لیاقت و فضیلت امام علی علیه السلام برای خلافت در نهج البلاغه

از مساله نص صریح و حق مسلم و قطعی که بگذریم مساله لیاقت و فضیلت مطرح می شود، در این زمینه نیز مکرر در نهج البلاغه سخن به میان آمده است، در خطبه شقشقیه (خطبه سوم نهج البلاغه) می فرماید: «اما و الله لقد تقصمها ابن ابی قحافه و انه لیعلم ان محلی منها محل القطب من الرحی ینحدر عنی السیل و لا یرقی الی الطیر؛ به خدا سوگند که پسر ابوقحافه خلافت را مانند پیراهنی به تن کرد در حالی که می دانست آن محوری که این دستگاه باید بر گرد آن بچرخد من هستم. سرچشمه های علم و فضیلت از کوهسار شخصیت من سرازیر می شود و شاهباز وهم اندیشه بشر از رسیدن به قله عظمت من باز می ماند».
در خطبه 197 اول مقام تسلیم و ایمان خود را نسبت به رسول اکرم (ص) و سپس فداکاریها و مواساتهای خود را در مواقع مختلف یادآوری می کند و بعد جریان وفات رسول اکرم (ص) را در حالی که سرش بر سینه او بود، و آنگاه جریان غسل دادن پیغمبر (ص) را به دست خود نقل می کند، در حالی که فرشتگان او را در این کار کمک می کردند و او زمزمه فرشتگان را می شنید و حس می کرد که چگونه دسته ای می آیند و دسته ای می روند و بر پیغمبر (ص) درود می فرستند.
و تا لحظه ای که پیغمبر (ص) را در مدفن مقدسش به خاک سپردند زمزمه فرشتگان یک لحظه هم از گوش علی (ع) قطع نگشته بود. بعد از یادآوری موقعیتهای مخصوص خود از مقام تسلیم و عدم انکار (بر خلاف بعضی صحابه دیگر) گرفته تا فداکاریهای بی نظیر و تا قرابت خود با پیغمبر (ص) تا جائی که جان پیغمبر (ص) در دامن علی (ع) از تن مفارقت می کند چنین می فرماید: «فمن ذا احق به منی حیا و میتا؛ چه کسی از من به پیغمبر در زمان حیات و بعد از مرگ او سزاوارتر است؟».


منابع :

  1. مرتضی مطهری- سیری در نهج البلاغه- 151-151

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/21667