه اسلام میان همه حقایق متقابل که قوانین بشری از در آمیختن آنها به یکدیگر و هماهنگ نمودن آنها ناتوان بوده است توازن و هماهنگی برقرار می سازد.
ما در این مقاله با اشاره به تاریخ وضع حقوق بشر از دیدگاه اسلام و مبانی آن فرق هایی را که مابین این دو نظام حقوقی (حقوق جهانی بشر از دیدگاه اسلام و حقوق جهانی بشر از دیدگاه ملل متحد) وجود دارد و باید برای تقویت متقابل دو نظام برای ارتقاء جهانی حقوق بشر به طور مشترک بررسی شود، به طور مختصر بیان می کنیم:
1- تاریخ وضع حقوق انسان در اسلام در حدود 600 سال پیش از منشور کبیر انگلیس می باشد که به صورت فرمانی به وسیله جان پادشاه انگلیس با اصرار پدران روحانی و اشراف و کسانی که دارای حقوق بوده اند تدوین شده است. دلیل روشن و قاطع این مطلب که تاریخ حقوق جهانی بشر از دیدگاه اسلام قدیم تر از این حقوق ها است این است که مواد این حقوق همگی مستند به نصوص قرآن و سنت و عقل و اجماع است که تاریخ دو مورد اول (کتاب و سنت) از آغاز ظهور اسلام بوجود آمده و عقل و اجماع فقهاء نیز در هر حال باید مستند به آن دو منبع بوده باشد یا حداقل مخالف آن دو نباشد. با این حال از این نکته مهم نباید غفلت بورزیم که اصول حقوق طبیعی که همه افراد بشر در برابر آنها مساوی هستند پیش از ظهور اسلام مطرح بوده است و چون در حقیقت مستند به فطرت عمومی افراد بشر است اسلام نیز با کمال وضوح آنها را در تکالیف و حقوق مطرح نموده است.
2- انگیزه های وضع و تدوین حقوق جهانی بشر سازمان ملل متحد همان گونه که در مقدمه آن آمده است لزوم شناسایی حقوق بشر که او را از تحقیر و اهانت رها بسازد و هم چنین تحقق آزادی و عدالت و صلح جهانی است بر مبنای کرامت و حیثیت ذاتی کل به اعضای خانواده بشری و حقوق مساوی آنها بدیهی است که برای تحقق واقعی چنین آرمان های انسانی حتما باید شرف و کرامت ذاتی انسان اثبات شود در صورتی که دانشگاه های دنیا هنوز برای اثبات این شرف و کرامت نه تنها اقدام صحیح علمی و فلسفی نمی نمایند بلکه متاسفانه نظریه اصالت قدرت از یک طرف و سلب قداست و شرف معنوی انسانی به علت ابتذال فرهنگی و تحلیل های بی اساس در اصول بنیادین تاریخ مانند مراحل سه گانه تاریخی پوزیتیویزم افراطی از طرف دیگر روز به روز بیشتر تقویت شده است. در صورتی که انسان از دیدگاه اسلام و دیگر ادیان حق الهی دارای کرامت ذاتی مطابق آیه 70 از سوره اسراء: «و لقد کرمنا بنی آدم» و دارای استعداد تکامل ارزشی والایی می باشد بنابراین دیدگاه درباره انسان توصیه و دستور بر همه جوامع بشری به اینکه باید حیثیت ذاتی و شرافت و کرامت انسانی مراعات شود یک امر کاملا منطقی است. از اینجا است که حقوق جهانی شر سازمان ملل برای تبدیل شدن به یک فرهنگ جهانی باید نخست این حیثیت ذاتی و شرافت و کرامت را برای انسانها اثبات کند و انسان را از دیدگاه تفکرات ماکیاولی و اصالت قدرت یا اصالت نفع که انسانها را گرگ خورنده یکدیگر می داند بیرون نموده و در جایگاه اصلی خود قرار دهد.
