امتحان دنیا منشأ پیوستن افراد به اصل خود

افرادی که با ایمان به خدا و عمل صالح باطنشان را زنده کرده و به جمال الهی زیبا شده اند، جای آنان بهشت است؛ چون باطن نیکوست؛ باطن مرکز تراوش عواطف و احساسات انسانی، مروت، عدل و عبودیت خداست؛ ولی ظاهرش آلوده است، چون بعضی از اوقات معصیتی از او سر زده، ولی این معصیت به باطن او سرایت نکرده و فقط ظاهر او را فرا گرفته است؛ باید او را شستشو داد. به واسطه گرفتاری هایی که در دنیا پیدا می کند و مصائبی که بر او وارد می شود، با پدید آمدن امراض و سکرات مرگ و قبض روح و آمدن منکر و نکیر پاک می شود، چون پاک شد می رود به سراغ پاکان و آن افرادی که در دنیا باطنشان را به شرک و کفر آلوده نموده، و به علت کردار زشت و تعدی به حقوق مردم و تجاوز به حریم خدا آن را خراب و فاسد کرده اند، و احیانا ظاهر خود را به بعضی از اعمال نیکو آرایش نموده اند و این آراستگی نتوانسته به باطن آنها سرایت کرده و آن را اصلاح کند؛ به واسطه یک تلذذ موقت و یک نعمت زودگذر که به آنها برسد و یا یک امتحان مختصری که از آنها به عمل آید، این پرده و حجاب ظاهر به کنار می رود و باطن آلوده با چهره واقعی خود، خود را نشان می دهد و می گویند برو به سراغ آلودگان.
ذره ذره کاندرین ارض و سماست *** جنس خود را همچو کاه و کهرباست
(مثنوی، طبع میرزا محمودی دفتر ششم، ص 619)
ناریان مر ناریان را جاذبند *** نوریان مر نوریان را طالبند
(همان مصدر دفتر دوم، ص 106)
مؤمن که باطن خود را به ایمان و لوازم آن زیبا نموده و ظاهرش احیانا به معصیتی آلوده شده است، با یک جرقه الکتریکی ملکوتی که به او متصل شود، معصیت از او جدا می شود و آن باطن نیکو پرواز می کند به سوی محل واقعی خود؛ «فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر؛ در جایگاه صدق، نزد پادشاهی با اقتدار» (قمر/ 55) و کافر که به علت بعضی از اعمال صالحه و اخلاق خوش، ظاهری زیبا نموده ولی باطنش خراب و متعدی و متجاوز است؛ او را هم با یک امتحان و یک جرقه ملکوتی تحلیل و تجزیه نموده، ظاهرش ریخته میشود و باطنش حرکت می کند به مستقر و محل خود. خلاصه، بعد از تجزیه و امتحان، هر صفتی به اصل خود بازگشت می کند؛ همانطور که هیزم که مرکب از مواد خاکی و مواد آتش است وقتی که هیزم یا زغال است این دو ماده با یکدیگر آشتی نموده و مخلوط شده اند ولی پس از احتراق، آتش به سمت مبدأ خود که خورشید است میرود و خاکستر به سمت مبدأ خود که زمین است میرود؛ «کل شیء یرجع إلی أصله».


منابع :

  1. سید محمد حسین حسینی طهرانی- معادشناسی جلد 2- صفحه 113-115

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/25296