ولاء ایمانی در جامعه اسلامی

اسلام خواسته است مسلمانان به صورت واحد مستقلی زندگی کنند، نظامی مرتبط و اجتماعی پیوسته داشته باشند، هر فردی خود را عضو یک پیکر که همان جامعه اسلامی است بداند، تا جامعه اسلامی قوی و نیرومند گردد، که قرآن می خواهد جامعه مسلمانان برتر از دیگران باشد: «و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین؛ سست نشوید و اندوهگین نباشید که اگر به حقیقت مؤمن باشید شما برترید.» (آل عمران/ 139). ایمان، ملاک برتری قرار گرفته است. مگر ایمان چه می کند؟ ایمان ملاک وحدت و رکن شخصیت و تکیه گاه استقلال و موتور حرکت جامعه اسلامی است. در جای دیگر می فرماید: «و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم؛ با یکدیگر نزاع نکنید و اختلاف نداشته باشید که سست و ضعیف خواهید شد و بو و خاصیت خود را از دست خواهید داد.» (انفال/ 46) جدال و اختلاف، کیان و شخصیت جامعه اسلامی را منهدم می کند ایمان اساس دوستی و وداد و ولای مؤمنان است. قرآن کریم می فرماید: «و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر؛ مردان مؤمن و زنان مؤمنه بعضی ولی بعضی دیگرند، به معروف امر می کنند و از منکر باز می دارند.» (آل عمران/ 104) مؤمنان نزدیک به یکدیگرند و به موجب اینکه با یکدیگر نزدیک اند، حامی و دوست و ناصر یکدیگرند و به سرنوشت هم علاقه مندند و در حقیقت به سرنوشت خود که یک واحد را تشکیل می دهند علاقه می ورزند و لذا امر به معروف می کنند و یکدیگر را از منکر و زشتی ها باز می دارند.
دو عمل امر به معروف و نهی از منکر ناشی از وداد ایمانی است و لذا این دو جمله «یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر» بلافاصله به دنبال بیان ولای ایمانی مسلمانان واقع شده است. «و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر؛ مردان مؤمن و زنان مؤمنه بعضی ولی بعضی دیگرند، به معروف امر می کنند و از منکر باز می دارند.»
علاقه به سرنوشت اشخاص از علاقه به خود آنها سرچشمه می گیرد پدری که به فرزندان خویش علاقه دارد قهرا نسبت به سرنوشت و رفتار آنان نیز احساس علاقه می کند، اما ممکن است نسبت به فرزندان دیگران در خود احساسی نکند، چون نسبت به خود آنها علاقه ای ندارد تا به سرنوشتشان نیز علاقه مند باشد و کار نیکشان در او احساس اثباتی به وجود آورد و کار بدشان احساس نفیی. امر به معروف در اثر همان احساس اثباتی است و نهی از منکر در اثر احساس نفیی، و تا دوستی و محبت نباشد این احساس ها در نهاد انسانی جوشش نمی کند. اگر انسان نسبت به افرادی بی علاقه باشد، در مقابل اعمال و رفتار آنها بی تفاوت است، اما آنجا که علاقه مند است، محبت ها و مودت ها او را آرام نمی گذارند و لذا در آیه شریفه با کیفیت خاصی، امر به معروف و نهی از منکر را به مسئله ولاء ارتباط داده است و سپس به عنوان ثمرات امر به معروف و نهی از منکر، دو مطلب را ذکر کرده است: «یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة؛ نماز را به پا می دارند و زکات را می دهند.» نماز نمونه ای است از رابطه خلق و خالق، و زکات نمونه ای است از حسن روابط مسلمانان با یکدیگر که در اثر تعاطف و تراحم اسلامی از یکدیگر حمایت می کنند و به هم تعاون و کمک می کنند. و سپس بر آن متفرع کرده است: «اولئک سیرحمهم الله ان الله عزیز حکیم؛ آن وقت است که انواع رحمت های الهی و سعادت ها بر این جامعه فرود می آید.» (خداوند عزیز و حکیم است) (توبه/ 71)
آیاتی که ولاء اثباتی عام را ذکر می کنند، تنها ناظر به محبت و وداد قلبی نمی باشند، نوعی تعهد و مسئولیت برای مسلمین در زمینه حسن روابط مسلمین با یکدیگر اثبات می کنند. پیامبر اکرم (ص) در حدیث معروف و مشهور فرمود: «مثل المؤمنین فی تواددهم و تراحمهم کمثل الجسد اذا اشتکی بعض تداعی له سائر اعضاء جسده بالحمی و السهر؛ داستان اهل ایمان در پیوند مهربانی و در عواطف متبادل میان خودشان، داستان پیکر زنده است که چو عضوی به درد آید، سایر اعضاء با تب و بی خوابی با او همراهی می کنند.»


منابع :

  1. مرتضی مطهری- ولاء ها و ولایت ها- صفحه 151-154

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/25186