برتری عدالت بر جود از نظر امام علی

عدالت یکی از مسائلی است که به وسیله اسلام حیات و زندگی را از سر گرفت و ارزش فوق العاده یافت. اسلام به عدالت، تنها توصیه نکرد و یا تنها به اجراء آن قناعت نکرد بلکه عمده اینست که ارزش آنرا بالا برد. فرد باهوش و نکته سنجی از امام علی (ع) سوال می کند: «افضل العدل، او الجود؟؛ آیا عدالت شریفتر و بالاتر است یا بخشندگی؟ (نهج البلاغه، حکمت 437). مورد سوال دو خصیصه انسانی است. بشر همواره از ستم، گریزان بوده است و همواره احسان و نیکی دیگری را که بدون چشمداشت پاداش انجام می داده مورد تحسین و ستایش قرار داده است.
پاسخ پرسش بالا خیلی آسان به نظر می رسد: جود و بخشندگی از عدالت بالاتر است زیرا عدالت رعایت حقوق دیگران و تجاوز نکردن به حدود و حقوق آنهاست، اما جود اینست که آدمی با دست خود حقوق مسلم خود را نثار غیر می کند، آن که عدالت می کند به حقوق دیگران تجاوز نمی کند و یا حافظ حقوق دیگران است از تجاوز و متجاوزان، و اما آنکه جود می کند فداکاری می نماید، و حق مسلم خود را به دیگری تفویض می کند پس جود بالاتر است. واقعا هم اگر تنها با معیارهای اخلاقی و فردی بسنجیم مطلب از این قرار است، یعنی جود بیش از عدالت معرف و نشانه کمال نفس و رقاء روح انسان است، ولی علی (ع) برعکس نظر بالا جواب می دهد. علی (ع) به دو دلیل می گوید عدل از جود بالاتر است: یکی اینکه: «العدل یضع الامور مواضعها، و الجود یخرجها من جهتها؛ عدل جریانها را در مجرای طبیعی خود قرار می دهد اما جود جریانها را از مجرای طبیعی خود خارج می سازد». زیرا مفهوم عدالت این است که استحقاقهای طبیعی و واقعی در نظر گرفته شود و به هر کس مطابق آنچه به حسب کار و استعداد، لیاقت دارد داده شود، اجتماع حکم ماشینی را پیدا می کند که هر جزء آن در جای خودش قرار گرفته است. و اما جود درست است که از نظر شخص جود کننده که مایملک مشروع خویش را به دیگری می بخشد فوق العاده با ارزش است، اما باید توجه داشت که یک جریان غیر طبیعی است، مانند بدنی است که عضوی از آن بدن بیمار است و سایر اعضاء موقتا برای اینکه آن عضو را نجات دهند فعالیت خویش را متوجه اصلاح وضع او می کنند. از نظر اجتماعی چه بهتر که اجتماع چنین اعضاء بیماری را نداشته باشد تا توجه اعضاء اجتماع به جای اینکه به طرف اصلاح و کمک به یک عضو خاص معطوف شود، به سوی تکامل عمومی اجتماع معطوف گردد.
دیگر اینکه: «العدل سائس عام و الجود عارض خاص؛ عدالت قانونی است عام و مدیر و مدبری است کلی و شامل، که همه اجتماع را در بر می گیرد و بزرگراهی است که همه باید از آن بروند، اما جود و بخشش یک حالت استثنائی و غیر کلی است که نمی شود رویش حساب کرد»، اساسا جود اگر جنبه قانونی و عمومی پیدا کند و کلیت یابد دیگر جود نیست. علی (ع) آنگاه نتیجه گرفت «فالعدل اشرفهما و افضلهما؛ یعنی پس از میان عدالت و جود، آنکه اشرف و افضل است عدالت است» (حکمت، 437).
این گونه تفکر درباره انسان و مسائل انسانی نوعی خاص از اندیشه است بر اساس ارزیابی خاصی، ریشه این ارزیابی اهمیت و اصالت اجتماع است. ریشه این ارزیابی اینست که اصول و مبادی اجتماعی بر اصول و مبادی اخلاقی تقدم دارد، آن یکی اصل است و این یکی فرع، آن یکی تنه است و این یکی شاخه، آن یکی رکن است و این یکی زینت و زیور.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- سیری در نهج البلاغه- صفحه 113-110

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/21508