نظر علامه شهرستانی درباره ذوالقرنین

و علامه سید هبة الدین شهرستانی فرموده است: ذوالقرنین که در قرآن مجید آمده است به چندین قرن قبل از اسکندر مقدونی منتهی می شود. و او یکی از پادشاهان صالح از تبابعة أذواء یمن بوده، و عادت طائفه ای از آنان این بوده است که خود را به لقب «ذی» مسمی کنند مثل ذی همدان، ذی غمدان، ذی المنار، ذی الاذعار، و ذی یزن.
و این مرد، مسلمان و موحد و عادل و حسن السیره بوده و سفری به جانب مغرب نموده و به بحر أبیض رسید و سفری به مشرق نموده و سپس به جانب شمال رفت تا به مدار سرطان رسید. و شاید آنچه در زبانها رائج است که داخل در ظلمات شد همین باشد. و اهل آن بلاد از او تقاضای سد کردند و او ساخت. پس اگر این سد، دیوار بزرگ چین باشد که بین چین و طائفه مغول کشیده شده است پس باید گفت که ذوالقرنین تعمیر و مرمت قسمتهائی از آن را نموده است که به مرور ایام خراب شده و نیاز به مرمت داشته، چون اشکالی نیست در آن که اصل دیوار چین را پادشاهان چین قبل از این تاریخ بنا کرده اند، و اگر سد دیگری باشد که اشکالی در آن نیست.
و سیدهبة الدین برای تأیید مطلب خود شاهدی آورده است و آن اینکه: بودن ذوالقرنین پادشاه صالحی از عرب که اعراب از رسول خدا (ص) درباره چنین مرد عرب سؤال کنند، و قرآن برای تذکر و اعتبار، آن را ذکر کند، این قابل قبول تر است و به مذاق عرب و سؤال آنها نزدیکتر است تا سؤال از ملوک روم و عجم و چین که از امت های دوری هستند که با تاریخ عرب تماسی نداشته و اعراب میل و هوای شنیدن اخبار و عبرت گرفتن از آثار آنان را نداشته اند و از آثار آنان عبرتی نمی گیرند.
لذا قرآن کریم متعرض ذکر اخبار جماعت های دور و طوائفی که با اعراب سر و کاری ندارند نشده است. لیکن اشکالی که بر این نظریه هست آن است که بهیچ وجه نمی توان سد ذوالقرنین را منطبق بر دیوار چین نمود چون ذوالقرنین چندین قرن قبل از اسکندر بوده، و دیوار چین را بعد از نیم قرن از زمان اسکندر بنا نموده اند. و اما از دیوار چین گذشته، در ناحیه شمال غربی چین سدهای دیگری وجود دارد لیکن آنها را از سنگ ساخته اند و اثری از آهن و مس در آنها نیست.
و در «تفسیر جواهر» گفته است که با شواهد تاریخی که از نقوش خرابه های یمن در آثار باستانی آنجا بدست آمده است استفاده می شود که در یمن سه دولت حکومت کرده است:
1 ـ دولت معین و پایتختش قرناء بوده است، و زمان حکومتشان از 14 قرن قبل از میلاد تا 7 قرن و یا 8 قرن قبل از میلاد مسیح بوده است.
2 ـ دولت سبا و ایشان از قحطانیین هستند و ابتداء دولتشان از 850 قبل از میلاد تا 115 سال قبل از میلاد بوده است.
3 ـ دولت حمیریین و آنها دو دسته هستند:
اول ملوک سباوریدان که از 115 سال قبل از میلاد تا 275 سال بعد از میلاد بوده اند.
دوم ملوک سباوریدان و حضرموت و غیرها، و حکومت آنها از 275 میلادی تا 525 میلادی بوده است. و از آنچه ذکر شد استفاده می شود که لقب داشتن به ذی، مثل ذی القرنین راجع به ملوک یمن بوده و در غیر آنها مانند ملوک روم دیده نشده است؛ پس ذوالقرنین از ملوک یمن است؛ و در تاریخ، بعضی از ملوک یمن را به نام ذی القرنین یاد کرده ولی آیا ذو القرنینی که در قرآن بیان شده است همان ذو القرنین است یا نه؟ جواب می گوئیم: نه. چون این ذی القرنین را که در تاریخ از او یاد می کنند، قریب العهد به زمان رسول الله و قرآن بوده و نامی از سد با چنین خصوصیاتی و نیز نامی از سفرهای او در تاریخ نیامده است. و ابن خلدون تمام این اخبار را تکذیب کرده و آنها را به نشانه های مبالغه و گزاف گوئی متهم ساخته است و با ادله جغرافیائی و تاریخی آنها را نقض نموده است .


منابع :

  1. مرتضی مطهری- معادشناسی- جلد 4- صفحه 84-82

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/25535