در فقه شیعه این طور است که خمس در واقع شش سهم می شود: سهم خدا، سهم پیغمبر (ص)، سهم ذی القربی، یعنی سهم شخص امام یا به اصطلاح سهم امام، و سه سهم دیگر که به آن می گویند سهم سادات؛ یتیم ها، فقیرها و درماندگان سادات. از نظر اهل تسنن، خمس فقط به غنائم جنگی تعلق می گیرد و بس. در غیر غنائم جنگی آنها قائل به خمس نیستند این است که مساله خمس میان اهل تسنن و اهل تشیع از زمین تا آسمان فرق می کند، چون آنها اختصاص می دهند به غنائم میدان جنگ و غنائم میدان جنگ یک امر استثنائی است. گاهی هست و گاهی نیست، مخصوص زمان جنگ است. ولی مطابق آنچه شیعه می گوید خمس یک امر جاری و دائم است، اختصاص به زمان جنگ ندارد، سراسر زندگی اقتصادی مردم را در بر می گیرد.
خمس را از نظر فقه شیعه باید شش قسمت کرد. سه قسمت آن «سهم امام» نامیده می شود سه قسمت دیگر «سهم سادات» است. اهل تسنن می گویند خمس را باید پنج قسمت کرد نه شش قسمت. در آیه 41 سوره انفال آمده: «واعلموا انما غنمتم من شیء فان لله خمسه و للرسول و لذی القربی و الیتامی و المساکین وابن السبیل» (انفال/آیه 41)؛ «بدانید آنچه را غنیمت بردید 5/1 آن از آن خدا و پیغمبر خدا و صاحب خویشاوندی و یتیمان و مسکینان و از راه ماندگان است». این آیه از آیات مهم قرآن کریم است از نظر تفسیر و از نظر یک حکم بسیار مهم که در آن، میان شیعه و سنی اختلافات بسیار شدیدی است. آیه خمس همین است.
مطابق مذهب شیعه فروع دین ده تاست: نماز، روزه، زکات، خمس، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، تولی و تبری. ائمه (ع) ما به ما اینطور گفته اند که در این آیه «ما غنمتم» یعنی آنچه که بهره می برید، آن چیزی که مفت و مجانی به دست شما می رسد. غنائم جنگی یکی از موارد آن است نه اینکه منحصر به آن باشد. همین قدر که کلمه غنمتم را به معنی «استفدتم» گرفتیم، یعنی از هر فایده ای که نصیب شما می شود باید یک پنجمش را بدهید، دایره خمس عجیب وسعت پیدا می کند. شیعه می گوید در اینجا شش سهم است که یک سهم آن به نام خداست. اهل تسنن می گویند مگر خدا هم می خواهد برای خودش سهمی ببرد و مصرف کند؟ شیعیان جواب می دهند معنی اینکه یک سهم به نام خدا باشد این نیست، همچنانکه معنی اینکه یک سهم به نام پیغمبر (ع) باشد این نیست که پیغمبر برای شخص خودش مصرف کند. این سه سهم که به نام خدا و پیغمبر (ص) و امام (ذی القربی از نظر ما شیعه یعنی امام)، است در واقع یعنی سهامی که باید صرف مصالح عمومی بشود.
وقتی که 5/1 درآمد یک شخص به عنوان خمس دریافت می شود در اینکه این 5/1 باید به سهامی تقسیم شود، بین شیعه و سنی اختلافی نیست. ولی شیعه می گوید شش قسمت می شود و سنی می گوید پنج قسمت. قرآن گفته: «فان لله خمسه و للرسول و لذی القربی و الیتامی و المساکین وابن السبیل»؛ (انفال/آیه 41)، «یک پنجم آن برای خدا و پیامبر و از آن خویشاوندان و یتیمان و تنگدستان و در راه ماندگان است». خود قرآن تصریح می کند که شش دسته اند. چرا اهل تسنن می گویند پنج سهم بشود؟ آنها می گویند خمس که 5/1 اصل درآمد است پنج قسمت می شود که قهرا هر یک از سهام پنجگانه 25/1 می شود ولی اهل تشیع می گویند خمس شش قسمت می شود که قهرا هر سهم 30/1 خواهد شد. یک سهم به نام خدا، یک سهم به نام پیغمبر (ص) و یک سهم به نام ذی القربی، اما خرج چه بشود؟ خرج مصالح عالیه و کلیه مسلمین، و در اختیار ولی امر مسلمین هم هست. در آیه 41 سوره انفال آمده؛ «واعلموا انما غنمتم من شیء فان لله خمسه و للرسول و لذی القربی»؛ «بدانید از هر غنیمت و فایده ای که شما می برید، یک پنجم آن مال شما نیست، به نام خدا و به نام پیغمبر (ص) و به نام ذی القربی است». اینکه می گوید به نام پیغمبر (ص)، شیعه و سنی قبول دارند که خمس منحصرا مربوط به زمان پیغمبر (ص)، نیست و مربوط به بعد از پیغمبر (ص) هم هست، و چون پیغمبر (ص) از دنیا می رود معلوم می شود مقصود این نیست، که خمس صرف شخص پیامبر (ص) بشود و به نام ذی القربی. در اینجا نگفته ذووالقربی؛ خویشاوندان، می گوید: خویشاوند. کلمه «ذی القربی» در قرآن، چنانکه روایات ما هم تفسیر کرده است، یعنی معصومین که این هم حساب خاصی در قرآن دارد.