3- مبنای حقوق بشر از دیدگاه ملل متحد همان گونه که مطرح شده است هم زیستی مسالمت آمیز با صلح و آزادی و عدالت در جوامع بشری است و البته هیچ کس در آرمان بودن این امور تردیدی ندارد، ولی چنانکه مشاهده می کنیم، مجرد ادعای ضروری بودن این مبانی با کمک گرفتن از احساسات فطری بشری، برآورنده نیاز حقیقی انسانها برای به وجود آوردن دنیایی که همه افراد آن خود را از اعضای یک خانواده بدانند نبوده است. زیرا چنین ادعایی باید به مبنای خیلی عالی تری متکی باشد که از دیدگاه اسلام خدا است. یا حداقل برای ملزم ساختن همه کشورها اعم از پیشرفته و عقب مانده و در حال پیشرفت و قدرتمند و ضعیف و متدین و بی دین برای پذیرش و عمل به حقوق جهانی مزبور به یک مبنای علمی قابل قبول همگانی استناد شود.
4- تجارب تاریخی ما به خوبی اثبات کرده است که وضع و تدوین یک نظام حقوقی والا، مستلزم ضروری اجرای واقعی آن نبوده است. عمده علت این عدم اجراء دو چیز است: یکی تبعیض دیگری عدم آمادگی اجتماعی. این است که وضع و تدوین حتی عالی ترین حقوق برای جامعه ای که افراد آن از نظر تعلیم و تربیت برای پذیرش و عمل به آن آمادگی نداشته باشند درست مانند ساختن یک کاخ بسیار مجلل و باشکوه در قله یک کوه آتشفشان است.
به همین جهت ضروری است که برای آماده کردن همه جوامع بشری برای پذیرش و اجرای واقعی حقوق جهانی یک رشته اصول روانی و اخلاقی مشترک تعلیم داده شود. به همین جهت است که اسلام برای تعلیم و تربیت اخلاقی انسانها برای پذیرش و عمل به حقوق عموما اهمیت حیاتی می دهد.
5- حقوق جهانی بشر سازمان ملل موضوع فضیلت و کرامت ارزشی را برای انسانها نادیده گرفته است. در هیچ یک از مواد این حقوق، امتیازی به انسانهای بافضیلت و باتقوا و باکرامت مطرح نشده است. ولی از دیدگاه اسلام این امتیاز و اعلان آن برای تشویق انسانها به تکامل و قرار گرفتن آنان در موفقیت های شایسته زندگی اجتماعی ضروری است. این بدان معنا نیست که اگر امتیازی به انسانهای با فضیلت داده شد اخلالی به حقوق دیگر انسانها وارد شود. همان گونه که انسانهای صمیمی تر و خردمندتر و آگاه تر در همه جوامع انسانی از شایستگی انتخاب برای کارهای عالی تر برخوردار می باشند. اسلام با کمال صراحت این امتیاز را مطرح نموده است:
«یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قابئل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقاکم....» (حجرات آیه 13)
ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره ها و قبایلی (گوناگون) قرار دادیم تا (در زندگی) با یکدیگر هماهنگ شوید و با کرامت ترین شما نزد خدا باتقواترین شما است.
6- نظام حقوق جهانی بشر از دیدگاه اسلام مبتنی بر پنج حق اصلی است:
الف- حق حیات ب- حق کرامت ج- حق تعلیم و تربیت د- حق آزادی مسئولانه ه- حق مساوات ناشی از اتحاد انسانها در امور دوازده گانه، که علی رغم اهمیتش به واسطه کمی وقت صرفا در پاورقی مطرح گشته است و در اینجا به عرضه شعری در خصوص مساوات از شاعر، عارف و فیلسوف و دانشمند ایرانی قرن سیزدهم میلادی به نام مولوی اکتفا کرده و شرح مفصل موارد دوازده گانه اتحاد را موکول به سئوالات علاقه مندان در اوقات فراغت می کنم.
و اما مولوی در رابطه با حق مساوات می گوید:
این همه عربده و مستی و ناسازی چیست؟ *** نه همه همره و هم قافله و همزادند!
