بیان اصول جهان بینی عرفانی «راز خلقت جهان»

در پیدایش خلقت، عارف به عشق تکیه می کند نه به علم و عقل و این حرفها. اینها از آن جهت عقل را می کوبند و عشق را تقدیس می کنند که (این تعبیری است که مطهری آورده، کس دیگر چنین تعبیری نکرده) عقل یک نیروی محافظه کارانه است و عشق یک نیروی انقلابی، یعنی عقل ماموریتش حفظ است، آدم عاقل همیشه می خواهد احتیاط کند، می خواهد خودش را نگه دارد و همه چیز را برای خودش می خواهد. اصلا کار عقل این است، مثل اینکه در نیروهای اجتماعی می گویند حزب محافظه کار و حزب کارگر (که معمولا می گویند انقلابی است). نیروی عقل یک نیروی محافظه کار است که حکیم روی آن خیلی تکیه دارد. عشق بر عکس است، اصلا نیرویی است که می خواهد از خود بیرون بیاید، چه در ذات حق که می خواهد تجلی کند و چه در مخلوق که می خواهد به سوی او پرواز کند. این است که عارف تکیه اش بر نیروی عشق است که نیروی انقلابی است نه بر نیروی عقل که نیروی محافظه کارانه است. می گوید عالم را عشق به وجود آورده نه علم و عقل.

راز خلقت جهان در شعر حافظ
یکی از بهترین شعرهای حافظ این شعر است:
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد *** عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
وقتی خواست ذاتت تجلی کند عشق پیدا شد یعنی این عشق بود که ظهور کرد. «آتش به همه عالم زد» یعنی همه اشیاء را عاشق تو کرد.
جلوه ای کرد رخت دید ملک عشق نداشت *** عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد
یعنی وقتی که ظهور کرد بر همه ماهیات و اعیان ثابته، نه در ملک عشق بود «و نه در آسمان ها و زمین و کوه ها» «انا عرضنا الامانة علی السموات و الارض و الجبال فابین ان یحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان؛ ما امانت (الهی و بار تکلیف) را بر آسمان ها و زمین و کوهها عرضه کردیم و آنها (تکوینا) از پذیرفتن آن سرباز زدند و از آن هراسیدند، ولی انسان آن را بر دوش گرفت.» (احزاب/ 72)، تنها موجودی که این استعداد را داشت انسان بود.
عقل می خواست کزان شعله چراغ افروزد *** برق غیرت بدرخشید و جهان بر هم زد
به عقل گفتند اینجا جای تو نیست، تو برو عقب.
مدعی خواست که آید به تماشاگه راز *** دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد
مقصود از «مدعی» همان عقل یا نفس یا قوای شیطانی و یا اینجور چیزها می باشد. در غزل دیگری ابتدا می گوید:
پیش از اینت بیش از این اندیشه عشاق بود *** مهرورزی تو با ما شهره آفاق بود
تا به اینجا می رسد:
پیش از این کین سقف سبز و طاق مینا برکشند *** منظر چشم مرا ابروی جانان طاق بود
باز تقدم عشق بر خلقت و آفرینش را بیان می کند. در این زمینه البته باز مسائلی که این آقایان گفته اند زیاد است.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- عرفان حافظ- صفحه 103-105

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/25088