تحریف معنوی واقعه کربلا

متأسفانه حادثه تاریخی کربلا در دست ما تحریف معنوی شده است و تحریف معنوی بسیار خطرناک تر از تحریف لفظی است. آنچه سبب شده است که این حادثه بزرگ برای ما از اثر و خاصیت بیفتد، تحریفات معنوی است نه تحریفات لفظی، یعنی اثر سوء تحریفات معنوی از تحریفات لفظی بیشتر است. تحریف معنوی یعنی چه؟ در یک جمله ممکن است ما از لفظ، نه کم کنیم و نه زیاد، ولی وقتی که می خواهیم آن را توجیه و تفسیر کنیم، طوری توجیه و تفسیر کنیم که درست بر خلاف و بر ضد معنی واقعی آن جمله باشد.
اگر بخواهیم حوادث و قضایا را تحریف معنوی کنیم، چگونه تحریف می کنیم؟ حوادث و قضایای تاریخی از یک طرف علل و انگیزه ها و از طرف دیگر منظور و هدف هایی دارند. تحریف یک حادثه تاریخی این است که یا علل و انگیزه های آن حادثه را به گونه ای غیر از آنچه که بوده است بگوییم، یا هدف و منظور آن را به گونه ای غیر از آنچه که بوده است تفسیر کنیم.
مثال: شما به منزل یک شخصی که از مکه آمده است می روید. انگیزه شما این است که زیارت کردن حاجی مستحب است، لذا به دیدن او می روید. یک نفر می گوید می دانی چرا فلان کس به خانه فلان شخص رفت؟ دیگری می گوید چرا؟ می گوید منظور او از رفتن به منزل فلانی این است که دختر او را برای پسرش خواستگاری کند، موضوع مکه را بهانه کرده است. منظور شما را این چنین تحریف می کنند. این را تحریف معنوی می گویند.
حادثه تاریخی عاشورا از یک طرف علل و انگیزه هایی دارد و از طرف دیگر هدف ها و منظورهای عالی. ما مسلمانان، ما شیعیان حسین بن علی (ع) این حادثه را تحریف کردیم همان طور که معاویه بن ابوسفیان جمله پیغمبر (ص) درباره عمار «تقتلک الفئة الباغیة؛ کشته می شوی تو به دست گروهی ستمگر» را تحریف کرد (عمار در جنگ صفین کشته شد و همه فهمیدند که منظور پیامبر از گروه ستمکار همان معاویه است اما معاویه این حدیث را این گونه تحریف کرد که علی با آوردن عمار به این جنگ سبب کشته شدن عمار شد، پس منظور از فئه باغیه علی (ع) است). یعنی حسین (ع) در نهضت خود انگیزه ای داشت، ما چیز دیگری برای آن تراشیدیم! حسین یک هدف و منظور خاصی داشت، ما یک هدف و منظور دیگری برای او تراشیدیم!


منابع :

  1. مرتضی مطهری- حماسه حسینی جلد 1- صفحه 67-70

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/24457