مرزبانی در کشور شیر

شیر پادشاه جانوران می باشد و حکومتی مطابقه بر همه آنها دارد. شیرها دارای کشور هستند و هر کشوری از کشورهای شیران، مرزی دارد و خطوط مرزی این کشور را از آن جدا می کند. خط مرزی کشور بوسیله خود شیر تعیین می گردد. شیر بوسیله مایعی که از مجرای پیشاب خود در نقطه ای چند می ریزد خط مرزی را تعیین می کند؛ شیرهای دیگر که به آنجا رسیدند، از بوی آن مایع پی میبرند که این سرزمین از آن دیگری است و بدان تجاوز نمی کنند. معلوم می شود هر مایعی که از شیری ریخته می شود یکنوئی دارد، چون خود می داند که این مرز کشور او است و بیگانه می فهمد که این مرز کشور دیگری است و نیز معلوم می شود تعدی و تجاوز به حقوق دیگر شیران معلول نیست. حقوق بین المللی در میان آنها مراعات می شود.
من نمی دانم آئین کشورداری را شیر، چگونه آموخت؟! و این دانش را از کدام دانشگاه بیندوخت. شیر از کجا می داند که تجاوز به حقوق دیگران زشت است، ظلم است، جنایت است. اگر شیری، تعدی تجاوز را زشت می داند، پس چگونه در زمره درندگان قرار دارد؟ پس به چه وسیله تغذیه می کند؟ پس چرا جانوران بی آزار را پاره می کند؟ در این جا نکته ای است بسیار دقیق و رازی است نهفته. اگر کشورهای شیران مرزبندی نداشته باشد و شیرها مرزهای کشور یکدیگر را محترم نشمارند بر سر طعمه با هم می ستیزند و یکدیگر را میدرند و نیرومند ناتوان را از میان برمی دارد و چیزی طول نمی کشد که نسل شیر از صفحه روزگار برداشته خواهد شد. آری مرزبندی کشور شیران ضامن بقای جنس شیر می باشد.
آیا شیر درنده می تواند معنای حفظ نوع را بفهمد و آن را بکار برد؟ هرگز. بسیاری از بشرها، هنوز این معنی را نفهمیده اند تا چه برسد به شیر درنده. پس چرا شیر، از مرز کشور دیگر نمی گذرد؟! پس چرا به ثروتهای طبیعی آن کشور چشم طمع نمی دوزد؟! رهبر بزرگ و مهربان آفرینش، شیر را چنین رهنمائی می کند تا نژاد وی به دست خودش، از میان نرود. طبیعت شیر درندگی است و طبیعت درندگی، با خودداری از تجاوز به حقوق دیگران تضاد دارد. ضد از لوازم و مقتضیات ضد خود نمی باشد. اگر چنین باشد همه چیز این جهان نابود خواهد شد.


منابع :

  1. سید رضا صدر- نشانه هایی از او- ج 2 صفحه 152-151

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/2549