7- اجلاس اخیر سازمان کنفرانس اسلامی در تهران که با شرکت ده ها کشور اسلامی تشکیل شد موفق به بحث و بررسی و تنظیم اعلامیه حقوق بشر در اسلام گردید. مواد حقوق جهانی بشر از دیدگاه اسلام با برخورداری از اصول حقوق مبنایی پنج گانه (حق حیات، حق کرامت، حق تعلیم و تربیت، حق آزادی مسئولانه و حق مساوات ناشی از اتحاد انسانها در امور دوازده گانه) از یک وحدت و انسجام مهم برخوردار است. به همین جهت است که هیچ تناقضی در میان مواد آن دیده نمی شود. در صورتی که حقوق جهانی بشر ملل متحد به جهت عدم توجه به اصول مبنایی و لزوم وحدت و انسجام میان آنها از دادن پاسخ به تناقضی که در بعضی از مواد این حقوق دیده می شود ناتوان است. البته درست است که یکی از انگیزه های بسیار با اهمیت وضع و تدوین حقوق جهانی بشر به وسیله سازمان ملل متحد این بوده است که حقوق اساسی بشر و مقام و ارزش فرد انسانی تامین گردد. بدیهی است که این انگیزه مبتنی بر حق کرامت و حیثیت انسانها است که ماده اول این حقوق نیز با کمال صراح، لزوم مراعات آن را متذکر شده است. با این حال، آزادی بیان و قلم در ماده نوزدهم بدون هیچ قید و شرطی برای همگان تجویز شده است، در صورتی که این تعمیم در آزادی ممکن است متهی به اهانت بر شرف و کرامت مردم جامعه خود و یا اقوام و ملل دیگر بوده باشد. و همچنین ممکن است فساد اخلاقی و حقوقی و سیاسی را در جامعه خود نویسنده یا در جوامع دیگر ترویج نماید.
در صورتی که در ماده بیست و نهم (بند 2) تصریح شده است:
هر کس در اجرای حقوق و استفاده از آزادی های خود، فقط تابع محدودیت هایی است که به وسیله قانون منحصرا به منظور تامین شناسایی و مراعات حقوق و آزادی های دیگران و برای رعایت مقتضیات صحیح اخلاقی و نظم عمومی و رفاه همگانی در شرایط یک جامعه دمکراتیک وضع شده است.
علاوه بر این در همین ماده بیست و نهم (بند 1) می گوید:
هر کس در مقابل آن جامعه ای وظیفه دارد که رشد آزاد و کامل شخصیت او را میسر سازد. از این ماده می توان استفاده کرد که هر کس آن آزادی (مانند آزادی بیان) را می تواند محترم بشمارد که رشد آزاد و کامل شخصیت او را میسر سازد ولی مانع آن نباشد. و اگر با گروهی به نحوی از آزادی استفاده کردند که مانع رشد آزاد و کامل شخصیت دیگران گشتند، مابق مفاد این ماده چنین آزادی نه تنها محترم نیست بلکه باید از آن جلوگیری به عمل آورد.
8- انجام مطالعات دقیق بر روی این موضوعات و بر روی نظام اسلامی حقوق بشر می تواند موجب ارتقاء چشمگیر در مسائل مربوطه شده و توانایی هایی را که تاکنون پوشیده بوده اند در خدمت تقویت بیشتر حقوق بشر در سطح جهانی قرار دهد.
9- به هر حال، دانستن این امر مایه امیدواری است که اهمیت مطالعه حقوق بشر در اسلام مورد توجه صریح گزارش اخیر گزارشگر کمیسیون حقوق بشر قرار گرفت. در سایه تلاش های جاری، این امیدواری زیاد وجود دارد که تعمیق تفاهم بین کمیسیون حقوق بشر و ایران بر فضای هم چنان سیاسی و تبلیغی غالب بر کمیسیون، که مانع از رشد اطمینان و اعتماد است و پیشروی در همکاری بین ممالک و کمیسیون را محدود می سازد، فایق آید.
10- حق توسعه حقیقتا موضوع پراهمیتی است. لیکن در جهان سرشار از مادیات امروز حق توسعه عملا حقی است که فقط کشورهای قدرتمند توسعه یافته شمالی از آن بهره مند می گردند. این جهانی است که در آن میلیون ها تن از مردم در رنج هستند و تحت شکنجه دائم ناشی از گرسنگی، فقر و بیماری قرار دارند و بدین ترتیب حق حیاتشان زیر پا گذاشته شده است، لذا ممکن است صحبت از حق توسعه غیرواقعی باشد.


منابع :

  1. محمدتقی جعفری- پیام خرد- صفحه 54-61

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/211773