در اصول کافی از امام صادق (ع) نقل می کند که حضرت آیه «لیبلوکم ایکم احسن عملا؛ تا بیازماید که کدام یک از شما نیکوکارترید.» (هود/7) را خواندند و فرمود: «لیس یعنی اکثرکم عملا» اشتباه نکنید "احسن عملا" غیر از "اکثر عملا" است ولکن اصوبکم عملا؛ مقصود این است که عملتان چقدر صواب تر باشد و حقانیت بیشتری داشته باشد. و انما الاصابه خشیه الله؛ اصابت بستگی دارد که تا چقدر توأم با خدا ترسی باشد، که خداترسی دنباله خدا شناسی است. اعرفکم بربه اخوفکم منه یا اخوفکم من ربه اعرفکم به؛ هر کس خدا را بیشتر بشناسد، عظمت الهی را بیشتر درک می کند و خوف خدا را بیشتر دارد. والنیه الصادقه؛ و صدق نیت، که به همان خلوص بر می گردد.» بعد فرمود: «الابقا علی العمل حتی یخلص اشد من العمل؛ باقی ماندن بر عمل که خالص بماند، از خود عمل سخت تر است،» یعنی بسا هست انسان در حین عمل، عمل را خالصا مخلصا انجام می دهد، ولی بعد از عمل آن را از خلوص می اندازد، مثل اینکه بعد در میان مردم بازگو می کند برای اینکه مردم او را ستایش کنند.» بعد فرمود: «الا و العمل الخالص الذی لاترید ان یحمدک علیه احد الا الله؛ عمل خالص آن عملی است که تو نخواهی کسی جز خدا تو را بر آن عمل ستایش کند، جز از خدا انتظار ستایش نداشته باشی. اگر عملی انجام دهی، یک گوشه کوچک چشمت هم به این باشد که مردم هم تو را خوب بدانند، آن عمل، عمل خالص نیست.» بعد فرمود: «و النیه افضل من العمل الا و ان النیه هی العمل؛ (حدیث عجیبی است. احادیث دیگری داریم به این مضمون که نیة المؤمن خیر من عمله؛ نیت انسان از عملش فاضل تر است. عمل انسان مثل خود انسان است. انسان شخصیتی دارد و شخصی. شخصیت انسان به ملکات و معارف انسان است و خلاصه به روح انسان است، و شخص انسان به همین تن انسان است، که تن آدمی شریف است ولی به جان آدمیت. عمل انسان هم همین جور است، روحی دارد و اندامی، شخصیتی دارد و شخصی. روح و شخصیت عمل انسان نیت انسان است، اندام عمل انسان پیکر عمل است، خم شدن ها، راست شدن ها، رفتن ها، سفر کردن ها و امثال این ها)؛ نیت عمل از خود عمل افضل است، یعنی روح عمل از اندام عمل مهم تر است. اصلا عمل یعنی نیت.» بعد حضرت این آیه را فرمود: «قل کل یعمل علی شاکلته؛ بگو هر کس بر حسب ساختار روحی خود عمل می کند.» (اسرا/84) اصلا انسان آن طور عمل می کند که نیت دارد، یعنی عمل نمودار کننده نیت است، پس اساس نیت است.
دو حدیث دیگر
حدیث دیگری است از حضرت پیامبر اکرم (ص) که ابوقتاده گفت: از حضرت رسول معنای «ایکم احسن عملا» را سؤال کردم، فرمود: «ایکم احسن عقلا؛ اینجا به جنبه معرفت «توجه می دهد،» آن کسی که عقلش بیشتر و کامل تر است.»
شخصی از حدود کوفه خدمت امام صادق (ع) می آید و از مردم و از سواد کوفه تعریف می کند که اینها چنین مردم خوبی هستند، شیعیان چنین و چنان هستند. راوی می گوید: همه تعریف ها را که من کردم، حضرت فرمود: «حال عقلشان چقدر است؟ گفتم: من این جهتش را فکر نکرده بودم.»