قرآن کریم از زبان حضرت عیسی (ع) می فرماید: «قال انی عبدالله آتانی الکتاب و جعلنی نبیا* وجعلنی مبارکا این ما کنت و اوصانی بالصلوة و الزکوة ما دمت حیا* و برا بوالدتی و لم یجعلنی جبارا شقیا* والسلام علی یوم ولدت و یوم اموت و یوم ابعث حیا؛ (عیسی فرمود:) من بنده خدایم، به من کتاب داده و پیامبر ساخته است. و مرا هر جا که باشم مبارک گردانده، و مرا تا زنده ام به نماز و زکات سفارش فرموده است. و مرا نیکوکار به پدر و مادر قرار داده و جبار و شقی نساخته است. و درود بر من روزی که به دنیا آمدم و روزی که می میرم و روزی که زنده برانگیخته می شوم.» (مریم/ 30-33)
بین حضرت عیسی در مسیحیت و امام حسین (ع) در امت اسلام وجه شباهتهایی هست.
از جهت مادر
از آن جمله از حیث مادر که هم حضرت مریم (ع) "سیدة النساء" (سرور زنان) است و هم حضرت فاطمه زهرا (ع). درباره حضرت مریم قرآن می فرماید: «و اذ قالت الملائکة یا مریم ان الله اصطفیک و طهرک و اصطفیک علی نساء العالمین؛ و آنگاه که فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزیده و پاکیزه ساخته و بر تمام زنان جهان (زمان خودت) برتری داده است.» (آل عمران/ 42) در احادیث نیز وارد شده که نظیر این خطاب برای حضرت زهرا واقع شده است. شاعر می گوید:
فان مریم احصنت فرجها *** و جاءت بعیسی کبدر الدجی
فقد احصنت فاطم وجهها *** و جاءت بسبطی نبی الهدی
یعنی مریم دامن خویش از آلودگی نگه داشت و عیسی را که ماه تابان شبهای تار است به دنیا آورد. فاطمه نیز روی خود را «از غیر خدا» باز داشت و دو نواده پیامبر هدایت را به دنیا آورد. مریم، صدیقه آن امت است: «ما المسیح ابن مریم الا رسول قد خلت من قبله الرسل و امه صدیقة کانا یأکلان الطعام؛ مسیح بن مریم جز پیامبر نیست که پیش از او نیز پیامبرانی زیست کرده اند، و مادر او صدیقه (راستین) است که هر دو غذا می خوردند.» (مائده/ 75) حضرت زهرا نیز صدیقه این امت است. درباره هر دو "بتول عذرا" گفته شده است.
از جهت مدت حمل
شباهت دیگر بین حضرت عیسی و امام حسین، در مدت حمل است. در حدیث است (نفس المهموم، ص 6، و بحار، جلد دهم، باب 11) که مدت حمل سیدالشهداء شش ماه طول کشید و هیچکس شش ماهه متولد نشد که در عین حال بماند مگر حسین و عیسی (ع). در حدیث دیگری آمده است که آیه زیر اشاره است به سیدالشهداء: «و وصینا الانسان بوالدیه احسانا حملته امه کرها و وضعته کرها و حمله و فصاله ثلثون شهرا حتی اذا بلغ اشده و بلغ اربعین سنة قال رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی انعمت علی و علی والدی و ان اعمل صالحا ترضیه و اصلح لی فی ذریتی انی تبت الیک و انی من المسلمین؛ و به انسان سفارش کردیم به پدر و مادرش نیکی کند که مادرش با زحمت دوران بارداری و وضع حمل او را گذراند، و دوران بارداری و شیرخوارگی وی سی ماه به طول انجامید تا اینکه به حد بلوغ و رشد خود رسید و چهل ساله شد. گفت: پروردگار من! مرا الهام ده تا نعمتی را که بر من و پدر و مادرم ارزانی داشته ای سپاس گزارم و عملی شایسته کنم که مورد پسند تو باشد، و فرزندان مرا صالح گردان، همانا من به درگاهت تو به می کنم و من از مسلمانان هستم.» (احقاف/ 15)
عیسی «برا بوالدتی» بود و حسین «وصینا الانسان بوالدیه احسانا». عیسی گفت: «انی عبدالله» درباره حسین نازل شد: «انی من المسلمین». "عمرو بن سعید بن عاص اشدق" حاکم مکه نامه ای نوشت به سیدالشهدا و او را از نفاق و درگیری پرهیز داد. حضرت در جواب نامه اش نوشت: «لم یشاقق الله و رسوله من دعا الی الله و عمل صالحا و قال انی من المسلمین؛ کسی که به سوی خدا می خواند و عمل شایسته می کند و می گوید من از مسلمانانم، با خدا و رسول نزاع نکرده است.» این سخن اشاره است به این آیه کریمه: «و من احسن قولا ممن دعا الی الله و عمل صالحا و قال اننی من المسلمین؛ و چه کسی خوش گفتارتر است از آن کس که به سوی خدا می خواند و عمل شایسته می کند و گوید که من از مسلمانانم.» (فصلت/ 33) در باب حمل عیسی نه ساعت و نه روز هم گفته شده است.
