طریق انتساب سیادت در بحث تساوی حقوق زن و مرد

در زمینه تساوی حقوق زن و مرد شبهه ای مطرح می شود که: اگر بین زن و مرد تفاوتی نیست، و اگر پدر و مادر یکسانند، چرا در مسأله سیادت و انتساب به پیامبر اکرم (ع) – علیه آلاف التحلیه والثناه – کسانی که از طریق مادر به پیامبر منتسب هستند، محسوب نمی گردند و احکام فقهی از قبیل خمس و امثال آن بر اینها مترتب نیست؟ با این که ائمه اطهار علیهم السلام از طرف حضرت زهرا به پیامبر منسوبند؟ آیا این نشان ممتاز بودن قشر مردها در مقایسه با زنها نیست؟
جواب سؤال این است که هیچ امتیازی بین زن و مرد نیست چرا که اگر فقط پدر سید باشد، روشن است که بچه های او چه دختر باشد و چه پسر، سید محسوب می شوند و احکام فقیهشان به نحو سیادت مترتب است یعنی می تواند از خمس استفاده کنند و زکات بر آنها حرام است مگر زکات سادات، ولی اگر زن سیده بود فرزندان او چه پسر و چه دختر این حکم را ندارند. و این صرفا حکم فقهی است که در خصوص زکات و خمس آمده است، یعنی از یک مال نمی توانند استفاده کنند و از مالی دیگر می توانند استفاده کنند. گرچه مرحوم سید مرتضی- رضوان الله تعالی علیه- فتوا داده است که اگر از طرف مادر هم به بنی هاشم انتساب داشته باشد خمس به او تعلق می گیرد و بعضی از فقهای دیگر نظیر صاحب حدائق هم این فتوا را پذیرفته اند اما معروف بین امامیه آن است که فقط در صورتی از خمس می تواند استفاده کند که انتسابش از طرف پدر و فتوای معمول ما همین است.
البته در بسیاری از مسائل فقهی فرقی بین زن و مرد از نظر سیادت نیست از جمله، در باب محرومیت، هیچ فرقی نیست، خواه انسان از طرف مادر سید باشد یا از طرف پدر، با انبیای عظام و ائمه اطهار و مانند آن که ارتباط نسبی از طرف مادر دارند مسأله محرومیت یکسان است و نیز در مسأله حرمت نکاح – که غیر از محرومیت است، چون هر جا محرومیت است، حرمت نکاح هم به دنبال دارد اما هرجا حرمت نکاح باشد ممکن است محرومیت نباشد – باز هم فرق نمی کند.
بنابراین در تمام این ابواب فقهی فرقی نیست و در خصوص باب خمس و زکات هم که تفاوت قائل شده اند، به دلیل شهرتی است که بین فقها وجود دارد و اساس این شهرت روایت مرسله ای است که در روایت آمده که: اگر کسی از طرف مادر سید بود می تواند زکات بگیرد ولی خمس به او تعلق نمی گیرد بعد در ذیل روایت مرسله به آیه کریمه «أدعوهم لابائهم؛ آنان را به [نام] پدرانشان بخوانید.» (احزاب/ 5) استشهاد شده است، گرچه این تعلیل تام نیست ولی صدر روایت مرسله حجت و مورد استناد قرار گرفته و مورد فتوا است.
و در هر صورت امتیاز به این نیست که انسان از مالی بتواند استفاده کند و از مالی نتواند، این یک حکم فقهی است در خصوص باب خمس و زکات، لذا در جواب سؤالهای مرحوم سید مرتضی، وقتی از این بزرگوار سؤال کردند فرمود: که فرزندان دختری حقیقی انسان هستند نه مجازی و افکار جاهلی را اسلام محو کرده است. و گفته است نگویید زنها فقط وعاء و ظرفند و نگویید فرزندان پسران ما فرزندان ما هستند اما فرزندان دختری فرزندان مردم بیگانه اند، این شعر که در جاهلیت به عنوان یک شعر رسمی بود اسلام محو کرد و فرمود نگویید:
بنونا بنوا أبناءنا و بــــناتنا *** بنوهن أبناءالرجال الأباعد
پسران ما پسران پسران ما هستند، و پسر دختران ما، فرزندان مردان بیگانه اند. مرحوم سید مرتضی فرمودند این شعر باطل است و فرزندان ما فرزندان ما هستند خواه از اطرف ابناء و خواه از طرف بنات، لذا ایشان می فرماید: فرزند دختری حقیقتا فرزند است. حالا اگر در بعضی از موارد فقهی استثنا شده آن روی اصل دیگری است که آمده و کمتر عمومی است که تخصیص نخورده باشد و کمتر مطلقی است که تقیید نیافته باشد و در غیر موارد تخصیص حکم در عمومیتش باقی است.


منابع :

  1. آیت الله عبدالله جوادی آملی- زن در آئینه جلال و جمال- صفحه 430-432

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/211920