رابطه تضادهای تاریخ با تضاد درونی انسان ها

در حدیثی که شیعه و سنی روایت کرده اند و در شیعه در کتاب کافی هست، آمده است که خداوند متعال فرشته را آفرید و او را از عقل محض ساخت و حیوان را آفرید و او را از شهوت محض ساخت و انسان را آفرید و در انسان این دو را سرشت فرشته و سرشت حیوان را با یکدیگر ترکیب کرد و از او انسان آفریده شد: «ان الله تعالی خلق الملائکه و رکب فیهم العقل و خلق البهائم و رکب فیهم الشهوه و خلق الانسان و رکب فیه العقل و الشهوه»؛ خداوند متعال ملائکه را خلق نمود و بر آنها عقل را سوار نمود و چهار پایان را خلق نمود و بر آنها شهوت را استوار نمود و انسان را خلق نمود و بر او عقل و شهوت را استوار نمود.
مولوی هم می گوید:
در حدیث آمد که خلاق مجید *** خلق عالم را سه گونه آفرید
بعد سه گونه را بر اساس همین حدیث که شیعه و سنی روایت کرده اند شرح می دهد. این ترکیب انسان به تعبیر حدیث از جنبه فرشته ای و جنبه حیوانی (یک موجود فرشته - حیوان)، قهرا در انسان دو گرایش متضاد به وجود آورده، گرایشی رو به بالا و گرایشی رو به پایین، گرایشی آسمانی و گرایشی زمینی. آنگاه خدا به انسان عقل و اراده داده است و او را در میان این دو راه مختار کرده است: «انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا»؛ او را در میان دو راه قرار داده و به او اراده مطلق و آزاد داده است که خودش از این دو، یکی را انتخاب کند. (انسان / 3).
تضادهای تاریخ هم از این تضاد سرشتی انسانها سرچشمه می گیرد، یعنی انسانهایی که در جهت آسمانی و عقلانی پیش رفته اند، گروه اهل حق و جندالله را تشکیل می دهند و انسانهایی که در حیوانیت سقوط کرده اند، انسانهای حیوان صفت و پست، گروه اهل باطل و جندالشیطان را. نبردهای انسانی تاریخ، صرف نبرد طبقه محروم با طبقه برخوردار به خاطر منافع نیست، نبرد طبقه حق جو با طبقه منفعت جو است.
البته قهرا طبقه محروم چون برای او هم فال است و هم تماشا. بیشتر گرایش به حق دارد، زیرا برای او حق دو خصلت دارد، یکی اینکه آن روح حق گرای او را و به تعبیر قرآن کریم روح حنیف او را، (که گفتیم "حنیف" یعنی حق گرا و حنیفیت یعنی حق گرایی)، آن خصلت حنیفیت او را ارضاء می کند، و دیگر آنکه ضمنا حقوقش را به دست می آورد. پس انسانیت در این مکتب ناشی از آن جنبه معنوی روحی ملکوتی انسان است برخلاف گرایشهای مادی انسان، و آنگاه انسان در میان این تضاد باید یکی را انتخاب کند.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- فطرت- ص 107-106

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/22269