شریف جرجانی

سید شریف الدین علی (سید علی بن محمد) (740-816 ق) فرزند محمدبن علی حسینی استرآبادی، ادیب، عارف، حکیم، زبانشناس، فیلسوف، پژوهشگر و دانشمند ایرانی. از او با نامهای دیگری چون میرسید شریف، سید جرجانی و شریف جرجانی نیز زیاد یاد شده است. اصلش از استرآباد و آرامگاهش در شیراز است. قاضی نورالله شوشتری (956-1019 ق) اصرار دارد که او از شیعیان خالص امامی بود که به دقت نظر و تحقیق معروف است. شهرت بیشترش به ادبیات و کلام است ولی جامع بوده، حوزه درس فلسفه داشته و در فلسفه شاگردان بسیار تربیت کرده و در نگهداری و انتقال علوم عقلی به نسلهای بعد نقش مؤثری داشته است. او دارای آثار و تألیفات بسیار است که همه پرفایده است و به قول قاضی نورالله شوشتری همه علماء اسلامی بعد از میرسید شریف، طفیلی و عیال افادات اویند. تألیفات میر، بیشتر به صورت تعلیقات و شروح است از قبیل حاشیه بر شرح حکمة العین در فلسفه، در منطق شرح مطالع و حاشیه شمسیه، حاشیه مطول تفتازانی در علم فصاحت و بلاغت، شرح مفتاح العلوم سکاکی، حاشیه بر کشاف زمخشری که تفسیری است مشتمل بر نکات علم بلاغت و شرح مواقف عضدی در کلام.
او در دارالمؤمنین (مرکز شیعیان) گرگان متولد شد و در جوانی در کسب کمال و علم کوشید و در محضر درس مولانا قطب الدین محمدبن محمد رازی (م 776 ق) علم آموخت. سید شریف در عنفوان جوانی (20 سالگی) انواع دانشهای متداول روزگار خود را با مهارتی تمام تدریس می نمود. گفته اند که چون شاه شجاع بن مظفرخوانی (م 786 ق) در 779 ق در قصر زرد استرآباد فرود آمد، میرسید شریف، برای شناساندن پایگاه علمی خود به لشگرگاه او رفت و در آنجا با سعدالدین مسعودبن عمر تفتازانی (722-792 ق) آشنا شد و او سید را به حضور شاه رساند که در نخستین نشست از دانش فراوان وی به شگفت آمد و وی را به شیراز آورد و منصب تدریس دارالشفاء را که از متحدثات خود او بود، به وی ارزانی داشت. میرسید شریف به تدریس در شیراز ادامه داد تا آنکه امیرتیمور (م 807 ق) در 789 ق استان فارس را گرفت و از او خواست که به سمرقند بکوچد و به تدریس مشغول شود. در این مدت میان او با سعدالدین تفتازانی مناظرات علمی بسیاری انجام گرفت که در همگی حق با سید بود. چون امیرتیمور درگذشت، سید شریف بار دیگر به شیراز آمد و تا پایان زندگی در آنجا ماند و کار تدریس و تحقیق و تألیف را دنبال کرد. گروه انبوهی از دانشوران شیعی و غیرشیعی شاگرد یا راوی آثار و افکار او بودند، از جمله: پسرش میرشمس الدین، جلال الدین حلوانی شافعی، ابوالفتوح احمد طاووسی ابوقویی شیرازی، منصورالدین حسن کازرونی، جلال الدین دوانی، محمد کازرونی و....
گویند یکی از کسانی که در حوزه درس او شرکت می کرد خواجه لسان الغیب حافظ شیرازی بود، هرگاه در مجلس او شعر خوانده می شد می گفت به عوض این به فلسفه و حکمت بپردازید اما چون شمس الدین حافظ می رسید، خود سید می پرسید بر شما به چه الهام شده است؟ غزل خود را بخوانید. شاگردان او اعتراض کردند که این چه رازی است که ما را از سرودن شعر منع می کنید ولی به شنیدن شعر حافظ رغبت نشان می دهید! او در پاسخ می گفت: شعر حافظ همه الهامات و حدیث قدسی و لطائف حکمی و نکات قرآنی است.
میرسید شریف تألیفات گرانبهایی نیز به فارسی و عربی دارد که برخی از آنها عبارتند از: اصلاحات الصوفیه (عربی)، امثله (فارسی)، ترجمان القرآن (عربی)، تعریفات العلوم و تحریرات الرسوم (عربی) که معمولا با عنوان التعریفات و یا تعریفات جرجانی از آن یاد می شود. تجوید القرآن (فارسی)، رساله در حقیقت وجود، شرح امثله، شرح کافیه، صرف میر، الحاشیه الصغیره علی شرح الشمسیه، الحاشیه علی حاشیه شرح الشمسیه، شرح المواقف و عوامل و همچنین کبری که در منطق و به فارسی برای مبتدیان نوشته و دیگر صرف میر است در علم صرف که به فارسی است که از زمان خودش تاکنون کتاب درسی مبتدیان طلاب است.


منابع :

  1. دایرة المعارف تشیع- ج 5

  2. غلامحسین مصاحب- دایرة المعارف فارسی- ج 1

  3. سید ابوالقاسم انجوی- یادداشتهای مقدمه دیوان حافظ

  4. مرتضی مطهری- خدمات متقابل ایران و اسلام

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/23741