عصمت امام از نظر شیعه

از نظر علمای شیعه امام یعنی کارشناس امر دین، کارشناسی حقیقی که به گمان و اشتباه نیفتد و خطا برایش رخ ندهد. پیغمبر اکرم (ص) اسلام را برای مردم آورده است. باید لااقل برای مدتی کارشناسانی الهی در میان مردم باشند که اسلام را به خوبی به مردم بشناسانند. چنین شخصی را پیغمبر اکرم برای مردم تعیین کرده است. در اینجا مسئله عصمت پیش می آید. وقتی که شیعه امام را در چنین مقامی تلقی می کند که حافظ و نگهبان شریعت و مرجع مردم برای شناساندن اسلام است، همانطور که برای پیغمبر (ص) عصمت قائل است، برای او هم عصمت قائل است.
در مورد عصمت پیغمبر هیچکس شبهه نمی کند و امر بسیار واضحی هم هست. اگر برای ما قطعی شود که سخنی را پیغمبر اکرم فرموده، در صحت آن شک نمی کنیم و می گوئیم پس درست است. هیچوقت نمی گوئیم پیغمبر در اینجا اشتباه کرده است. کسی که خدا او را برای هدایت مردم فرستاده در حالیکه مردم به هدایت الهی نیاز داشته اند، نمی تواند انسانی جایز الخطا یا جایز المعصیه باشد. دو گونه خطاست: یکی اینکه عالما عامدا معصیت کند مثلا خدا به پیغمبر دستور بدهد که چنین بگو. بعد پیغمبر ببیند مصلحت و منفعت خودش طوری دیگری اقتضا می کند و آن سخن را به گونه ای دیگر برای مردم بگوید. واضح است که این بر ضد نبوت است. اگر امامت را به این شکل تعریف کنیم که امری است متمم نبوت از نظر بیان دین، یعنی به آن دلیل وجودش لازم است که وظیفه پیغمبر را در بیان احکام انجام دهد، به همان دلیل که پیغمبر باید معصوم از اشتباه و گناه باشد، امام نیز باید چنین باشد.
اگر کسی بگوید لازم نیست امام معصوم باشد و چنانچه اشتباهی کرد کس دیگری به او تذکر می دهد، می گوئیم ما نقل کلام به آن کس دیگر می کنیم، باز او نگهبان دیگری می خواهد، بالاخره شخصی باید باشد که به دلیل دارا بودن عصمت بتواند واقعا حافظ شرع باشد. علاوه بر این اگر امام خطاکار و گنهکار باشد، وظیفه دیگران است که او را به راه راست بیاورند و حال آنکه وظیفه دیگران اینست که مطیع امر او باشند. ایندو با همدیگر جور در نمی آیند.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- امامت و رهبری- صفحه 95-94

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/22701