نقد نحوه سیر تکامل تاریخ در بینش دیالکتیکی

هر چند در مجموع، حرکت تاریخ، تکاملی است، ولی بر خلاف نظریه ابزاری سیر تکاملی تاریخ جبری و لایتخلف نیست، یعنی چنین نیست که هر جامعه در هر مرحله تاریخی لزوما نسبت به مرحله قبل از خود کامل تر بوده باشد. نظر به این که عامل اصلی این حرکت انسان است و انسان موجودی مختار و آزاد و انتخابگر است تاریخ در حرکت خود نوسانات دارد، گاهی جلو می رود، و گاهی به عقب بر می گردد، گاه به راست منحرف می شود و گاه به چپ، گاهی تند می رود و گاهی کند و احیانا برای مدتی ساکن و راکد و بی حرکت می ماند، یک جامعه همچنانکه تعالی می یابد انحطاط پیدا می کند، تاریخ تمدن های بشری جز یک سلسله تعالی ها و سپس انحطاط ها و انقراض ها نیست، در عین حال همچنانکه "توین بی" و دانشمند شهیر معاصر گفته است: انحطاط تمدن ها امری اجتناب ناپذیر است، ولی تاریخ بشریت در مجموع خود یک خط سیر تکاملی را طی کرده است.
بر خلاف ابزاری سیر تکاملی بشریت به سوی آزادی از اسارت طبیعت مادی و شرائط اقتصادی و منافع فردی و گروهی، و به سوی هدفی بودن و مسلکی بودن و حکومت و اصالت بیشتر ایمان و ایدئولوژی بوده و هست. اراده بشر ابتدائی بیشتر تحت تأثیر محیط طبیعی و محیط اجتماعی و طبیعت حیوانی خودش شکل گرفته و متأثر شده است، ولی اراده بشر در اثر تکامل و فرهنگ و توسعه بینش و گرایش به ایدئولوژی های مترقی، در اثر تکامل فرهنگ و توسعه بینش و گرایش به ایدئولوژی های مترقی، تدریجا از اسارت محیط طبیعی و اجتماعی و غرائز حیوانی آزادتر شده و آنها را تحت تأثیر قرار داده است .


منابع :

  1. مرتضی مطهری- قیام و انقلاب مهدی- صفحه 44-43

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/22585