روایتی از پیامبر درباره تأسف ابلیس از رستگاری مؤمن

مجلسی در "بحارالانوار" مرسلا روایت میکند از رسول خدا (ص) که فرمودند: «چون پروردگار تبارک و تعالی از بنده خود راضی باشد، به فرشته مرگ میگوید: ای ملک الموت از نزد من بسوی فلان کس برو، و روح او را برای من بیاور؛ دیگر اعمال شایسته ای که بجا آورده کافی است، من او را امتحان نموده ام و در منزلگاه خوبی که مورد محبت من بوده است او را یافته ام. ملک الموت از بارگاه عز جلال الهی نازل میشود، با پانصد فرشته که با آنها شاخه های گل و دسته های ریشه دار گل زعفران است. هر یک از آن فرشتگان او را بشارت میدهند به بشارتی غیر از آنچه فرشته دیگر بشارت بدان داده است. در آن هنگام، فرشتگان همه شاخه های گل و شاخه های زعفران را در دست میگیرند و برای خروج روح او از طرفین به دو صف طولانی صف می بندند.
چون ابلیس که رئیس شیاطین است چشمش به این منظره می افتد، دو دست خود را به روی سرش گذارده و فریاد می کشد. پیروان او که او را در چنین حالی می بینند میگویند: ای بزرگ ما چه حادثه ای روی داده است که چنین برافروخته شدی؟ او میگوید: مگر شما نمی بینید که این بنده خدا چه اندازه مورد کرامت و احترام واقع شده است؟ کجا بودید شما از اغوای او؟ آنها میگویند: ما کوشش خود را درباره او نمودیم، چون از ما اطاعت نکرد مؤثر واقع نشد». البته پانصد فرشته در این روایت، به اندازه سعه و قابلیت شخص مؤمن است، و اگر أحیانا درجات او در نزد خداوند تبارک و تعالی بسیار عالی باشد چه بسا هزار فرشته یا ده هزار و یا هفتاد هزار فرشته بفرستد.


منابع :

  1. سید محمد حسینی تهرانی- معادشناسی 2- صفحه 197-195

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/25353