حجاب پندار مانع مشاهده حق در دنیا

معاد یعنی عود بسوی خدا، یا زمان عود و یا محل عود بسوی خدا؛ چون از ماده عاد یعود به معنای بازگشتن است و بنابراین معنای مطابقی معاد، جزای اعمال و پاداش نیست. آری لازمه بازگشت و رجعت بسوی خدا اطلاع و انکشاف اعمال و آثار مترتبه بر آن از بهشت و دوزخ است. «کما بدأکم تعودون؛ همانطوریکه خداوند شما را ایجاد کرد و از مبدأتان فرود آورد، شما باز میگردید و رجوع و عود می کنید» (اعراف/29).
بنابراین معاد رجوع به خداست. انسان باید به مبدأش رجوع نماید و البته در این رجوع حقایقی برای انسان منکشف می گردد و آن حقایقی که در این عالم بر انسان مخفی بود و سلسله علل و معلولات و اسباب و مسببات، انسان را در یک زنجیر تعین و تقید محبوس کرده و نگذاشت که انسان جمال احدیت را در تمام موجودات روشن و واضح مشاهده کند. در این عالم حس و محسوسات، افکاری که بر انسان غالب می شود و غرائز انسان که از حال تعادل خارج می شود مانند شهوت و غضب و وهم، او را در یک عالمی از پندار فرو می برد که بین او و ادراک حقیقت فاصله می اندازد؛ این پندار مخالف با واقع است. از اینجا که آهنگ رحیل می کند و بار سفر می بندد، این پندارها می سوزد و از بین می رود و آن حقائق بر او منکشف می شود. این پندارها اوهام این عالم است که بر خلاف اصالت واقع در او پدید آمده بود و جنبه وجه خلقی دارد؛ و آن حقائق راجع به آن عالم است و جنبه وجه اللهی دارد. حقیقت موجودات یکی بیش نیست؛ چون تشخص ملازم با وحدت است و هر شخصی از موجودات و اشیاء یکی است و جنبه وجه خلقی و وجه اللهی دو اعتبار است که منافات با تشخص آنها ندارد؛ و چون یکی از آنها ظاهر باشد دیگری مختفی است؛ مگر برای افرادی که به مقام جمع الجمعی رسیده و حفظ باطن و ظاهر را به ملاک باطن و ظاهر کاملا می نمایند.
باری، یک وقت انسان در این عالم، موجودات را به نظر استقلال می نگرد که هر یک از آنها مؤثرند و یک وقت آنها را به این نظر نمی نگرد بلکه به این نظر می نگرد که قائم به خدا هستند و خدا قیوم آنهاست و جز پروردگار در هیچیک از عوالم، موجودی قیوم آنها نیست. این همان وجه اللهی و وجه ربی است که میفرماید: «و یبقی وجه ربک ذو الجلال و الإکرام؛ و تنها ذات باشکوه و ارجمند پروردگارت باقی می ماند» (الرحمن/27). و در دنیا تا انسان گرفتار هوای نفس اماره و آرزوهای دراز و خیالات باطل و افکار شیطانی است؛ اینها مانع میشوند از اینکه آن وجه ربی بر انسان ظهور کند و آدمی حقیقت امر را ادراک کند.
حضرت سجاد امام زین العابدین (ع) در دعای ابوحمزه ثمالی میفرماید: «و أن الراحل إلیک قریب المسافة، و أنک لا تحتجب عن خلقک إلا أن تحجبهم الاعمال (الامال ـ خ ل ) دونک؛ (بار پروردگارا!) و آن مسافری که بار سفر بسته و بسوی تو در سیر و حرکت افتاده است با پیمودن مسافت نزدیکی به تو خواهد رسید و بدرستیکه حقا تو نسبت به بندگانت در پرده و حجاب نیستی مگر آنکه اعمالی که از آنها سر زده (و یا آرزوهای آنان) موجب محجوبیت آنان نسبت به تو گردیده است» (مفاتیح الجنان ص187 به نقل از مصباح المتهجد و در مصباح ص402 از طبع سنگی).
برای افرادی که با قدم راسخ در صراط مستقیم به دنبال معرفت خدا روند، آن حقائق مکشوف و قیامت آنها در دنیا برای آنان ظهور و بروز دارد، و عوالمی را که سائر افراد بشر بعد از مردن یکی پس از دیگری طی می کنند، آنها همه را در دنیا طی می نمایند.


منابع :

  1. سید محمد حسینی تهرانی- معادشناسی 5- صفحه 106-103

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/25543