الغاء نفقه یا مهریه زن که بعضی می گویند، استقلال مادی زنان را به همراه دارد نتایج و آثار ذیل را خواهد داشت:
*سقوط و طرد پدر از خانواده و لااقل از اهمیت افتادن پدر و بازگشت به دوره مادر شاهی
*جانشین شدن دولت به جای پدر و مساعده و نفقه گرفتن مادران از دولت به جای پدر
*تضعیف احساسات مادری
*در آمدن مادری از صورت عاطفی به صورت شغل و کار و کسب
بدیهی است که نتیجه همه این ها سقوط کامل خانواده است که قطعا مستلزم سقوط انسانیت است. همه چیز درست خواهد شد و فقط یک چیز جای خالی خواهد داشت و آن سعادت و مسرت و برخورداری از لذات معنوی مخصوص کانون خانوادگی است. به هر حال منظور این است که حتی طرفداران استقلال و آزادی کامل زن و طرد پدر از محیط خانواده، وظیفه طبیعی زن را در تولید نسل مستلزم حق و مساعده ای و احیانا مزد و کرایه ای می دانند که به عقیده آنها دولت باید این حق را بپردازد. برخلاف مرد که وظیفه طبیعی او هیچ حقی را ایجاب نمی کند. البته برخلاف این نظریات، حتی در قوانین کارگری جهان حداقل مزدی که برای یک مرد قائل می شوند، شامل زندگی زن و فرزندانش نیز می شود؛ یعنی قوانین کارگری جهان نیز حق نفقه زن و فرزند را به رسمیت می شناسد.