پیدایش فضا

دانشوران علوم طبیعی، پیدایش جهان را، چنین می گویند: توده هائی بسیار بزرگ، از گازهائی گردان و پیچان در فضا قرار داشته که در اثر گذشت زمان بسیار، این گازها متراکم گردیده و کود شده، در نتیجه کره هائی آتشین پدید آمده که خورشیدها، یکی از آنهاست. سیارات جرقه هائی هستند که از خورشید، پرتاب شده اند و به گرد وی می چرخند. زمین ما یکی از آن سیاره ها می باشد. وقتی قشر فوقانی و پوسته زمین، سرد گردید، و قابل شد، حیات در آن، به وجود آمد.
از این سخن، دانسته می شود که پیدایش فضا، پیش از پیدایش گازها بوده است. چرا که گاز محل می خواهد، و تا وقتی که محلی نداشته باشد، نمی تواند وجود پیدا کند. در این جا پرسشی چند، پیش می آید: فضا، چگونه پیدا شد؟ آیا خودبخود پدید آمد یا موجودی آن را پدید آورد؟ آیا فضائی به این بزرگی که آن را لایتناهی خوانند، می تواند خود بخود، پیدا شود؟ اگر چنین باشد، بایستی نیستی بتواند، به خود وجود دهد، و هستی و همه چیز شود. چرا که در پیدایش فضا، تصادف را راه نیست. زیرا تصادف در میان هستی ها می باشد. نیستی و هیچی، چیزی نیست تا تصادفی داشته باشد. پس فضا را موجودی پدید آورده که مادی نبوده است. چون پیدایش فضا، پیش از پیدایش ماده می باشد. اگر فضا، جوری بود که گازی نمی توانست در آن زیست کند، این جهان پیدا نمی شد، کرات آتشینی نبودند، ستارگانی یافت نمی گردید، زمین ما نبود.
شرایط مساعدی که در فضا، برای پیدایش جهان و جهانیان می باشد، گواهی می دهند که پدید آورنده فضا، اسرار و ویژگیهای طبایع را می شناخته، آن هم شناختی پیش از وجود طبایع. دانش طبیعت شناسی، پیش از وجود طبیعت، دانش بشری نیست. زیرا، دانش بشری، پس از وجود معلوم و دانسته، پیدا می شود. پس پدید آورنده فضا، موجودی است که مادی نمی باشد. بسیار بسیار دانا و بسیار بینا و بسیار توانا می باشد و چنین موجودی، خداوند خواهد بود و بس.
فضا جاودانی و همیشگی نمی تواند باشد، زیرا تغییرپذیر و قابل نابودی است و نیست شدن را می پذیرد. جسمی که در فضا، قرار گرفت، به مقدار جسم خود، فضا را نابود کرده است. چیزی که نابودی را می پذیرد، جاودانی نخواهد بود. اگر کسی بگوید: فضا چیزی نیست که نیاز به پدید آورنده داشته باشد، در پاسخ می گوییم: اگر فضا چیزی نیست و نیستی محض است، چرا برای گازها، برای کرات آتشین و برای سیارات قابل زیست شد؟ چرا طول و عرض و عمق دارد؟ چرا قابل قسمت می باشد؟ چرا فضانوردان توانستند در آن شنا کنند و راه بروند؟ اگر فضا چیزی نبود و نیستی محض بود، نور خورشید به ما نمی رسید. گرمای خورشید به ما نمی رسید زیرا نور، حرارت، از نیستی و هیچی عبور نمی کنند. اگر فضا چیزی نبود، سفینه های فضائی به مریخ و کرات دیگر که می رفتند و عکسهائی که از آنها می گرفتند، نمی توانستند به زمین مخابره کنند. اگر فضا چیزی نبود، اشعه لازری را که در ماه گذاردند به زمین نمی رسید. چون اشعه از نیستی و هیچی عبور نمی کند.


منابع :

  1. سید رضا صدر- نشانه هایی از او- ج 1 ص 30-28

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/2392