از جهت نحوه حمل
ضمنا شباهتی هم در نحوه حمل و وضع هست که هر دو کرها بوده است؛ اما مریم به خاطر اینکه فرشته بر او ظاهر شد و مریم گفت: انی اعوذ بالرحمن منک ان کنت تقیا (من از تو به خدا پناه می برم اگر پرهیزکار باشی) و گفت: یا لیتنی مت قبل هذا (ای کاش قبل از این مرده بودم.) و حضرت زهرا به واسطه اینکه پیامبر اکرم (ص) خبر داده بود که «فرزند او» کشته خواهد شد، و چون به حضرت گفته شد که ائمه معصومین (ع) از ذریه او خواهند بود، راضی شد. در باب حمل حضرت سیدالشهدا اگر تولد آن حضرت در سوم شعبان و تولد امام حسن مجتبی (ع) در نیمه رمضان باشد، ممکن نیست آنچه در بعضی روایات رسیده که فاصله آنها شش ماه و ده روز است درست بیاید. شش ماه و ده روز، با روایاتی منطبق است که تولد حضرت را در آخر ربیع الاول ذکر کرده.
از جهت مبارک بودن
همچنین در زمینه مبارک بودن نیز بین این دو شباهت وجود دارد. عیسی (ع) می فرماید: «و جعلنی مبارکا؛ مرا مبارک قرار داد.» و درباره امام حسین نیز آمده است: «و جعل الشفاء فی تربته و الاجابة تحت قبته و الائمة فی ذریته؛ خداوند شفا را در تربت او، و اجابت دعا را زیر بارگاه او، و ائمه معصومین (ع) را از نسل وی قرار داده است.»
مبارک بودن وجود امام حسین و حضرت عیسی (ع)
یک شباهت میان امام حسین (ع) و حضرت عیسی (ع) در عقیده ای است که مردم در مسئله "تفدیه" پیدا کردند و خیال کردند که آنها کشته شدند که گناه دیگران را به گردن بگیرند و دیگران آزاد باشند و تکلیف ساقط شد. اما باید گفت که درباره عیسی اصل کشته شدن دروغ است و درباره سیدالشهداء فلسفه کشته شدن این نبود. شباهت دیگر در زکی و مبارک بودن است، یعنی هر دو وجود برکت خیز فوق العاده شدند. در "تحف العقول" ص 496 ضمن مناجات های خداوند به عیسی می نویسد: «یا عیسی اوصیک وصیة المتحنن علیک بالرحمة حتی حقت لک الولایة بتحریک منی المسرة، فبورکت کبیرا، و بورکت صغیرا حیث ما کنت؛ ای عیسی به تو سفارش کنم سفارش آنکه مهربان و دلسوز توست، تا به جهت اینکه شادی مرا بجویی سزاوار پیوست با من شوی، تو در بزرگی و کودکی برکت داده شدی هر جا که بودی.»
برکت عبارت است از نمو در خیر. در مفردات راغب می گوید: «و لما کان الخیر الالهی یصدر من حیث لا یحس و علی وجه لا یحصی و لا یحصر قیل لکل ما یشاهد منه زیاده غیر محسوسة هو مبارک و فیه برکة؛ و چون خیر الهی از جایی که محسوس نیست و به صورتی که به شمار و حصر در نمی آید صادر می شود، از این رو به هر افزونی غیر محسوسی که مشاهده شود گفته می شود مبارک است و در آن برکت است.» همان طور که یک زمین مبارک است و همان طور که بعضی آبها پر برکتند مثل آب باران «و نزلنا من السماء ماء مبارکا؛ و از آسمان آبی پر برکت فرو فرستادیم.» (ق/ 9) همان طور که بعضی حیوانها مبارک و پر برکتند مثل گوسفند، همان طور هم بعضی انسانها واقعا "وجود مبارک" می باشند و درباره آنها تعارف نیست؛ مانند امام حسین.
بدون شک مکتب حسینی راه نجات این امت است، زیرا کرسی حسین کرسی امر به معروف و نهی از منکر است. آنچنانکه از "سوره الشعراء" بر می آید، ظهور پیامبران در فترتها به علت شیوع مفاسد بوده است. ولی ما می بینیم مکتب زنده حسین، ظهور حسین است در همه اعصار، یعنی در هر سال و هر محرم امام حسین به صورت یک مصلح عالی ظهور می کند و این فریاد را به گوش می رساند که به امام حسین منسوب است:
سبقت العالمین الی المعالی ***بحسن خلیفة و علو همه
و لاح بحکمتی نور الهدی فی ***دیاجی من لیالی مدلهمة
یرید الجاحدون لیطفئوه ***و یأبی الله الا ان یتمه
با خوش خلقی و بلند همتی از همه جهانیان به مقامات بلند پیشی گرفتم، و نور هدایت در شبهای دیجور با حکمت من درخشید. منکران می خواهند این نور را خاموش کنند و خداوند نخواسته جز اینکه آن را تمام و کامل خواهد کرد.