روحیه خوارج روحیه خاصی بوده است. آنها ترکیبی از زشتی و زیبائی بودند و در مجموع به نحوی بودند که در نهایت امر در صف دشمنان امام علی (ع) قرار گرفتند و شخصیت علی آنها را "دفع" کرد نه "جذب". در این جا جنبه های مثبت و زیبا و نیز جنبه های منفی و نازیبای روحیه آنها را که در مجموع روحیه آنها را خطرناک و بلکه وحشتناک کرد، ذکر می کنیم:
1- خوارج روحیه ای مبارزه گر و فداکار داشتند و در راه عقیده و ایده خویش سرسختانه می کوشیدند. در تاریخ خوارج فداکاری هائی را می بینیم که در تاریخ زندگی بشر کم نظیر است و این فداکاری و از خود گذشتگی، آنان را شجاع و نیرومند پرورده بود. "ابن عبدربه" درباره آنان می گوید: "و لیس فی الافراق کلها أشد بصائر من الخوارج، و لا أشد اجتهادا، و لا أوطن أنفسا علی الموت منهم الذی طعن فأنفذه الرمح فجعل یسعی الی قاتله و یقول: و عجلت الیک رب لترضی؛ در تمام فرقه ها معتقدتر و کوشاتر از خوارج نبود و نیز آماده تر برای مرگ از آنها یافت نمی شد. یکی از آنان نیزه خورده بود و نیزه سخت در او کارگر افتاده بود، به سوی قاتلش پیش می رفت و می گفت: خدایا! به سوی تو می شتابم تا خشنود شوی. معاویه، شخصی را به دنبال پسرش که خارجی بود فرستاد تا او را برگرداند. پدر نتوانست فرزند را از تصمیمش منصرف کند. عاقبت گفت: فرزندم! خواهم رفت و کودک خردسالت را خواهم آورد تا او را ببینی و مهر پدری تو بجنبد و دست برداری. گفت: به خدا قسم من به ضربتی سخت مشتاقترم تا به فرزندم.
2 - مردمی عبادت پیشه و متنسک بودند. شبها را به عبادت می گذراندند. بی میل به دنیا و زخارف آن بودند. وقتی امام علی، عبدالله ابن عباس را فرستاد تا اصحاب نهروان را پند دهد، ابن عباس پس از بازگشتن، آنها را چنین وصف کرد: "لهم جباه قرحة لطول السجود، و أید کثفنات الابل، علیهم قمص مرحضة و هم مشمرون؛ دوازده هزار نفر که از کثرت عبادت پیشانیهایشان پینه بسته است. دستها را از بس روی زمینهای خشک و سوزان زمین گذاشته اند و در مقابل حق به خاک افتاده اند، همچون پاهای شتر سفت شده است. پیراهنهای کهنه و مندرسی به تن کرده اند اما مردمی مصمم و قاطع".
3 - خوارج مردمی جاهل و نادان بودند. در اثر جهالت و نادانی حقایق را نمی فهمیدند و بد تفسیر می کردند و این کج فهمی ها کم کم برای آنان به صورت یک مذهب و آئینی در آمد که بزرگترین فداکاری ها را در راه تثبیت آن از خویش بروز می دادند. در ابتدا فریضه اسلامی امر به معروف و نهی از منکر،اصل «امر به معروف و نهی از منکر» و اهمیت آن، آنان را به صورت حزبی شکل داد که تنها هدفشان احیای یک سنت اسلامی بود.
4 - مردمی تنگ نظر و کوته دید بودند. در افقی بسیار پست فکر می کردند. اسلام و مسلمانی را در چهار دیواری اندیشه های محدود خود محصور کرده بودند. مانند همه کوته نظران دیگر مدعی بودند که همه بد می فهمند و یا اصلا نمی فهمند و همگان راه خطا می روند و همه جهنمی هستند. اینگونه کوته نظران اول کاری که می کنند این است که تنگ نظری خود را به صورت یک عقیده دینی در می آورند؛ رحمت خدا را محدود می کنند؛ خداوند را همواره بر کرسی غضب می نشانند که منتظر این است که از بنده اش لغزشی پیدا شود و به عذاب ابد کشیده شود. یکی از اصول عقائد خوارج این بود که مرتکب گناه کبیره مثلا دروغ یا غیبت یا شرب خمر، کافر است و از اسلام بیرون است و مستحق خلود در آتش است. علیهذا جز عده بسیار معدودی از بشر همه مخلد در آتش جهنمند.