مفاد دعوت زرتشت

در کتاب ایران از نظر خاورشناسان تالیف دکتر رضا زاده شفق، فصل دوم، ص 133 که تلخیص فصل هفتم و نهم از کتاب تاریخ شاهنشاهی ایران، تالیف "المستد" پرفسور تاریخ خاور زمین در دانشگاه شیکاگو است، نوشته شده است: "زرتشت پیام آسمانی خود را در اواسط قرن ششم (قبل از میلاد) در شمال غربی ایران آغاز کرد. نامش "زرتشتر" به معنی دارنده شتر زرین، و نام پدرش "پوروشسپ" یعنی دارنده اسب خاکستری رنگ، و نام مادرش "دوغدوا" یعنی کسی که گاوهای سفید دوشیده است و نام خانوادگیش "سپیتمه" یعنی سفید بوده است. تمام این نامها از یک زندگانی نیمه چوپانی حکایت می کند".
جان ناس در کتاب تاریخ جامع ادیان دعوت زردشت را در مطالب ذیل خلاصه می کند:
الف - اعلام بعثت خودش و دعوت مردم به قبول پیامبری او.
ب - از آن همه ارواح متعدده (رایج و معمول در میان مردم آن عصر) تنها یک روان خوب و نیکو که اهورامزدا بود پذیرفته و او را بالاترین و بزرگترین خدایان دانست، آفریدگار و دانا و برترین روان های علوی قرار داد و برخلاف بعضی عقاید متأخرین جماعت زردشتیان، آن پیغمبر باستانی گفت که بر حسب مشیت و اراده متعال اهورامزدا تمام موجودات آفریده شده اند و چنانکه در آیه آخرین از گات ها صراحت دارد، اهورامزدا موجد هم نور و هم ظلمت هر دو می باشد.
ج - اهورامزدا اراده قدوسی علوی خود را به وسیله روحی مقدس و نیکو نهاد از قوه به فعل می آورد که او را "سپنت مئنیو" (خرد مقدس) نامیده است. (در فراز "د" گفته خواهد شد که "سپنت مئنیو" رقیب و توأم "انگره مئنیو" است. پس انگره مئینو وسیله سپنت مئنیو پدید نیامده است. پس باید برای اهورامزدا دو نوع اراده قائل باشیم، اراده قدوسی و اراده غیر قدوسی، و یا باید بگوئیم اهورامزدا اراده قدوسی خود را وسیله دو روح یکی نیکو نهاد و یکی پلید نهاد از قوه به فعل آورد که ضد مطلب متن است. به علاوه تعبیر از قوه به فعل آورده در مورد مبداء کل غلط است).
د - با آنکه اهورامزدا در عرش جلال خود هیچ ضد و ندی ندارد معذلک زردشت معتقد است که در برابر هر نیکی یک بدی موجود است، چنانکه در برابر "اشا" یعنی راستی و حقیقت، "دروغ" و باطل جای گرفته و در برابر حیات و زندگانی موت و مرگ قرار گرفته است. به همین قیاس در برابر روح مقدس پاک "سپنت مئنیو" روح شریر و ناپاک "انگرامئنیو" جای دارد که به معنی روان پلید است.
روز نخست که این دو روان توأم با یکدیگر پدید آمد یکی حیات و هستی را برقرار کرد و دیگری فنا و نابودی را و سرانجام جایگاه جاوید بدان (دوزخ) بهره پیروان دروغ خواهد بود، لیکن اندیشه پاک و جایگاه جاوید نیکان یعنی بهشت نصیب پیروان راستی خواهد شد. از دو روان توأمان در آغاز آفرینش جهان، آن یک که پاک و نیکو کار است به دیگری که دشمن او بود چنین گفت: تا آخرین روز، نه در جهان کنش و گویش و منش و نه در عالم ارواح و اجسام، ما دو روان با یکدیگر هماهنگ نخواهیم شد.
ه - نقطه اصلی و پایه اساسی اخلاق در آیین زردشت بر روی این قاعده است که نفس و ضمیر هر فرد آدمیزاد یک میدان نبرد دائمی بین خیر و شر است و سینه آدمی تنوری است که آتش این جنگ همواره در آن مشتعل می باشد. روزی که اهورامزدا آدمی را بیافرید او را آزادی عمل عطا کرد که خود عمل خود را برگزیند، یعنی دارای نیروی اختیار گردید که ما بین دو راه خطا و صواب هر یک را بخواهد انتخاب نماید (تاریخ جامع ادیان، ص 308-306).


منابع :

  1. مرتضی مطهری- خدمات متقابل ایران و اسلام- صفحه 204-202 و 186-185

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/23470